به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، با حضور دكتر محسن جوادي، استاد فلسفه اخلاق دانشگاه ، نشست " تقرير نوارسطويي از مفهوم سعادت "، در مركز تحقيقات اخلاق و تاريخ پزشكي برگزار شد.
دكتر جوادي درباره اهميت مباحث تئوريك اخلاق و مفهوم سعادت براي اخلاق پزشكي گفت : اخلاق پزشكي يكي از شاخه هاي اخلاق كاربردي يا اخلاق حرفه اي است. اخلاقهاي حرفه اي درصدد تعيين بايدها و نبايدهاي يك حوزه حرفه اي خاص مثل تجارت، پزشكي، سياست، مديريت و .. هستند. چنانچه اخلاق پزشكي متكفل بحث از وظايف اخلاقي متخصصان مراقبتهاي بهداشتي از جمله پزشكي است. هر اخلاق حرفه اي نيازمند يك چارچوب و نظام اخلاقي است تا بر اساس آن چارچوب حكم اخلاقي مسائل مبتلابه را استخراج كند. به عبارت ديگر يك نظام تئوريك اخلاقي پيش نياز هر اخلاق حرفه اي از جمله اخلاق پزشكي است.
وي افزود: از دير باز دو نظام اخلاقي عمده وجود داشته است : 1- اخلاق غايت گرا 2- اخلاق وظيفه گرا.
دكتر جوادي مهمترين نماينده اخلاق غايت گرا را ارسطو برشمرد و گفت : ما براي اينكه بدانيم چه كار كنيم لازم است تا تصويري از غايت اصلي زندگي و به عبارت ديگر تعريفي از خير غايي و سعادت داشته باشيم. اما اخلاق وظيفه گرا كه نماينده مهم آن كانت است، مي گويد ما بايدها و نبايدها و وظايف اخلاقي خود را به طور شهودي مي فهميم و براي تعيين بايدها و نبايدها نيازي به تعريف پيشاپيش سعادت نداريم.
وي اخلاق غايت گرا و قبول لزوم سعادت را براي اخلاق پزشكي مهم توصيف كرد و اظهار داشت : ما براي تعيين بايدها و نبايدهاي اخلاقي در حوزه فعاليت پزشكي ابتدا بايد غايت نهايي يا سعادت آدمي را بدانيم. ارسطو سعادت را مفهوم كليدي اخلاق مي دانست و عمده تلاش او در حوزه اخلاق در راستهاي تعريف ساده آدمي بوده است.
دكتر جوادي در ادامه سخنانش به برخي از خصوصيات و مؤلفه هاي مهم سعادت آدمي از ديدگاه ارسطو اشاره كرد و گفت : خير و سعادت آدمي مربوط به سرشت و ذات انساني است و به عبارت ديگر سعادت آدمي همان شكوفايي ذات و طبيعت انساني است. بنابراين لازم است سرشت و ذات آدمي شناخته شود. اين تلقي متفاوت از تلقي سودگرايان و شاخه اي ديگر از غايت گرايي است. سودگراياني مانند جان استوارت ميل و بنتام به سرشت و فطرت آدمي اعتقاد ندارند و اگر هم براي آدمي سرشت و فطرتي قائلند معتقد نيستند كه سعادت آدمي الزاما مطابق با طبيعت و سرشت او و ناشي از شكوفايي فطرت آدمي است.
اين استاد اخلاق تصريح كرد: به نظر ارسطو انسان سرشت و ذاتي عقلاني دارد و به عبارت ديگر مهمترين خصوصيتي كه آدمي را از ساير انواع موجودات و حيوانات متمايز مي كند قوه شناخت اوست و كمال و سعادت آدمي شكوفا كردن قوه عقل است. ارسطو عقل را به دو نوع نظري و عملي تقسيم مي كرد و سعادت نهايي آدمي را در شكوفا شدن هر دو جنبه نظري و عملي عقل مي دانست. به نظر ارسطو شكوفايي عقلاني در خلاء صورت نمي گيرد بلكه متن و زمينه اي مي خواهد. جامعه، سلامتي، گروه دوستي و ... برخي از عناصر اين متن هستند كه به آنها در اخلاق ارسطو فضيلتهاي بيروني اطلاق مي شوند و عمدتاً بيرون از اراده آدمي هستند و به تصادف و شانس و بخت وابسته اند.
وي افزود : روايي بودن زندگي و وجود اموري پايدار در حيات يكي ديگر از شرايط سعادت آدمي در اخلاق ارسطو است. به نظر ارسطو زندگي بايد يك وحدت روايي - داستاني داشته باشد. بخشهاي مختلف زندگي هدف واحدي را دنبال مي كنند. به تعبير ديگر اين زندگي از جايي شروع مي شود و به جايي ختم مي شود. اين تلقي از سعادت آدمي باز متفاوت با نگاه سودگرايي است چون سودگرايان عمدتاً بر خود فعل متمركز هستند و معتقدند آن فعلي اخلاقي است كه بيشترين سود را براي بيشترين افراد داشته باشد.
دكتر جوادي در پايان گفت : ارسطو معتقد است عمل اخلاقي بايد برآمده از فضايل اخلاقي يعني حالات نفساني راسخ و ملكات نفساني فرد باشد. به عبارت ديگر اخلاق ارسطويي به شخصيت، نفس و فضيلتهاي فرد هم اهميت مي دهد.
نظر شما