۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۳:۵۴

زنی که تمام زندگی‌اش را وقف کتابخوانی کودکان کرد

زنی که  تمام زندگی‌اش را وقف کتابخوانی کودکان کرد

شعارشان این است: «کتابک؛ پنجره‌ای به جهان خواندن». پنجره‌ای که 9اسفندماه پنجاه سال قبل، با تاسیس شورای کتاب کودک به عنوان یک سازمان مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی باز شد تا ادبیات کودکان را سمت و سوی حرفه‌ای‌تری بدهد و فرهنگ کتابخوانی را بین کودکان ترویج کند.

مجله مهر: بنیاد کتاب کودک پنجره ای بود که توران میرهادی آن را باز کرد. استاد برجسته ادبیات کودکان ایران که تمام 85سال عمرش را وقف آموزش و پرورش کودکان کرده و از سال ۱۳۵۸ تا کنون سرپرستی تدوین و تالیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را به عهده داشته است.

توران میرهادی در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شمیران به دنیا آمد. پدرش از دانشجویان اعزامی به اروپا بود که در آلمان با بانویی هنرمند به نام گِرتا دیتریش پیمان زناشویی بست و به اتفاق در سال ۱۲۹۹ به ایران آمدند. زندگی بانوی آلمانی به همراه همسرش در خانه‌ای سنتی که پدربزرگ در اختیار تمام افراد خانواده قرار داده بود، شروع شد. خانه‌ای در پشت مدرسۀ سپهسالار که هر قسمتی از آن به بخشی از خانواده تعلق داشت؛ یعنی عموها، عموزاده‌ها، همسران و فرزندان آنان هر کدام در بخشی از خانه زندگی می‌کردند. در آن زمان به دلیل نبود آب لوله‌کشی بیماری‌های گوناگون در بین مردم شیوع داشت. بانوی آلمانی که شاهد مرگ‌ومیر بچه‌های زیادی بود، با خود عهد کرد نگذارد بچه‌هایش تلف شوند. باغی در شمیران پیدا کرد. در فصل گرما که شیوع بیماری دوچندان می‌شد، به آنجا می‌رفت و چادر می‌زد و تابستان گرم و طولانی را در آنجا می‌گذراند. توران‌خانم در یکی از همین چادرها به دنیا آمد و مدت سه ماه از نوزادی خود را در زیر چادر گذراند.

مادر اگرچه آلمانی بود، ولی بچه‌ها را ایرانی بار آورد. به نظر می‌رسد نگاه ایرانی فرهنگ‌نامۀ کودکان که در سراسر این کتاب ارجمند جریان دارد، باید نتیجۀ همین ایرانی بار آمدن توران‌خانم باشد. تحصیل در مدرسۀ ایرانی دنبال شد. زبان رایج در خانه فارسی بود. حتا گاهی نیز مادر برای آشنایی فرزندان خود با ادب فارسی مجالس بحثی با شرکت اهل ادب ترتیب می‌داد، هرچند معتقد بود که بچه‌هایش باید به یادگیری زبان‌های دیگر هم بپردازند، زیرا هر زبانی را دروازه‌ای می‌دانست که فرهنگی غنی از آن سر بر می‌آورد.

خانم میرهادی از خاطرات این دورۀ خود چنین یاد می‌کند: "آلمانی یاد گرفتن ما، ماجرایی خاص داشت. در طی سال تحصیلی، آموزش به صورت شفاهی بود. مادر به زبان آلمانی موضوعی را مطرح می‌کرد و ما نیمی فارسی نیمی آلمانی پاسخ می‌دادیم. ولی وقتی مدرسه تمام می‌شد و ما به شمیران می‌رفتیم، درس روزانه شروع می‌شد. صبح به صبح، شش روز هفته، سر ساعت هشت و سی، مادر سبد خیاطی خود را با جوراب‌های سوارخ‌شدۀ ما بر می‌داشت و روی نیمکتی می‌نشست و ما پنج نفر را به نوبت صدا می‌زد. کتاب آلمانی ساده‌ای را پیش روی ما می‌گذاشت. می‌دوخت و یا وصله می‌کرد و ما می‌خواندیم و پاسخ می‌دادیم. هر کدام نیم ساعت آموزش می‌دیدیم".

به این ترتیب، توران میرهادی آلمانی یاد گرفت و پس از آن برای یادگیری زبان فرانسه نزد معلمی توانا فرستاده شد و زبان انگلیسی را هم در دبیرستان نوربخش آموخت و به این ترتیب او و خواهر و برادرهایش به چهار زبان مسلط شدند. تحصیلات دبیرستانی توران‌خانم در سال ۱۳۲۴ به پایان رسید. او به علوم، به‌ویژه زیست‌شناسی علاقه‌مند بود. پس در دانشکدۀ علوم ثبت نام کرد. در آن سال‌ها مبارزه با بی‌سوادی در کشور شکل می‌گرفت و معلمان برجسته‌ای چون جبار باغچه‌بان و محمدباقر هوشیار جوانان را برای شرکت در مبارزه با بی‌سوادی تعلیم می‌دادند. خانم میرهادی با روش تدریس آشنا شد و احساس کرد تدریس را دوست دارد. در واقع از آن زمان تا کنون عمرش به تدریس و تعلیم گذشته‌است.

جنگ جهانی دوم تازه به پایان رسیده بود که خانم میرهادی به فرانسه رفت تا در رشته "روان‌شناسی و تعلیم و تربیت پیش از دبستان" تحصیل کند. وی در بارۀ خاطرات آن دوران خود چنین می‌گوید: "مردم کشورهای اروپایی در شرایط سختی زندگی می‌کردند. من هر روز جیرۀ مختصری دریافت می‌کردم. در آن هنگامه برای بازسازی ویرانه‌های جنگ اعلام آمادگی کردم. دو بار دواطلبانه برای بازسازی مناطق ویران‌شده رفتم. یک بار به بوسنی و هرزگوین و یک بار به کوه‌های تاترا در اسلواکی که در ساختن راه آهن کارگری کردم. در فرانسه بودم که خبر تصادف برادر کوچک‌ترم و از دست رفتن او به من رسید".

بعدها توران میرهادی به تهران بازگشت و در سال ۱۳۳۴ بنیاد مدرسه‌ای ملی را گذاشت. نام آن مدرسه به یاد برادرش فرهاد شد. گروه آموزشی فرهاد  شامل کودکستان، دبستان و دبیرستان بود و تا زمان انقلاب گروه آموزشی مشهوری بود. خانم میرهادی تا یک سال پس از انقلاب هم سرگرم کار در مدارس فرهاد بود، ولی پس از آن تمام مدارس ملی از میان رفت و خانم میرهادی مشغول تألیف کتاب و شورای کتاب کودک شد که در سال ۱۳۴۱ بنیاد شده بود. از همه مهم‌تر او در ۱۳۵۸به تدوین فرهنگ‌نامۀ کودکان و نوجوانان پرداخت. از این فرهنگ‌نامه تا کنون ۱۲ جلد منتشر شده و همچنان کار بر روی آن ادامه دارد.

از آثار او می‌توان به این موارد اشاره كرد:

دو گفتار درباره كتابخانه‌های آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه، كتاب كار مربی كودك، برنامه كار سالانه مربی در مهد كودك و كودكستان، جستجو در راه‌ها و روش‌های تربیت، تعلیمات اجتماعی سوم دبستان، راهنمای تدریس كتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان، دو گفتار (كتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه)، آنكه رفت، آنكه آمد.

توران میرهادی در نگارش كتاب‌های تعلیمات اجتماعی، تاریخ، جغرافی و تعلیمات دینی چهارم دبستان، تعلیمات اجتماعی و دینی برای كلاس چهارم دبستان و گذری در ادبیات كودكان همكاری داشته است.

توران میرهادی كتاب‌ها و مقاله‌های زیر را هم ترجمه كرده است:

افسانه چینی برای كودكان، گنجشك كوچولو، رفتار والدین ما باید چگونه باشد، تفاهم بین المللی به وسیله كتاب‌های كودكان و نوجوانان، آنچه از كنگره آموختیم، در باب افسانه‌ها و اسطوره‌ها برای كودكان و نوجوانان (با همكاری ثریا قزل ایاغ).

کد خبر 2395513

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha