به گزارش خبرنگار مهر، روز بیست و یکم تیرماه برابر است با سالگرد سرکوب مردم مشهد که در اعتراض به قانون کشف حجاب رضاخان صورت گرفت و در نهایت به حادثه دلخراش حادثه مسجد گوهر شاد منتهی شد، هرچند به پاسداشت یاد و خاطره حادثه مسجد گوهرشاد، این روز در تقویم رسمی کشور ثبت شده اما به موازات آن، روز عفاف و حجاب نیز بر این مناسبت اضافه شده است.
علت این تقارن را می توان در اهمیت والای فرهنگ عفاف و حجاب در تاریخ ایران اسلامی جستجو کرد بگونه ای که حادثه مسجد گوهرشاد جلوه ای از اهمیت فرهنگ عفاف و حجاب در زندگی ایرانیان تلقی می شود که همواره در طول تاریخ ادامه داشته و امروز به نسل ما رسیده است.
کشف حجاب و ترویج شیء وارگی زنان
دکتر حسین باقری استاد گروه معارف و تاریخ اسلام دانشگاه قزوین در خصوص ماجرای کشف حجاب و واکاوی جنبه های گوناگون این حادثه در تاریخ اجتماعی ایران به خبرنگار مهر می گوید: باورهای ساده لوحانه ای در چشم اندازهای حکومت رضاخان قرارداشت، باورهایی چون ترویج نژادپرستی و نابودی زبان و فرهنگ قومیت های ایرانی به بهانه وطن پرستی، مبارزه با مفاهیم انسانی- الهی دین به بهانه خرافه زدایی، غربگرایی به بهانه استفاده از دستاوردهای کشورهای مترقی و... بخش های مهمی از این باورهای ساده لوحانه حکومت رضاخانی بود.
وی ادامه می دهد: در این بین پروژه زدودن شعائر مذهبی با هدف محو کردن مفاهیم و تعالیم دینی، بیش از همه در زمینه حجاب شرعی بانوان ایرانی اعمال شد که یکی از فاجعه بارترین نتایج این پروژه یعنی قانون کشف حجاب، اعتراض مردم مشهد و در نهایت فاجعه مسجدگوهرشاد بود که در نتیجه آن دستکم دو هزار نفر از هموطنان توسط رژیم پهلوی قتل عام می شوند و پیکرهای غالب این شهداء نیز در گورهای دسته جمعی دفن شد.
باقری معتقد است که مردم در برابر جریانی که می خواست با کشف حجاب، ضدفرهنگ شیء وارگی زنان و ارتجاع را به جامعه تحمیل کند، ایستادند.
دکتر باقری معتقد است که فلسفه حجاب اسلامی با بحث پوشش ها و رفتارهای طالبانیستی و متحجر مآبانه بسیار متفاوت است؛ چرا که در ورای رفتارهای طالبانیستی این پیش فرض قرار دارد که خلقت زن اشتباه خداوند است و از این رو زن به عنوان یک گناه بالقوه،"شیطان اغواگری" است که باید مردان "فرشته صفت" را از شر اغواگری های آنان با محدودیت، سرکوب و حذف کاملشان از اجتماع، رهایی داد.
اما در برابر این عقیده باور دیگری وجود دارد که دکتر باقری آنرا "جریان ارتجاع" می خواند و ادامه می دهد: جریان ارتجاع نیز با ترویج دیسکوها، دانس استریبها، تجارت جنسی و... بگونه دیگری به زنان ظلم کردند که در نهایت این ظلم نیز مانند رفتارهای متحجرانه، منجر به حذف کامل زنان از جامعه انسانی و تقلیل آنها به اشیاء قابل خرید و فروش در برخی جوامع شده است.
