بخش نخست ـ كليات :
درآمد : كاستگيها و بايستگيهاي سنت پژوهي.
فرع 1) معاني سنت : 1ـ معاني سنت در لغت؛ 2ـ اطلاقات سنت در قرآن؛ 3ـ اطلاقات سنت در حديث. فرع 2) تعاريف سنت : 1ـ تعريف سنت در نزد محدثان؛ 2ـ تعريف سنت در نزد متكلمان؛ 3ـ تعريف سنت در نزد اصوليان؛ 4ـ تعريف سنت در نزد فقيهان. فرع 3) مصادر سنت : 1ـ مصادر سنت در نزد اهل سنت و فِرق غيرامامي؛ 2ـ مصادر سنت در نزد شيعه امامي.
فرع 4) نقد تعاريف سنت و ارائه تعريف مختار: 1ـ نقد تعاريف سنت؛ 2ـ تعريف مختار (ما صدر عن المعصوم دالاًّ علي رأيه بما هو هاد)؛ 3ـ شرح دقايق و مزاياي تعريف مختار. فرع 5) مباني و دلايل لزوم تفكيك سنت قولي و سنت فعلي به مثابه دو حجت مستقل. فرع 6) آثار و فوايد مترتب بر نظريه تفكيك.
بخش دوم ـ سنت قولي (قول هادي)
درآمد
فصل يك ـ ماهيت و اقسام سنت قولي :
فرع 7) انواع قول (عليالاطلاق) صادر از معصوم . فرع 8) تعرف سنت قولي (ما صَدَر عن المعصومِ هادياً، مِن لفظٍ او كتابهًٍْ).
فرع 9) اقسام سنت قولي : شرح تقسيمات قول هادي به اعتبارات مختلف از جمله: 1ـ مصدر (نبوي / ولوي)؛ 2ـ محتوي و موضوع (حِكمي، خُلقي، حُكمي، علمي، تربوي يا علمي / عملي)؛ 3ـ حيث صدور و كاركرد (تأسيسي / غيرتأسيسي)؛ 4ـ وجه كاركرد (وجوب و ندب، ...)؛ 5ـ ميزان رسايي دلالت (نص، ظاهر، غيرظاهر)؛ 6ـ ساختار دستوري (اِخباري و اِنشايي) و . . .
فصل دو ـ حجيت سنت قولي:
درآمد : مناشي و مباني حجيت سنت
مبنا (يا مباني حجيت) عبارت است از علت (يا عللي) كه استناد دريافت دين به مدارك، يا كاربرد مدارك را در درك دين توجيه ميكند. مباني حجيت مدارك به دو قسم تقسيم ميشود : 1ـ عام (مشترك ميان چند دال)؛ 2ـ خاص.
مباني حجيت سنت ممكن است از وصفي وجودي يا شأني شرعي نشئت گيرد؛ به اين معنا كه منشأ مباني حجيت سنت (بالمعني الأعم = قول و فعل هادي) ميتواند يكي از مبادي زير باشد: الف. مرتبت وجودي اعطا شده به (يا احراز شده در) مصدر سنت؛
ب. اراده الهي بر جعل شأني خاص براي مصدر سنت.
احتمالات گوناگوني در باب مناشي و مباني حجيت سنت قابل طرح و تبيين است؛ هرچند قطعيت هريك از آنها، در گرو كفايت دلايلي است كه اقامه ميشود.
فرع 10) معناي حجيت سنت قولي . فرع 11) مناشي حجيت سنت قولي : 1. مرتبت وجودي مصدر سنت؛ 2. جعل شأن يا تعلق امر الهي بر ... . فرع 12) مباني حجيت سنت قولي : 1ـ مرآتيت ناشي از فنا؛ 2ـ ولايت ناشي از سعهي وجودي؛ 3ـ صواب و صحت ناشي از عصمت علمي و عملي؛ 4ـ ولايت تشريعي ناشي از جعل الهي؛ 5ـ رسالت تبليغي ناشي از امر الهي.
(مراد، مأموريت ابلاغ ايحائات غيرقرآني توسط نبي يا وصي، و تبليغ تشريعات نبوي توسط وصي) . فرع 13) دلايل حجيت سنت قولي : 1ـ فطرت؛ 2ـ عقل؛ 3ـ وحي.
فصل سه ـ روششناسي احراز يا اعراض:
درآمد : روشها و طرق مطرح شده (معتبر و غيرمعتبر) براي احراز صدور متن منسوب به معصوم يا اعراض از آن را ميتوان به صورت زير نمودار كرد : فرع 14) طرق قطعي براي احراز يا اعراض. فرع 15) طرق ظني معتبر براي احراز يا اعراض. فرع 16) وثاقتسنجي از رهگذر «نقد متن». فرع 17) تعادل و ترجيح. فرع 18) قواعد و قراين غيرمعتبر.
فصل چهار: وششناسي فهم سنت قولي (دلالتپژوهي و ابراز معنا)
درآمد
1ـ شرح اهميت روششناختي و معنايابانه توجه به تنيدگي و تأثير متقابل «خصايص ماتن» (اوصاف و شئون معصوم به عنوان مصدر قول) و ماهيت و هويت كلام معصوم از يكسو، و «خصايل مخاطب» (انسان، به دو عنوان مكلَّف و مفسِّر) و «فاهمهشناسي» و «فهمپژوهي» از سوي ديگر، با «دالشناسي» و نيز معنادهي متن و اصول، قواعد و ضوابط معناپژوهي از سوي سوم؛ 2ـ بيين فرآيند و جستارهاي معناپژوهي: درك مفهوم كلام ، كشف مراد متكم ،شناخت ماهيت كلام (شرعانيت يا عقلانيت آن)، تعيين هويت آن (نوع كلام شرعاني يا عقلاني آن)؛ 3. بيان اجمالي روشها و اسلوبهاي فهم سنت قولي و تقرب به مراد ماتن.
فرع 19) روش مبناشناختي: منظور داشت برآيند و برونداد مباني حجيت و دلاليت در فهم سنت قولي : ـ چيستي دلاليت و حجيت.
ـ تعريف و تقسيم اصول و مباني دلاليت و حجيت؛ مشتمل بر 1ـ اصول هويتي سنت؛ 2ـپيشانگارههاي دلاليت سنت و در تفصيل تحقيق اين دو قسم به صورت جداگانه مورد بحث قرار خواهد گرفت.
الف. صول معطوف به اوصاف و شئون مصدر سنت (مبادي مصدرشناختي) : 1ـ اصل عصمت ماتن؛ 2ـ اصل شأن تشريعي ماتن؛ 3ـ اصل حجيت كلام هادوي معصوم(ع) .
ب.اصول معطوف به خصايل ساختاري، ماهوي و كاركردي متن (مبادي متنشناختي) : 1ـ خصايل عام متن (مانند: عرفي بودن ساخت زبان، حجيت ظواهر)؛ 2ـ خصايل متن مقدس (مانند: شرعانيت، حقانيت و خطاناپذيري)؛ 3ـ اصل تعامل ديالكتيكي قول هادي با شبكه حجج ديني در فرآيند دلالت و دلالتپژوهي (معنادهي و معناگري و معناسنجي).
ج. اصول معطوف به خصايص محتوايي سنت قولي (مبادي مضمونشناختي) : 1ـ اصل مكتبوارگي و انسجام تعاليم معصومان(ع)؛ 2ـ اصل حكيمانگي و معقوليت تعاليم معصومان(ع)؛ 3ـ اصل غايتمندي و هدايت مآلي تعاليم معصومان(ع).
د.اصول معطوف به صفات و صلاحيتهاي مخاطب سنت قولي (مبادي انسانشناختي) : 1ـ اصول مبتني بر صفات انفسي «انسان به مثابه مفسر»؛ 2ـ اصول مبتني بر صلاحيتهاي آفاقي «انسان به مثابه مفسر»؛ 3ـ اصول مبتني بر خصايل بشري «انسان به مثابه مكلف». (اقتضائات حيات طبعي اجتماعي آدمي) .
فرع 20) روش محيطشناختي: محيط كاوي صدور كلام، با نظر داشت : 1ـ اسباب الصدور (مانند سؤال غير، فعل غير و . . .)؛
2ـ ظرف تاريخي صدور؛ 3ـ ظرف سياسي صدور (قبض و بسط اجتماعي زمان صدور)؛ 4ـ ظرف زماني صدور (مانند كاربردها و معاني مفردات، تلقي تركيبها و جملهها، زبانزدها و نيز فضاهاي معنايي متن در زمان صدور)؛ 5ـ ظرف اجتماعي و عرفي صدور (عادات و رسوم، حسن و قبح عرفي عصر و مصر صدور كلام). 6ـ ظرف جغرافيايي صدور؛ 7ـ حد و نوع عقلانيت طرف خطاب در مجلس صدور: 1/7ـ از لحاظ علمي و سطح درك؛ 2/7ـ از حيث بينش عقيدتي؛ 3/7ـ از جهت گرايش سياسي. فرع 21) روش موضوعشناختي: بررسي كلام با لحاظ مختصات مخاطب (يا مخاطبان) مجلس صدور.
فرع 22) روش نگرش تطبيقي انتقادي: بررسي تطبيقي و انتقادي مدلول متن سنت قولي (با لحاظ مدلولهاي كتاب، عقل، فطرت، فعل و ساير منابع موجه و . . . براساس قواعد و قراين مربوط). فرع23) روش لفظشناختي: بررسي لفظي متن با كاربرد قواعد و قراين ادبي لغوي فهم كلام.
تذكار: ممكن است گاه برآيند كاربرد هر يك از اسلوبها و روشهاي پنجگانه، توقف يا اعراض از مدلول متن منسوب باشد.
اصول، قواعد و ضوابط لفظي فهم كلام را ميتوان به صورت زير طبقهبندي كرد: (فرع 24) اصل اولي در قول مبهم الماهيهًْ و مجهول الوجه: الف ـ بررسي اصل اولي در قول مبهم الماهيّه (مقام تردد بين شرعانيت و عقلانيت قول) ب . اصل اولي در قول مجهول الوجه (تردد بين وجوب و ندب ... ).
فصل پنج : ارزشسنجي معرفتي و گستره دلالي سنت قولي
درآمد :
فرع 25) ارزشسنجي معرفتي سنت قولي. فرع 26) گستره دلالي معرفتي سنت قولي (كاركردهاي سنت). فرع 27) نسبتسنجي سنت قولي با ساير دوال و حجج ديني.
فصل شش: روششناسي كاربرد سنت قولي
درآمد
فرع 28) روششناسي (و قواعد) كاربرد سنت در فهم دين. فرع 29) ضوابط حاكم بر روشهاي كاربرد سنت. فرع 30) موانع كاربرد و كارآيي سنت قولي (آسيب شناسي).
بخش سوم: سنت فعلي (فعل هادي)
درآمد ـ با لحاظ موارد اشتراك دو سنت، از طرح مجدد برخي مباحث مندرج در بخش پيشين، احتراز ميگردد.
فصل يك : فلسفه فعل . فرع 1) ماهيت، مبادي و انواع فعل. فرع 2) فعل معصوم . فرع 3) تعريف فعل هادي: (كُلُّ ما كانَ عَن الْمَعصومِ داّلاً علي رأيِهِ بِما هُو هادٍ، مِن حركهًٍْ و تركٍ او تقريرٍ). فرع 4) اقسام فعل هادي.
فصل دو ـ حجيت فعل هادي : فرع 5) معناي حجيت فعل هادي. فرع 6) مناشي حجيت فعل هادي. فرع 7) مباني حجيت فعل هادي.
فرع 8) دلايل حجيت فعل هادي.
فصل سه ـ طرق احراز صدور فعل هادي: فرع 9) طرق احراز فعل هادي.
فصل چهار ـ روش ابراز معناي فعل هادي : فرع 10) روششناسي درك مدلول (ابراز معناي) فعل هادي. فرع 11) اصل اولي در فعل مجهول الماهيه. فرع 12) اصلي اولي در فعل مبهم الحيثيه. فرع 13) اصل اولي در فعل مجهول الوجه. فرع 14) سنخشناسي دلالي فعل هادي.
فصل پنج ـ ارزش معرفتي و گسترهي دلالي فعل هادي: فرع 15) ارزشسنحي معرفتي فعل هادي. فرع 16) گستره ي دلالي فعل هادي. فرع 17) نسبتسنجي فعل هادي با ساير دوال و حجج ديني.
