۱۰ مهر ۱۳۸۴، ۱۴:۱۶

نگاهي به نمايش شهرزاد و هفت قصه اش

/ نقد تئاتر / محسن حسيني و شهرزادش

/ نقد تئاتر / محسن حسيني و شهرزادش

خبرگزاري "مهر" - گروه فرهنگ و هنر: "شهرزاد وهفت قصه اش" نوشته و كار محسن حسيني با دعاوي پست مدرنيستي آشكار درتئاتر و با ويژگي هاي سبكي و شكلي Narative Performance ، اثري به واقع آشفته، بي مسما، شلخته و غيرحرفه اي است و با وجود اين، بسيار مدعي و به شدت متوقع است، متوقع از آن نظر كه با همه اجزاء و جوارح دردناكش، ميلي شهواني و سيري ناپذير، به تاييد شدن به مثابه اثري فرامدرن دارد.


شهرزاد و هفت قصه اش / نويسنده و كارگردان: محسن حسيني

محسن حسيني از زمان بازگشتش به كشورتوانسته است براي خود، به عنوان بازيگر، طراح حركات موزون ، وطراح تمرين هاي بدني وبياني، براي هنرجويان بازيگري ، جايگاه مناسبي درتئاتركشورفراهم نمايد، اما تجربه هاي كارگرداني اوعليرغم جلوه ها و تظاهرات اجرايي پست مدرنيستي ، خبرا ز شناخت و دركي آشفته ازامر كارگرداني ومقولات هنرهاي نمايشي فرامدرن درتئاتر وهنرهاي نمايشي دارد .

" شهرزاد وهفت قصه اش " آخرين تجربه اجرايي محسن حسيني ، بنابرروايت بروشورنمايش ، ظاهرا قراربوده است با رويكردي به " شيوه روايتي نمايشي " قصه گويي شهرزاد ( Lecture Performance ) !! دركتاب هزارويكشب ادعايي اساسا مسئله دار- سفرهاي هفتگانه سند باد بحري وملاقاتش با سند باد بري (همزادش ) را درقالب Perfomance Theatre به نمايش بگذارد ونيزگو يا قراربوده است درهزارتوي داستان هايي كه سند باد بحري به سند باد بري روايت مي كند . " محسن حسيني " هم فرصتي بيابد تا نقبي به هفت پروژه تئاتري خويش كه هنوزمخاطبان نمايش با  آن ها آشنا نشده اند، بزند وازنمايش شهرزاد وهفت قصه اش به مثابه رسانه اي براي تبليغ يا بازنمايي فعاليت هاي  هنري اش بهره گيري كند. واين درصورتي است كه " محسن حسيني " مفهوم Lecture Performane را كه به " ساختار"  و" بافت " وشيوه روايتي شهرزاد درهزارويكشب نسبت داده شده است ازتلفيق يك اصطلاح دانشگاهي ( آموزشگاهي ) به مفهوم تبيين حركتي يك تجربه عيني يا مفهوم ذهني ، به عاريت گرفته وبراي انتصاب غريب ونامتجانس اين مفهوم به قصه گويي شهرزاد ، كه هيچ باراجرايي عملي درخود ندارد وصرفا روايتي است داراي بار ارزشي دراماتيك (درهويت متني خود) هيچ توضيح راهگشا ارائه نداده است . ازسوي ديگرمحسن حسيني دربروشورنمايش همچنين مفهوم Multi Media dance theatra lecture  performance  را كه نه يك اصطلاح علمي تئاتري بلكه ازجمله اصطلاحات  آموزشگاهي وبه معني تبيين حركتي يك تجربه عيني يا يك مفهوم ذهني با استفاده ازرقص ورسانه هاي ديگرنظيرويدئو ، سينما وعكس و...غيره است ، به كاربرد وادعا مي كند كه اين روش نمايش - بياني را كه ازامكانات (جديد) صحنه نمايش امروزاست! چه درحيطه دراماتيكي! و چه درروند دراماتورگي به منظورتبيين ، تطبيق وتلفيق !! هردوهفتگانه حسيني سند باد به كارگرفته تا موضوع (Subject) يا به تعبيرخود وي سوژه  " سفر" را دركنش صحنه اي به مثابه عنصركليدي ومحوري درام برجسته سازد ، يعني اينكه قراراست تماشاگرنمايش " شهرزاد وهفت قصه اش " شاهد نمايشي باشد كه به لحاظ معنايي وساختارروايي بربنياد عنصر" سفر" يا به تعبيرديگر" جستجو" طراحي شده است ، به عبارت ديگرودريك خوانش عميق تر، قراراست تمام عناصراجرايي ، درانواع متنوع واشكال گونه گوش به خدمت انتقال يا بيان مفهوم تجربه ، جستجو وسفردرآيند وبه كمك همين عنصرمعنايي وقراردادي درساختاراجراست كه مي توان شهرزاد را با محسن حسيني يكي پنداشت وتجربه هاي سند باد بحري ومحسن حسيني را با هم مقايسه كرد سرانجام نيزكنش هاي هفتگانه " محسن حسيني " را همچون كنش قصه گويي شهرزاد وسيله اي درمهارقدرت ( زندگي / پادشاه - شهرباز) ارزيابي نمود ، پس دراجراي " محسن حسيني " شهرزاد وقصه هاي هفتگانه اودرباره سفرهاي سند باد / تمثيلي خواهند بود از" محسن حسيني " قصه گو- نمايش گروسفرهاي تجربي نمايشي اش تا به امروزوشهرباز، پادشاه جباري كه شهرزاد رابه قصه گويي واداشته است، تمثيل جهاني كه محسن حسيني را به روايتگري به شيوه Performance واداركرده است . حاصل اين تمثيل گرايي روايي به نمايش نيزالبته نمايشي پيچيده است خواهد بود كه قراراست ازخلال پروسه هاي دشواروخلاقانه انطباق وتطبيق نمايشي ، اثري جذاب وتفكربرانگيز و درعين حال پست مدرن! رابراي تماشاگرعرضه كند.