وی بیان می دارد: در برابر این رفتارهای ضدانسانی دیدگاه اسلام نسبت به زن قرار دارد که معتقد است زن،"آیینه جمال و جلال الهی" است و می توان با ترویج حجاب و عفاف به عنوان یک ضرورت فطری هم تصورات طالبانیستی را نابود کرد و هم سدّ راه شیءوارگی زن شد و از آن فراتر زن را به عنوان یک "انسان" فعالانه و پرثمر وارد اجتماع کرد.
باقری در این رابطه می گوید: درست است که پدیده بدحجابی وجود دارد؛ اما یکی از مهم ترین مواردی که پدیدآورنده هنجارشکنی، بدحجابی و فساد در جامعه است تنها رفتار برخی از زنان نیست؛ بلکه نگاههای ناپاک و رفتار های نامناسب برخی از آقایان جامعه هم به عنوان یک مشوّق در زمینه ایجاد و اشاعه فساد و ناهنجاری عمل می کنند.
وی ادامه می دهد: برخی از آقایان تنها بلدند از بدحجابی و نگاه کردن به بدحجابها گلایه کنند در حالیکه فراموش کرده اند که خداوند در قرآن فرموده است: "قُلْ لِلمومنینَ يَغُضُّوا مِن ابصارهم..."؛ "به مومنان بگو چشمان خود را از نگاه ناپاک بپوشانند..."، چرا که نگهداری چشم از نگاه های ناپاک در اختیار مرد است و هرگز بی حجابی و زیبایی که بسیار با هم تفاوت دارند، مردی را جبراً وادار به نگاه ناپاک نمی کند؛ مگر اینکه فرد خود دچار مشکل باشد.
باقری معتقد است که نباید در بحث عفاف، متانت و... تنها یک جنس را به محکمه یا بحث بکشانیم؛ چرا که نه زن گناهکار و نه مرد معصوم است و درست آن است که همه مراقب رفتارهای نابهنجار در جامعه باشیم.
حجاب رفتاری فطری، دینی
معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی استان قزوین با تاکید بر اهمیت والای فرهنگ عفاف و حجاب در فرهنگ اسلامی ایران، معتقد است که مفاهیمی چون: پوشش، حجاب و عفاف فراتر از آنی هستند که بخواهیم آنها را صرفاً در یک جغرافیای فکری و رفتاری خاصی محدود کنیم.
حجت الاسلام عباس نظری می گوید: حجاب به عنوان یک ارزش انسانی در همه جوامع بشری وجود داشته است؛ چرا که اساساً انسان صرف نظر از هر دین و گرایشی، با موجودات دیگر تفاوت هایی دارد که مهمترین این تفاوتها، متوجه بعد فرامادی آن، یعنی روح انسانی است که حقیقت، شخصیت و کمال ما را دربرمی گیرد و حجاب به جهت تقویت این امتیاز انسان و تمایز آن با سایر موجوات به صورت یک ارزش انسانی و فطری همیشه تاریخ مورد توجه و استفاده بشریت بوده است.
وی می افزاید: به همین دلیل است که می بینیم حتی در جوامع باستانی و غیراسلامی مانند هند و چین هم بحث حجاب و اِعمال آن مطرح بوده و از آن گذشته در جوامعی از این دست در زمینه پوشش سخت گیری هایی وجود داشته که این سخت گیریها حتی از مقررات حجاب در ادیان وحیانی هم افزون تر بوده است.
عقاید طالبانیستی با فلسفه حجاب و عفاف در تضاد است
معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی میان سه مفهوم ارتجاع، طالبانیسم و حجاب تمایز قائل است و بیان می دارد: زن در حقیقت نیمی از پیکره اجتماع است و نقش مهمی در تربیت و پرورش نسل ها برعهده دارد که اگر به این مسئله بعنوان یک موضوع شهوانی نگریسته شود، بحث ارتجاع و فرهنگ برهنگی بوجود می آید و اگر زن را موجودی پایین تر از مرد در نظر بگیریم به ورطه طالبانیسم سقوط کرده ایم.
وی معتقد است که در بحث حجاب و جایگاه اجتماعی زن نباید اسیر افراط ارتجاع شد و نه تفریط تحجر یا انزوا را برگزید بلکه باید با دید میانه گرایانه اسلام عمل کرد.
روز عفاف و حجاب به آقایان هم تعلق دارد
در این بین یکی از اشتباهاتی که می تواند بحث حجاب، متانت و عفاف را در حد یک "تبعیض ناعادلانه جنسی" در جامعه تقلیل دهد، این تصور است که سه مفهوم متعالی فوق را تنها مختص زنان جامعه دانست و روز حجاب و عفاف را مخصوص آنها پنداشت در حالیکه از حجاب، عفاف و پاک چشمی مردان غفلت کرده ایم.
چنانکه حجت الاسلام نظری می گوید: حجاب و پوشش به معنای عام و فراگیر آن برای همه است مردان و زنان، خردسالان و بزرگسالان در این رفتار فطری، تفاوتی با یکدیگر ندارد و بر همین اساس آقایان هم نباید با پوشش نامناسب در جامعه ظاهر شوند که این رفتار نیز نوعی بدحجابی محسوب می شود.
ثمره عفاف و متانت برای کل جامعه است
معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، تحقق عفاف و حجاب را دارای ثمراتی می داند که متوجه کلیت جامعه است؛ همانگونه که بالعکس با اشاعه هرآنچه که در برابر عفاف و متانت زن و مرد قرار دارد، مضرات و صدمات مهلک آن فردی نخواهد بود و باز هم متوجه کلیت جامعه است.
حجت الاسلام نظری آسیب های به محاق کشانده شدن فرهنگ عفاف و حجاب را برای جامعه چنین برمی شمارد: تهدید خانواده ها، توسعه فساد، سوء قصد به حریم انسانها، پیدایش امراض روانی و مقاربتی، خودکشی و فرار از خانه، بی مهری مردان نسبت به همسرانشان، بالا رفتن آمار طلاق و تضعیف روابط خانواده، رقابت در تجملات، ایجاد دلهره برای خانواده های پاکدامن از این تهدیدات است.
وی اظهار می دارد: خانواده ها باید به جد وارد مباحث اخلاقی و اشاعه آن در میان اعضاء شوند؛ چرا که در غیر این صورت انسجام آنها مورد تهدید فروپاشی و سایر تهدیدات قرارخواهد گرفت.
عفاف، حجاب، متانت، وقار و مفاهیمی از این دست ارزشهایی انسانی و دینی هستند و به همان ترتیب، انسانیت و دیانت انسانها نیز مفاهیمی نیستند که بتوان با غرض ورزی آنها را به مردم تحمیل کرد؛ چرا که اولین و آخرین مشوق انسانها به مفاهیم مقدسی از این نوع، فطرت آنهاست.
از طرفی اگر کسی قصد به محاق کشاندن این ارزشها را در زندگی دارد؛ مثلاً وقار و متانت را مفاهیم بی ارزشی بداند، در درجه اول شخص خودش را از مواهب آنها محروم ساخته است، چنانکه میزان این خسران به حدی است که دیگر نیازی به تحمیل و زور برای ترویج حجاب و عفاف نباشد.
بنابراین در بحث عفاف و حجاب، ترویج و دفاع از آن، طبق سنت دین اسلام که رحمانیت و استدلالات منطقی در ذات آن است، فرهنگسازی نسل ها و خانواده ها در انتخاب اختیاری ارزشها و زیبایی هایی که به سود خود آنهاست بر همه برنامه ها و طرح ها ارجحیت دارد.
امید است با نگاهی جامع گرایانه و ارزشی به حجاب و عفاف با اعتقادی راسخ و باوری مذهبی در تقویت فرهنگ حجاب در جامعه گام برداریم و شاهد نمود این ارزشهای اصیل در همه شئون جامعه باشیم.
نظر شما