فصل شش ـ روششناسي كاربرد فعل هادي: فرع 18) روش شناسي (و قواعد كاربرد فعل هادي در استنباط). فرع 19) ضوابط حاكم بر روشهاي كاربرد سنت فعلي. فرع 20) موانع كاربرد و كارآيي فعل هادي (آسيبشناسي سنت فعلي).
خاتمه و خلاصه
به گزارش "مهر"، حجيت سنت معصوم، از سويي مايه غناي مدارك ديني براي درك مشيت تكويني و تكليفي الهي گشته و از ديگرسو با توجه به كاركردهاي گوناگون آن امكان فهم كتاب را كه مدرك اصلي ديانت اسلامي است فراهم ساخته است و از سوي سوم صدور تدريجي سنت در بوته و بستر عيني حيات مسلمانان به انطباقپذيري شريعت با شرايط متفاوت و متطور مددرسانده است.
اساسي ترين مباحث سنتپژوهي عبارت است از 1ـ ماهيت شناسي و اقسام سنت؛ 2ـروششناسي احراز صدور يا اعراض از آن؛ 3ـ روششناسي ابراز معناي سنت و كاربرد آن در فهم مشيت الهي.
اكثر تعاريف ارايه شده از سوي ارباب فن براي سنت دقيق نيست؛ همچنين مطالعات سنتشناسي درگذشته بر مسايل سنت قولي متمركز بوده است و به مباحث افعال معصوم در حد كفايت پرداخته نشده است، و به رغم اهميت سنت فعلي، در مقام استنباطِ حكمت عملي دين, به نحو درخوري به سيره و فعل هادوي معصوم اعتنا نميشود.
به گزارش "مهر"، پاره اي مشهورات به عنوان اصول و قواعد، در روششناسي احراز و روششناسي ابراز سنت مسلّم انگاشته شده است اما نيازمند نقد و بازپژوهي است؛ براي رفع كاستيهاي موجود بايد پژوهشهاي جديدي صورت بگيرد، ازاينرو در اين مقاله پيشنهادها و نظراتي متفاوت پيش روي ارباب فن نهاده شد، از جمله :
يك) تعريف سنت به «ما صدر عن المعصوم دالاً علي رأيه بما هو هاد»؛ مؤلف معتقد است: هريك از قول و فعل معصوم، علاوه بر تقسيم كلي به «تشريعي» و «تدبيري»، در مجموع به حدود بيست نوع تنويع و تفريع ميگردد. همه انواع اقوال و افعال معصومان(ع) در زمره «سنت تشريعي» قرار نميگيرد.
دو) لزوم تفكيك سنت قولي و سنت فعلي به مثابه دو حجت مستقل، به دليل تفاوتهاي فراوان آن دو و نتايج علمي و عملي ارزشمندي كه بر اين تفكيك مترتب است .
سه) ضرورت ساماندهي و به كارگيري روشهايي مانند «نقد متن» و «بازكاوي تطبيقي ظروف صدور» و ساير اسلوبها در وثاقت سنجي حديث (علاوه بر كاربرد روش «سندشناختي» براي احراز صدور).
چهار) لزوم تهيه اطلس جامع احاديث، براي احراز صدور سنت و شناخت نوع قول و فعل و نيز ابراز معناي سنت، براساس مطالعات بينارشتهاي و چند تخصصي.
پنج) بايستگي بازكاوي علمي ادعيه، مناجاتها و زيارات مأثوره (كه بخش مهمي از سنت معصوم است) و استخدام آن در استنباط گزارهها و آموزههاي ديني.
شش) بسنده نكردن به «روش فهم لفظي» در دلالتپژوهي و ابراز معناي سنت، لزوم سازماندهي و كاربرد روشهاي ديگري مانند «روش مبناشناختي»، «شيوه محيطشناختي صدور»، «اسلوب موضوعشناختي» و «روش نگرش تطبيقيانتقادي» براي فهم سنت.
منبع : حجت الاسلام رشاد ، فصلنامه فقه و حقوق ، شماره سوم
نظر شما