رزيتا غفاري در نمايي از "پشت پرده مه"
به گزارش گروه فرهنگ و هنر "مهر"، او درباره اين كم كاري خود گفت : شوكران تجربه اي خيلي خوب و البته سختي بود. هم فيلم و هم نقشم را دوست داشتم طبيعي بود كه اگر قرار بر آن مي شد تا در فيلم ديگري كار كنم بايد سرو كارم با گروهي حرفه اي باشد كه اين وسواس ها در آن لحاظ شده باشد.
او مهم ترين نكته براي حضور در فيلم پشت پرده مه را قبل از هر چيزي به فيلمنامه نويس و كارگردان آن پرويز شيخ طادي مربوط دانست من تقريبا تمام كارهاي ايشان را دنبال كرده ام چه زماني كه طراح صحنه بودند چه زماني كه فيلم شريف و زيباي دفتري از آسمان را ساختند مسلم بود كه از بازي در فيلم جديدشان هم استقبال كنم.
غفاري با اشاره به اينكه در هر دو فيلم در نقش مادري ظاهر شده است كه هم نسبت به فرزندانش مسئوليت دارد و هم به نوعي زندگي مشتركش مطرح است گفت: در شوكران نقشم معاصرتر بود اما به نظر در پشت پرده مه پيچيدگي شخصيت من و دشواريش بيشتر است، فرزندم مشكل جسماني دارد و به هر حال قضيه عشق هم در ميان است و من بايد كه مدارا مي كردم.
او در مورد اين كه چقدر حضور ديگر بازيگر در كار او تاثير دارد و در انتخابش موثر است گفت : در فيلم قبلي با خانم هديه تهراني و آقاي عرب نيا بازي مي كردم كه به هر حال تجربه خيلي خوبي بود. اما در اين فيلم هم آقاي جهانگير الماسي بازي خوب و فوق العاده اي داشتند، مسلما اگر بازيگر مقابلت آدمي حرفه اي باشد در كارت تاثير مي گذارند بازي عليرضا شيخ الاسلامي نيز خيلي خوب بود، واقعا خوب بود مدام احساس مي كردم كه پسر واقعي ام است.
در "پشت پرده مه" در كنار بازيگران آن به لحاظ موضوع و قصه، لوكيشن هاي فيلم نيز از جايگاه خاصي برخوردارند و انگار كه براي خود شخصيت دارند غفاري در اين باره گفت: من لوكيشن هاي فيلم را خيلي دوست داشتم، كلبه اي كه در آن زندگي مي كردم و آن كوهها و دامنه هاي پر گل انگار كه تمام لحظه هاي فيلم را زندگي مي كرد و باور مي كردم كه بايد در حفظ خانه و زندگي ام كوشش كنم. در اين فضا بواسطه فيلمنامه اي سنجيده آن فضايي سرشار از معنويت و راوت را احساس مي كردم.
اين بازيگر ضمن تاكيد بر اينكه پشت پرده مه در كنار فيلمنامه سخت و پرازجزئيات و اجراي موفقيت آميزش براي مخاطب لحظه هاي خامي را نيز بر جا مي گذارد غفاري درباره يكي از اين لحظه ها گفت: صحنه اي بود كه خيلي در من تاثير گذاشت و متاثرم كرد وقتي كه فتاحي نزد مادر مي آيد و از مرتضي شكايت مي كند و من وامانده شروع به زدن مرتضي مي كنم باورم شده بود كه مادر او هستم و از اين كه او را زده بودم دلم خيلي مي سوخت. بعد از گرفتن اين نما صورت عليرضا را بوسيدم تا درد آن كتك زدن از دلش در بيايد. لحظه اي هم كه فتاحي مجبور مي شود سبد گل ها را بر دوش بكشد و تا خانه بياورد را دوست دارم.
"پشت پرده مه" درهمان نمايش جشنواره اي خود مورد توجه تماشاگران و منتقدان قرار گرفت اما اين كه در اكران عمومي خود چه واكنش هايي بر خواهد انگيخت معلوم نيست اما غفاري ضمن اشاره به ساختار و كارگرداني سنجيده فيلم و جذابيت فيلمنامه گفت: به نظرم مخاطبان از فيلم استقبال خواهند كرد چون فيلم با ناخودآگاه و فطرت آنها سر و كار دارد و برشي از تجربه هاي معنوي است و از عشق مي گويد به لحاظ لوكشين ها هم جذابيت زيادي دارند من با اين كه تا حالا چند بار فيلم را نگاه كرده ام ، اما ديدن دوباره اش هنوز هم برايم دلنشين است.
نظر شما