۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۵:۱۳

مجموعه داستان «بزرگراه» نقد شد

مجموعه داستان «بزرگراه» نقد شد

نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «بزرگراه» نوشته طیبه گوهری که به تازگی توسط نشر گمان به چاپ رسیده، در تالار حافظ شیراز برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، منیژه عبداللهی محقق و پژوهشگر در این نشست گفت: داستان‌های مجموعه «بزرگراه» میان توهم و واقعیت و در دو سطح جریان دارند؛ جریان مرگ و جریان زندگی، توهم مرگ و توهم زندگی. «بزرگراه» مجموعه‌ای گیراست که با خوانش‌های متفاوت، رنگ‌های متفاوت می‌گیرد که همه شایسته تحسین است. طیبه‌ گوهری در این مجموعه از نظر شیوه نوشتار تکنیک‌های نثرنویسی را به خوبی به کار گرفته است.

عبداللهی با تقسیم سه نوع نثر با نام‌های نثر مزاحم و پرادعا، نثر راحت و بی‌تکلف و نثری که نمی‌توان بی‌تقاوت از کنار آن گذشت و حضور آن احساس می‌شود اما حضوری کمک‌دهنده و پیش‌برنده دارد گفت: نثر گوهری در کتاب «بزرگراه» از نوع سوم است و شایسته تحسین. در چندین نمونه موفق از این مجموعه به‌ویژه داستان نخست (هر چیزی به موقع) و داستان آخر (بزرگراه) نویسنده به گونه‌ای خاص از بن‌مایه بیش و کم مدرنیستی «مهمانی» استفاده کرده و کوشیده است افراد مختلف (و در داستان بزرگراه از لایه‌های مختلف جامعه) را در کنار هم قرار دهد و رفتار آن‌ها را در مواجهه با یک رویداد کانونی انعکاس دهد.

دانشیار ادبیات فارسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز افزود: این شیوه داستان‌پردازی، هم جذاب است و هم امکانات مختلفی را در اختیار نویسنده قرار می‌دهد و در عین حال شیوه‌ای لغزان است. در این شیوه بیم آن می‌رود که گاه به جای شخصیت‌پردازی، تیپ‌سازی صورت گیرد و به جای آن‌که شخصیت‌ها و آدم‌هایی با استعدادهای کرداری گوناگون در داستان ظاهر شوند، ردیفی از تیپ‌های آشنا با کلی‌گویی‌های رایج در صحنه داستان ظاهر شوند.

وی گفت: از دیدگاه تکنیک‌های داستان‌نویسی، می‌توان گفت در این مجموعه گاه و بی‌گاه نشانه‌ها یا استعاره‌ها، نمودی آشکار دارند و به گونه‌ای خاص مکانیکی هستند. در داستان‌های امروز تصویر و تصور هوا و فضای برفی و سرد برای نشان دادن پیری یا مثلاً پیدا شدن کلید زنگ‌زده قدیمی و سکه کهنه و برق انداختن آن و زدودن غبار از روی برگ‌های سبز گلدان که استعاره‌هایی از زندگی جدید پیش روست دیگر چندان خلاقانه نمی‌نماید. امیدوارم بلکه اطمینان دارم در نوشته‌های بعدی خانم گوهری جلوه‌هایی خلاق‌تر از این‌گونه نشانه‌پردازی‌ها و رمزگذاری‌ها بیابم، زیرا نشانه‌های بسیاری برای این امیدواری در داستان‌های ایشان وجود دارد.

در ادامه این مراسم حسن محمودی گفت: با تامل و دوباره‌خوانی «و حالا عصر است» مجموعه نخست این نویسنده، متوجه دو نکته مهم در کارنامه‌اش خواهیم شد؛ نخست این‌که گوهری نسبت به مجموعه پیشینش، به لحاظ تکنیک و ساختار و تسلط بر داستان‌نویسی پیشرفت محسوسی داشته است و در مجموعه «بزرگراه» مولفه‌های خاص داستان کوتاه‌نویسی‌اش را تقویت کرده است.

وی افزود: در این مجموعه ساخت داستان‌ها به شدت محافظه‌کارانه است. البته این به لحاظ دستاوردها و تجربه‌اندوزی نویسنده‌اش، بار منفی ندارد و می‌تواند به عنوان امتیازی برای طیبه گوهری به حساب آید. برخی از داستان‌های این مجموعه نمونه‌هایی هستند که قواعد را به خوبی رعایت می‌کنند و در زمره داستان‌های استاندارد قرار می‌گیرند. «در بزرگراه»، «دلتای روشن» و«دست‌های چسبناک» از این دست‌اند. اما آیا این برای یک مجموعه کافی است؟

محمودی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ساختار محافظه‌کارانه در نوشتن داستان کوتاه، آن چیزی است که در برخی از کلاس‌های داستان‌نویسی آموزش داده می‌شود. فراگرفتن و رعایت قواعد توصیه‌شده، اگرچه به کار نویسنده تازه‌کار می‌آید، اما نویسنده باتجربه خطر می‌کند و پا را فراتر می‌گذارد تا چیزی به جهان داستان اضافه کند. معتقدم در برخی از داستان‌های گوهری این اتفاق کم‌تر می‌افتد. در چالش با داستان‌های مجموعه «بزگراه» می‌توان چند سطری از دل داستان اول کتاب یعنی «تا وقتش برسد» را دستاویز قرار داد. داستان نوشتن تجربه زیست‌شده نیست؛ تخیل و تفکر هم می‌خواهد، یعنی چیزی که این داستان کم دارد. من روی مینی‌مال بودنش هم حرف دارم. کوتاه بودن به معنی مینی‌مال بودن نیست. این بیش‌تر یک طرح است تا داستان...

این داستان‌نویس درباره بررسی عناصر سازنده داستان در این مجموعه نیز گفت: داستان‌های «بزگراره» از خاصه خرجی در تجربه زیست‌شده نویسنده‌اش پرهیز می‌کند. شاید همین‌جاست که داستان‌ها کمی مقاومت می‌کنند تا با همان خوانش نخست در ذهن بنشینند. اتفاقی که برای تک‌داستان‌های درخشان می‌افتد. در داستان‌های درخشان و به‌یادماندنی، داستان‌نویس بخشی از وجود مخفی‌اش را در اثرش جا می‌گذارد که اثر آن داستان را طولانی‌تر می‌کند.

نویسنده کتاب مجموعه‌داستان «از چهارده سالگی می‌ترسم» ادامه داد: داستان‌های گوهری از پلات خوبی برخوردارند. در این پلات دقیق و حساب‌شده است که دیگر عناصر و مولفه‌های داستانی مهندسی می‌شوند و داستان‌هایی به لحاظ فنی، بی‌عیب و نقصی پدید می‌آورند. میزانسن‌ها به طرز ساختگی دقیق‌اند. همه چیز در جای خود چیده شده است تا در این فضا، شخصیت‌ها هیچ حرکت اضافی نداشته باشند. در جایی این وسواس در چیدمان‌ها مانع است تا اندکی بیشتر به جزییات پرداخته شود و این امر موجب می‌شود تا با فضایی خشک و سرد روبه‌رو باشیم. دیالوگ‌های مجموعه «بزگراه» نیز مختصر و مفیدند. هیچ کدام از شخصیت‌ها اضافه‌گویی ندارند. در برخی از داستان‌ها بار افشای اطلاعات برعهده دیالوگ‌ها گذاشته می‌شود. اگر اضافه گویی‌های مختصری در برخی از داستان‌های دیده می‌شود، مربوط به آن‌بخش‌هایی است که نویسنده نتوانسته از وسوسه انعکاس صدای خودش جلوگیری کند. این آسیب در سه داستان «تا وقتش برسد»، «رستاخیز» و «همسایه‌های ساحلی» به عینه مشهود است. با همه این اوصاف مجموعه «بزگراه» داستان‌هایی دارد که قابل تامل و خواندنی‌اند. قصه دارد، ذهن را درگیر می‌کند و به خاطر می‌ماند. این برای من کافی است.

در بخش دیگر این نشست، آزاده نجفیان دانشجوی رشته دکترای ادبیات فارسی در سخنانی با موضوع نشانگان زنانگی در مجموعه داستان بزرگراه گفت: مجموعه داستان «بزرگراه» نوشته طیبه گوهری اثری است که می‌توان آن را در بین داستان‌های زنانه دسته‌بندی کرد. زنانه نه تنها به این معنا که «بزرگراه» نویسنده‌ای زن دارد، بلکه ویژگی‌هایی در این مجموعه دیده می‌شود که آن را به اثری زنانه و نشانه‌دار تبدیل می‌کند.

وی گفت: این ویژگی‌های زنانه و متفاوت را در سه عامل موضوع و درونمایه، شخصیت و شخصیت‌پردازی و زبان و نثر اثر می‌توان یافت و بررسی کرد.

خوانش بخشی از کتاب مذکور توسط طبیه گوهری بخش پایانی این برنامه بود.

کد خبر 2363526

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha