" احمد خليلي " - نقاش و مدرس نقاشي قهوه خانه اي "خيالي سازي " در گفت وگو با خبرنگار تجسمي " مهر " ، با اعلام اين مطلب گفت : از بدو پيدايش نقاشي قهوه خانه اي در ايران ، تعداد اندكي ازهنرمندان به اين رشته روي آوردند و به فعاليت پرداختند . اما به مرور زمان و با مدرنيزه شدن دنياي ما ، نقاشي قهوه خانه اي كه در سالهاي قبل ، رشد چشمگيري درايران داشت ، از رونق افتاد و به تدريج در محاق فراموشي قرارگرفت .
وي افزود: ازمن پرسيديد چرااين نوع نقاشي كه ازقدمت طولاني نيز برخوردار است ، با گذشت زمان دچار تحول نشد . درجواب بايد بگويم از سالها پيش ، شاگردان پيشكسوتان اين هنر ، تصميم گرفتند تا به نوعي از خط سير پيشينيان خود برنگشته و راه آنها را ادامه دهند . اين گروه از هنرمندان كه به نوعي قسم خوردگان اين شاخه هنرهاي تجسمي محسوب مي شدند ، هرگزدر انديشه ابداع روش يا شيوه هاي نوتري نيفتادند و نخواستند كه از خط سير استاداني چون : " قوللر" و" مدبر " ، روش هاي مدرنيزه تري را به نقاشي قهوه خانه اي تزريق كنند تا بلكه اين نوع از نقاشي نيز در ايران بتواند ، مطابق با خواسته هاي مخاطبان پيش رود .
اين نقاش تصريح كرد: من به عنوان يك نقاش قهوه خانه اي كه سالهاست در اين رشته فعاليت كرده ام ، همواره خواستار به وجودآوردن يك روش ابداعي دراين زمينه بوده ام . اما عملا به من ثابت شده است كه يك دست ، صدا ندارد و اين حركت هنري تنها با يك نقاش ، ثمر نمي بخشد . اگر واقع بينانه به اين امر نگاه كنيم ، به خوبي درمي يابيم كه نقاشي قهوه خانه اي " خيالي سازي " نيز مانند ساير هنرها ، با گذشت زمان ، محتاج يك تحول بزرگ بود كه البته همان طور كه گفتم ، اين مهم هر گزمحقق نشد . شايد به اين خاطر كه نقاشي قهوه خانه اي ، از اماكن آكادميك مثل دانشگاه ها به دوربود و نتوانست ، طيف مشتاقان خود را از پشت ميزو نيمكت هاي دانشگاه و به شكل آكادميك كسب كند . به اين خاطر در جوامع امروزي از اين نوع نقاشي ، همواره به عنوان يك هنر سنتي ياد مي شود و در تمام اين سالها كه از عمر پرافتخار اين رشته مي گذرد ، هيچ پيشرفتي در زمينه نوگرايي موضوعي به وجود نيامده است .
استاد " خليلي " در پاسخ به اين پرسش خبرنگار تجسمي " مهر " كه شما به عنوان يك پيشكسوت چه راهكاري براي سوق دادن اين نوع نقاشي به سمت دنياي مدرنيزه، پيشنهاد مي كنيد گفت : مسلما گشوده شدن تمام درهاي بسته به سوي اين هنر مي تواند تاثيرات جدي درپررنگ كردن آن داشته باشد . اگر ارگان هايي چون : موزه هنرهاي معاصر و ساير ارگان هاي دولتي به نقاشي قهوه خانه اي به چشم محبت نگاه كنند، اين نوع از نقاشي نيز مي تواند مثل ، مجسمه سازي وانواع نقاشي هاي ما ، يك سير صعودي را طي كند و جايي در دنياي مدرنيزه امروزه براي خود بازكند .
وي خاطر نشان كرد : اخيرا فرهنگسراي نياوران ، اقدام به يك حركت هنري كرده است و آن برگزاري گذرهنرمندان هر هفته در فضاي آزاد فرهنگسراست . دراين گذر ، ازهنرمندان دعوت مي شود تا به نقاشي بپردازند . اما دراين ميان، حتي يك بار هم از تنها بازماندگان نقاشي قهوه خانه اي دعوت نمي شود. اين درحالي است كه اگر متوليان هنري، به كمك اين رشته نيايند، طبعا اين هنر زودتر در سراشيبي فراموشي قرار مي گيرد .
" خليلي " در پاسخ به اين سوال كه گالري ها چقدر از برگزاري نمايشگاه هاي نقاشي قهوه خانه اي استقبال مي كنندواصلا متولي وحامي اين نوع از نقاشي هستند يا نه گفت : به استثناي افراد هنردوستي كه اين نوع نقاشي را عاشقانه دوست داشته اند ، سايرگالري ها ، اهميت چنداني براي آن قائل نيستند . ما نگارخانه هايي در خود تهران داشته ايم كه با برگزاري يك نمايشگاه آثار قهوه خانه اي ، به افتتاح نمايشگاه خود پرداخته اند اما به مجرد افتتاح و پاگرفتن ، اين نوع نقاشي را از فهرست هنرهاي تجسمي كنار گذاشتند و فراموشش كردند . به بيان ساده تر ، اين نگارخانه ها كه بسم الله را با نقاشي قهوه خانه اي گفتند ، امروز ديگر يادي از اين رشته نمي كنند. دليلش هم اين است كه دردرجه اول ، دولت ، آن طور كه بايد وشايد از اين نوع نقاشي حمايت نكرد .
وي اضافه كرد : چرا نبايد از سمت ارگان هايي چون موزه هنرهاي معاصر تهران ، حتي براي يك بار هم كه شده از ما دعوت به برگزاري يك نمايشگاه شود ؟ يا چرا دوسالانه اي دراين خصوص برگزارنمي شود ؟ بحث ورود به دوسالانه ها را درحالي پيش مي كشم كه ظرف چند سال گذشته ، ما اجازه داشتيم در بي ينال يا دوسالانه هايي كه درراستاي هنرهاي تجسمي بودند ، شركت كرده و با نشان دادن آثارمان ، به نوعي به حفظ وتصوير كردن اين رشته بپردازيم . ولي درطي سالهاي اخير با تحولاتي كه پيش آمد ، نقاشي قهوه خانه اي از شركت دردوسالانه ها نيز محروم ومهجور ماند و ديگر به آن پرداخته نشد . يعني حتي نقاشي خيالي سازي يا قهوه خانه اي ، تحت هيچ شرايطي مجوز حضور دراجتماع امروز را دريافت نمي كند .
" احمد خليلي " تصريح كرد: با تمام اين تفاسير و بروز مشكلات دراين حوزه ، من ، " حسين همداني "، علي اكبر لرني " و " محمد فراهاني " با تمام عشقي كه به اين رشته داشته وداريم ، آن را نگه داشته ايم و نمي گذاريم اين نوع نقاشي ، بيشتراز اين ، جايگاه اجتماعي اش متزلزل شود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا ازسوژه هاي ناب تر ونوتري براي نقاشي قهوه خانه اي استفاده نمي شود گفت : من سالهاست كه به تدريس اين نقاشي مي پردازم و شاگردان فراواني دارم . بنابراين سعي كرده ام تا دراين راستا به يك نوع تبادل دست يابم . به اين شكل كه من به عنوان يك مدرس با قدمت ، تجربيات خود را دراختيار شاگردانم بگذارم و آنها نيز ايده هاي نوگرايانه تر كه با شرايط مدرنيزه امروز تطابق دارد ، به من بدهند تا بتوانيم يك اثر شايسته ومطلوب ارائه دهيم .
نظر شما