شهرزاد و هفت قصه اش / اثر: محسن حسيني

" محسن حسيني " درادامه متن بروشورنمايش مدعي مي شود كه " شهرزاد " او درامتداد روايت داستان هايش به سرچشمه هاي تاثير( پذيري ) خود ازداستان هاي كهن تروافسانه هايي دورتر... ( دست يافته ) وبا تمسك به آن ها دربرون رفت ازبحران داستان سرايي خود به هزارتويي ( ازقصه هاي تودرتو) مانند اصل اثر( هزارويكشب ) مي رسد وازطريق همذات پنداري با شخصيت هاي قصه هايش تبديل به اسطوره مي گردد.

گذشته از نامفهومي اين (طرح) نوشتارمغلق كه درآن شهرزادي كه خود يك اسطوره داستان سرايي است، پس ازهمذات پنداري با اسطوره هايي دورتر، به اسطوره بدل مي گردد !! بي ارتباطي ميان سه پاره اين (طرح ) نوشتاركه درآن ها ، يكبارشهرزاد ، قصه سند بادش را روايت مي كند وبارديگرتجربه هاي شهرزاد با تجربه هاي نمايشي محسن حسيني برابرقياس مي شود وبا رسوم شهرزاد درنتيجه آگاهي ازپيش زمينه هاي اسطوره اي اش به اسطوره بدل مي شود (اسطوره اي كه الان واينجا شكل مي گيرد ) واين همه نيزالبته برمحورعنصرتمثيلي " سفر" جريان مي يابد تا (شايد ) ازمحسن حسيني وسفرهاي هفتگانه اش درتئاترپست مدرن !! اسطوره اي مشابه شهرزاد فراهم نمايد ونا تواني طراح - نويسنده درطراحي يك خط سيردراماتيك منسجم كه گذرازيك لايه طرح به لايه بعدي را بربستريك دراماتورگي منطقي ودرقالب يك عمل يكپارچه دراماتيك ممكن گرداند ، ازنمايش " شهرزاد وهفت قصه اش " اثري پراكنده ، شلخته ، بي مسما ومبهم فرا كرده است بطوريكه درمقام اجرا هيچ يك ازايده هاي ذهني وانگاره هاي معنايي نسبتا قابل بحث وقابل طرح ، ازمرحله فكراوليه وطرح ذهني فراتررفته وتحقق دراماتيك نيافته اند . " درشهرزاد وهفت قصه اش " كه دربهترين وخوش بينانه ترين تحليل ، مجموعه اي ازاتودهاي آزمايشگاهي براي آموزش هماهنگي درحركت ، صراحت دربيان وتمرين هاي بدني وبياني است . پرده اول به روايت كلامي سريع وتقطيع شده ماجراي شهربازوشهرنازوشهرزاد ميان انبوه راويان ( به عبارتي گروه همسرايان غيرهمسرا ) اختصاص يافته است كه درآن سرعت واگويه ها به قدري است كه بخش اعظم جملات وكلمات پرتاب شده ميان  راويان قابل درك وشنيدن نيست واين همه البته بربسترمجموعه اي ازحركات ورفت وآمدها ، چرخش ها ، جنبش ها وبطوركلي ( درتعبيرمصطلح ) ميزانس هايي انجام مي گيرد كه تماما نقش تزئيني دارند . درپرده دوم ، محسن حسيني بخشي ازفيلم مربوط به Lecture خود دربرابركلاس درس دانشگاه يا آموزشگاه ( شايد درآلمان ) را برپرده به نمايش مي گذارد وگوشه هايي ازموضوع نمايش واعمال وحركات خود را توضيح مي دهد ويا بازيگران را وامي دارد ، آن ها را برصحنه تكراركنند.


شهرزاد و هفت قصه اش

اين بخش بي هيچ ارتباطي با بخش اول برصحنه جريان مي يابد و بخاطرنحوه تكرارآن ها برصحنه وشيوه هدايت بازيگران توسط محسن حسيني ، مضحك وباورنكردني جلوه مي كند . درپرده سوم ( البته اين تقسيم بندي پرده ها كاملا مستند نمي باشد ) روايت سرگيجه آوري درباره مجموعه غيرمتجانس ازداستان هاي اسطوره اي وشخصيت هاي اساطيري ملل جهان به شيوه پرده اول برصحنه جاري مي شود. بطوريكه كوچكترين فرصتي به مخاطب براي فهم رابطه ميان آن ها وفهم نحوه تاثيرپذيري شهرزاد ادعا شده توسط محسن حسيني ازآن ها داده نمي شود .

نمايش " شهرزاد وهفت قصه اش " اگرچه معرف دركي بغرنج، پراكنده وغيرمنطقي ازپست مدرنيسم درتئاتر و كاربرد تكنيك هاي Performance درنمايش است، اما الگوي قابل توجه اي ازآموزش حركت ، بيان و نمايشگري و تربيت كارآموزان هنرمند را براي صحنه هاي تئاتر فرامدرن عرضه مي كند كه درنوع خود قابل تامل است .

"صمد چيني فروشان"
مدرس تئاتر و عضو كانون ملي منتقدان تئاتر ايران

کد خبر 236338

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha