*"مهر" : چگونه حملات انتحاري را مي توان در اديان ريشه يابي كرد درحالي كه در تمام كتاب هاي آسماني اعم از قرآن،انجيل و تورات كشتن افراد بيگناه تقبيح و رد شده است. البته تعبير تخريب ثانويه از حملات انتحاري مفهومي است كه غربيها دارند زيرا در اين حملات فرد بمب گذار اول خود و سپس ديگران را از بين مي برد، در طول تاريخ نيز رژيم هاي متعددي غارت و كشتارهاي مكرر داشتند اند اما هرگز اين گونه كشتار را از طريق اصول و ارزش هاي اخلاقي مورد بررسي قرار نداديم، همانطور كه روزانه در آمريكا و انگليس نيز تعداد زيادي از افراد تحت لواي گسترش دموكراسي و ارزش هاي غربي كشته مي شوند، حال با انديشه منفي كه ازتعليمات مذهبي در سطح جهان گسترده شده، چگونه مي توانيم به فرزندان خود تعليمات مذهبي دهيم و رهبران مذهبي چگونه بايد سياست هاي غير اخلاقي را با نام دموكراسي، منافع ملي و گسترش تمدن و مدنيت تصديق كنند؟
- پرفسور رابرت پيپ : مطمئناً حملات تروريستي به رغم تبليغات آمريكا و اروپا پديده هاي مذهبي نيستند. من در كتاب خود اطلاعات مربوط 462 حمله انتحاري از سال 1980 در جهان را مورد بررسي قرار دادم و در اين مطالعات به اين نتيجه رسيدم كه عاملان اين حملات خود را براي پيروزي و دستيابي به هدفشان مي كشند تا ماموريت خود را پيروزمندانه به پايان رسانند.
البته گفتني است كه نيمي از حملات انتحاري مورد مطالعه با اهداف شخصي بوده و جنبه مذهبي نداشته اند. از اين گونه حملات مي توان به حملات انتحاري رهبران ببرهاي تاميل سري لانكا، ماركسيست و گروه هاي هندو نام برد. البته تعدادي زيادي از اين حملات را نيز گروه هاي مسلمان انجام داده اند مانند اعضاي حزب "پ ك ك" تركيه.
البته بيش از 95 درصد از حملات انتحاري انجام شده از سال 1980 تا كنون عموماً ريشه مذهبي نداشته اند اما هدف و استراتژي مشخص آنها عقب راندن نيروهاي خارجي ازخاك كشورشان بوده است. اين مساله را مي توان به عنوان استراتژي اصلي هريك از حملات انتحاري پس از سال 1980 در لبنان، سري لانكا، پنجاب و كشمير، چچن و كرانه باختري رود اردن برشمرد.
* با توجه به مطالعات گستره شما در زمينه حملات تروريستي حملات 11 سپتامبر 2001 را چگونه ارزيابي مي كنيد و علت واقعي اين مسئله را در چه مي دانيد؟با توجه به تعداد زياد اخبار ضد و نقيض در مورد اين حادثه نقش سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا چه بوده است؟
- با توجه به مطالعاتي كه بر روي حملات شبكه تروريستي القاعده از سال 1995 تا 2004 انجام داده ام 71 نفر براي اجراي فرامين و اهداف اسامه بن لادن خود را در اين حملات كشتند كه از اين تعداد مليت 67 نفر آنها تعيين شده است.
اين اطلاعات به ما اين اجازه را مي دهد كه اين سوال را مطرح كنيم كه آيا اعتقادات اسلامي محرك و انگيزه انجام اين حملات بوده اند يا حضور نيروهاي آمريكا و كشورهاي غربي در كشورهاي مسلماني كه پشت حمله 11 سپتامبر قرار داشتند.
بيش از دوسوم حملات تروريستي و انتحاري القاعده توسط مسلمانان سني انجام شده است. آمريكا از سال 1990 تعدادي از نيروهاي ضربت خود را به منظور مبارزه با اين افراد در عربستان سعودي مستقر كرد. بيشتر اين افراد از عربستان سعودي هستند و در ميان كشورهاي بزرگ مسلمان در دنيا مانند: سودان، بنگلاش و ايران هرگز حملات تروريستي مانند القاعده نداشته اند.
اين مساله نشان مي دهد كه حملات تروريستي و انتحاري القاعده علل مختلف و حاميان مهمي دارد. عامل اصلي كه موجب وقوع چنين حملات و تهديداتي در سطح بسيار گسترده مي شود حضور نيروهاي نظامي آمريكا و غرب در در شبه جزيره عربستان است.
اگرچه اين حقيقت را نمي توان به عنوان سندي براي سرزنش و انتقاد آمريكا در مورد مسئله 11 سپتامبر مطرح كرد زيرا تروريست ها آدمكش هستند ولي حضور نيروهاي آمريكا در شبه جزيره عربستان را مي توان توجيهي براي اقدامات تروريستي آنها برشمرد.
البته نبايد فراموش كرد كه محرك و انگيزه تهديدها و حملات تروريستي القاعده و عامل انجام موفقيت آميز اين حملات در مقايسه با اقدامات ديگر حضور، نيروهاي غربي در شبه جزيره عربستان است.
* اين طوربه نظر مي رسد كه بيشتر حملات تروريستي در كشورهاي غربي اتفاق مي افتد و بيشتر اين كشورها مورد تهديد تروريست ها قرار مي گيرند. اگر موج اخير حملات تروريستي محصول حضور نيروهاي غربي در كشورهاي آسيايي است، آيا ما نبايد در انتظار رشد بيش از پيش تروريست هاي افغاني و عراقي باشيم؟
- اگرچه اخيراً توجه رسانه هاي دنيا متوجه بمب گذاري لندن شده است، اما نمي توان نتيجه گيري كرد كه تروريست ها در اين كشورها در حال رشد هستند زيرا 71 تروريستي كه در فاصله سالهاي 1995 تا 2004 مورد مطالعه قرار گرفتند همگي متولد و بزرگ شده كشورهاي سني بوده اند و تنها بمب گذاران حملات 7 جولاي در مركز لندن از اين قاعده مستثني بودند.
رابرت پيپ در پايان اين گفتگوي اختصاصي با مهر از سوال هاي مطرح شده قدرداني كرد و يادآور شد كه طرح چنين سوالاتي نشان مي دهد كه افراد تا چه حد قابليت پيگيري موضوع ها و مسائل پيچيده مانند حملات تروريستي را دارند. وي اظهاراميدواري كرد پاسخ هاي مناسبي به سوالهاي مطرح شده داده باشد.
نظر شما