درپايان اين دوره از پيكارهاي جهاني تيم روسيه بود كه با اقتدارتمام وبا كسب چهارمدال طلا به مقام نخست رسيد وبه دنبال آن كشورهاي گرجستان و كوبا و اوكراين وبلغارستان در رده هاي دوم تا پنجم ايستادند وتيم ملي كشتي آزاد ايران درنمايشي ضعيف وبا نازلترين كيفيت درمكان ششم قرارگرفت و ازميان هفت نماينده اي كه دراين پيكارها به روي تشك رفتند فقط در وزن 60 كيلوگرم مراد محمدي بود كه با يك شكست صاحب مدال برنزشد.
درحقيقت كشتي آزاد ايران با اين نمايش ضعيف درغبارمسابقات جهاني بوداپست گم شد وچنين عملكردي قابل توجيه نخواهد بود ونتايج بجاي مانده ازحضورتيم ملي كشتي آزاد حداقل درقياس با 15سال گذشته كم نظيرشايد بي نظير وقابل تامل و افسوس برانگيز باشد.
كشتي ايران حتي درسال1990 و درپيكارهاي جهاني توكيو اين چنين ضربه پذيرنشان نداد و دستاورد تيم ملي درآن پيكارها يك مدال طلا و دوبرنز بود كه به واسطه مجيد تركان و اميررضا خادم ومحمد حسن محبي دراوزان 90و74 كيلوگرم بدست آمد ودرنهايت تيم ملي كشتي به مقام چهارم رسيد.
حتي اگرعقبگردي 20 ساله وچشم اندازي به مسابقات جهاني بوداپست مجارستان داشته باشيم، به دومدال نقره مجيد تركان ومحمد حسن محبي مي رسيم كه به دنبال اعتراض حسن محبي به سياستهاي كشور آمريكا اين مدال ازكف تيم ملي پريد تا كاروان كشتي آزاد كشورمان صحنه بوداپست را با يك مدال نقره ترك كند واگراين نتيجه ضعيف را بد پنداريم وقياس كنيم با حضورملي پوشان دراين دوره ازپيكارهاي جهاني بازهم به همان نقطه تاريك وبي برنامه و بدون تدبيرعمل كردن مي رسيم.
اين رتبه با آن مقدمات و استان گرديها و امكانات اردوهاي توريستي، با چهارمدال طلا و برنزي كه با دستان توانمند محمد طلايي وعباس حاج كناري وعليرضا حيدري درقلب روسيه صيد شد، قابل مقايسه نيست.
اگرنگاهي بياندازيد به نتايج بدست آمده در رقابتهاي جهاني نيويورك درسال 2003 به شكست سنگين كشتي آزاد دراين دوره ازمسابقات پي مي بريد، چرا كه دررقابتهاي جهاني نيويورك سواي ازمقام چهارمي هادي حبيبي ومحمد اصلاني مدالهاي برنز عليرضا حيدري وعليرضا رضايي تيم ملي را ازچنين شكستي رهايي بخشيد ودر آخرمنتج به كسب رتبه سوم جهان و چهارسهميه المپيك آتن شد.
چنين كارنامه مردودي را چگونه مي توان توجيه كرد وچگونه مي توان از آن چشم پوشي كرد؟ چگونه مي توان پشت دلايل غيرمسوولانه سنگرگرفت. جاي بسي تعجب است كه مسوولان فدراسيون كشتي بخواهند شعارجوانگرايي را سپربلا سازند، چرا كه اگردقت كنيد سن وسال تيم اعزامي به ميانگين سني بالاي 25 سال مي رسد وسواي ازتقي داداشي 20 ساله كه پس از دستيابي به مقام قهرماني مسابقات انتخابي تيم ملي وجام تختي صاحب دوبنده تيم ملي شده است و اميرگنجي 19 ساله، ساير ملي پوشان سن وسالشان از25 سال تجاوزمي كند.
براي نمونه فريدون قنبري در آستانه 29 سالگي است ومراد محمدي تا چندي ديگر به مرز 26 سالگي مي رسد ومهدي حاجي زاده نيز درهمين محدوده قراردارد و فردين معصومي نيزازاين حلقه جدا نيست.
حتي پيش روكشيدن بي تجربگي وكم تجربگي ملي پوشان هم نمي تواند براي اين باختهاي تاسف بار مستمسكي باشد، زيرا بسياربوده اند كساني كه دراولين حضورشان تيم ملي را صاحب مدال كرده اند وبراي نمونه مي توان به غلام رضا محمدي وعباس حاج كناري و ابراهيم جوادي و... اشاره كرد.
دروقوع چنين باختي نمي توان پاي نداشتن امكانات و حضورنيافتن درتورنمنتها را به ميان آورد كه تيم اعزامي با بهترين تداركات درمسابقات جهاني حضوريافته بود وتعجب آوراست اگر ازقرعه بد ونامناسب ديواري انتقادشكن بسازيم.
نمونه بارز رقابت فردين معصومي با كشتي گيراني از ايتاليا ومغولستان است كه هيچ نام ونشاني دركشتي دنيا ندارند. آيا رقابت با چنين حريفاني دشوار است ومي توان آنرا بد شانسي ناميد. فريدون قنبري كه سابقه شركت درجام جهاني ازبكستان را داشت نيز با قرعه مناسبي مواجه شد.
وي درابتدا مقابل ساتورومايا ژاپني درمبارزه اي نه چندان دشوار، پيروزميدان شد. اما دردوردوم به تورسجاد سجادف نفرسوم المپيك خورد و درحاليكه قدرت پيروزي برحريف را داشت، ناكام ماند كه جزييات اين ناكامي بايد بطوردقيق بررسي شود.
قرعه حتي به تقي داداشي هم روي خوش نشان داد تا او بتواند پس ازيك دور استراحت حريفي از آلمان را شكست دهد و اين پيروزي قابل پيش بيني بود ودر وزن 74 كيلوگرم هم اگر بنگريم مي بينيد حاجي زاده كه با عنوان قهرماني جهان درمسابقات حضوريافته بود و تا مرحله چهارم برابر سايتي اف پرتوان قرارنگرفت.
براستي آيا مي توان روي اين باختها سرپوش بدشانسي گذاشت؟ آيا شكست حاجي زاده مقابل حريفي ضعيف تر از او به نام نيكولاي پاسلارهم بدشانسي است؟ آيا شكست با ضربه فني مسعود واحدي مقابل سرافيم بارزاكوف نيز بدبياري است؟ اگر اينگونه نيست چه تعبيري ازآن ميتوان كرد وچه نامي مي توان برآن نهاد.
براي پاسخ به اين پرسشها فقط بايد منتظرمربيان تيم ملي و رييس فدراسيون كشتي ماند واينكه چه كسي پاسخگوي اين باختها است.
نظر شما