"عليرضا سجادپور" تهييه كننده و كارشناس سينما ، ضمن بيان اين مطلب در گفت وگو با خبرنگار سينمايي "مهر"، در مورد ابتذال در سينماي ايران گفت: سينماي ما در تمام مقاطع از توليدات مبتذل در رنج بوده است و تقريبا دوره اي وجود نداشته است كه سينماي ايران آثار مبتذل نداشته است در دوراني اين ابتذال شكل گسترده تري به خود مي گيرد و البته اين ابتذل علاوه بر سينما در تلويزيون نيز وجود دارد و اغلب توليداتي كه در طول هفته از سيما پخش مي شود ،مي شود به راحتي به آن لفظ مبتذل بودن را اطلاق كرد،اگر در سينما دلايلي براي ابتذال وجود دارد در سيما چه دلايلي مي تواند وجود داشته باشد.؟
وي تاكيد كرد :عمده مشكلات برمي گردد به ضعف نگرش مديريت وسياست گذاري ،اگر در هر عرصه اي ما مديريت وسياست گذاري ونگاه استراتژيك را رها كنيم ،آن عرصه مي تواند به اشغال مبتذل سازان درمي آيدوعلاوه بر اين موارد نبود برنامه ريزي هاي ميان مدت و دراز مدت در اين روند نيز موثر است ،البته دراين بحث من به صورت اجمال به مسايل پرداختم و ترجيح مي دهم از ورود به مصاديق پرهيز كنم ،چون ممكن است بيش از حد بحث انگيز شود .
تهييه كننده "آخرين ملكه زميني" در ادامه در مورد مافياي اكران گفت: لفظ مافياي اكران كمي بزرگ است براي اين موضوع، مافيا براي جايي مورد استفاده قرار مي گيرد كه منافع مادي بيشماري در ميان است و به خاطر اين منافع قدرتهاي زير زميني خشن ومخفي با دسته بندي هاي خاصي مي آيند وبرمحيط مسلط مي شوند و بقيه گروهها را از ميدان به در مي كنند،سينماي ما به لحاظ گردش اقتصادي در مرتبه پائيني قرار دارد واگر بخواهيم بگوئيم جرياني بر آن مسلط است و لفظ مافيا را برآن اطلاق كنيم باعث بزرگتر شدن اين جريان مي شود،بهتر است بگوئيم يك دسته بندي وجود دارد براي استفاده از همين منافع اندك مالي و باز هم مجبورم وجود اين جريان را به ضعف مديريتي مديران نسبت دهم وگرنه در سينماي ايران كه يك سينماي كاملا دولتي است و به شدت به قوانين ومجوزهاي دولتي وابسته است ،چگونه مي شود از يك طرف ابتذال داشته باشد و از طرف ديگر سينما دارها هر كاري كه مي خواهند انجام مي دهند ؟خب پس اين چه نوع سينماي دولتي است ؟سينماي ما كه سينماي خصوصي نيست .
وي افزود : پس معلوم است ما فقط يك شكل و شمايل ظاهري از مديريت در سينما داشته ايم و نه يك شكل و شمايل واقعي .
سجادپور تاكيد كرد: هر كسي كه فيلمي مي سازد، ادعا دارد كه فيلم فرهنگي توليد مي كند و در نتيجه نمي توان تقسيم بندي روشني در باره اين موضوع داشت ،احتمالا تقسيم بندهاي مختلف موجب شده است كه اشتباهاتي صورت پذيرد ،اعتقاد دارم ما نبايد اسير |ژانرها و سبك ها بشويم و بايد اجازه دهيم تمام آثار در هر موضوع و سبكي مطرح بشود به شرط آنكه نگاهش به موضوع ،نگاهي متعهدانه اي باشد،سينما حرفه اي است كه اگر كسي وارد آن مي شود بايد بپذيرد كه با دلالي و ديگر كارها متفاوت است ،دلالان به هر قيمتي سعي مي كنند محصولشان را بفروشند و برايشان هم مهم نيست ،مخاطبي كه محصول آنها را تهييه مي كند چه بلايي سرش مي آيد ،اما سينما اينگونه نيست وكسي كه سينما را انتخاب مي كند بايد قبول كند وارد عرصه اي شده است كه حتما بايد تعهد كاري از خودش داشته باشد وبه مخاطبش احترام بگذارد و پيام مناسبي را هميشه به مخاطب ارائه كند و ا گر هم مي خواهد نگاهي صرفا تجاري داشته باشد ،بهتر است شغلش را تغيير دهد ،البته در سينما تجارت و اقتصاد وجود دارد ،اما شرط اول بايد رسيدن به كارهاي فرهنگي باشد .
نظر شما