پس از حادثه 11 سپتامبر آمريكا مداخلات خود در امور كشورها را مشروع جلوه مي دهد

وي در گفتگو با خبرنگار سياسي مهر افزود: آمريكائيها حق تعيين سرنوشت  براي كشورها قائل نيستند كه نمونه آن را در كشور عراق مي بينيم كه عليرغم ادعاهاي دمكراتيك، عملا اجازه تعيين سرنوشت به مردم عراق نمي دهند.
وي خاطرنشان كرد:حادثه 11 سپتامبر نقطه عطفي در روابط بين الملل است و تاثيراتي كه بر روابط بين الملل داشته و دارد كمتر از جنگ جهاني اول و دوم نبوده است زيرا هم در ساختار نظام بين الملل موثر بوده  و خواهد بود و هم بر فرآيند و تعاملات نظام بين الملل و هم بر قواعد حاكم بر نظام بين الملل تاثيرگذاشته است.
دهقاني فيروزآبادي افزود: آمريكايي ها از فرداي فروپاشي شوروي در اوايل دهه 90 صحبت از نظم نوين جهاني كردند و اعتقاد داشتند برنده جنگ سرد آمريكا بوده است و بايد بر اساس توزيع قدرت جديد، در نظام بين الملل سلسله روابطي را ايجاد كنند.
وي ادامه داد: عليرغم تلاشهايي كه بوش پدر در اين ارتباط داشت اما با روي كار آمدن كلينتون و موانع جهاني ، آمريكايي ها نتوانستند كاملا موفق باشند، تا اينكه بوش پسر به قدرت رسيد و از همان ابتدا از يكجانبه گرايي در عرصه روابط بين الملل صحبت كرد.
اين تحليلگر مسايل سياسي اضافه كرد: در حادثه 11 سپتامبر خلاء مفهومي كه پس از فروپاشي شوروي در سياست خارجي آمريكا به وجود آمده بود مجددا پرشد و تروريسم مفهومي شد كه همه رفتارهاي خارجي آمريكا را در نظام بين الملل سروسامان مي دهد. وي افزود: مبارزه با تروريسم نه تنها اين خلا را پر كرد، بلكه مداخله بدون قيد و شرط امريكا را تسجيل و تسهيل كرد يا به عبارت ديگر آمريكايي ها با توجيه مبارزه با تروريسم سعي كردند مداخله خود را مشروعيت بخشند. 
دهقاني فيروزآبادي گفت: درافغانستان به لحاظ اينكه طالبان يك دولت نامشروع بود و با تروريسم بين الملل همكاري داشت اين توجيه آمريكا نزد افكار عمومي بين المللي مورد قبول قرارگرفت. در مرحله بعدي نيز در جهت همان نظمي كه مي خواستند در جهان استقرار كند به عراق حمله كرد، در صورتي كه هم حمله به افغانستان و هم حمله به عراق اهدافي فراتر از منطقه آسياي غربي و خاورميانه داشت و اينها تنها ايستگاه هايي در مسير سلطه آمريكا بودند.
دهقاني فيروزآبادي تصريح كرد: آمريكايي ها به دنبال حادثه 11 سپتامبر تلاش كردند ازاين حادثه براي استيلاي خودشان در نظام بين الملل و ايجاد يك هژموني كه آمريكا در راس آن قرار داشته باشد و بقيه كشورها تابعي  از آمريكا باشند استفاده كنند، لذا اين حملات، هدف نهايي آمريكا نيستند، بلكه اهدافي كودتاه مدت بودند. در ميان مدت هدف آمريكا سلطه بر منطقه خاورميانه و سپس  دركل نظام بين الملل است. 
وي حادثه 11 سپتامبر را باعث تضعيف سازمانهاي بين المللي به ويژه سازمان ملل متحد دانست و گفت: آمريكايي ها در افغانستان به گونه اي مجوز سازمان ملل را اخذ كردند اما در عراق بدون مجوز حمله كردند و كشمكشي بين آمريكا و ساير قدرتهاي بزرگ  بر سر اينكه اين هژموني آمريكا را بپذيرند يا خير، روي داد.
وي افزود: تاثير ديگر حادثه اين است كه قواعد حاكم بر روابط بين المللي مانند اصل حاكميت، اصل برادري دولتها، اصل عدم مداخله در امور داخلي كشورها و اصل حق تعيين سرنوشت كشورها نيز تضعيف شد همچنين اين حادثه باعث نظامي شدن روابط بين الملل شد و آمريكايي ها از اين حادثه براي امنيتي و نظامي كردن روابط بين الملل و فضاي روابط بين المللي استفاده كردند. 
اين تحليلگر مسايل سياسي همچنين اظهار داشت: مزيت اين مسئله اين بود كه آمريكا در رقابت با كشورها و قدرتهاي ديگر به ويژه اروپا مي توانست از قدرت نظامي خود به راحتي استفاده كند همچنين نظامي شدن فضاي بين المللي، مداخله آمريكا در كشورها را تشديد مي كرد.
وي تاكيد كرد: با توجه به استفاده هاي نامشروعي كه آمريكا از حادثه 11 سپتامبر مي كند اين شك و ترديد را به وجود مي آورد كه خودشان اين كار را انجام داده باشند يا حداقل اينكه از حادثه خبر داشته ولي از وقوع آن جلوگيري نكردند.