به گزارش خبرنگار مهر، قرعه کشی لیگ قهرمانان و قرار گرفتن پرسپولیس در گروه مرگ و البته سه شکست پی در پی خانگی با نتایج مشابه 2 بر یک موجی از نگرانی را برای آبروداری این باشگاه قدیمی در ایران به وجود آورده است و بسیارند کسانی که دوست دارند به این باشگاه کمک کنند و هر کس میخواهد گوشهای از کار را بگیرد تا شخصیت این تیم و البته شخصیت فوتبال ایران مخدوش نشود.
همچنین برخی میخواهند از جیب خود برای این تیم بازیکن بخرند و برخی هم سعی دارند شرایط را طبیعی جلوه بدهند تا اوضاع بیشتر به هم نریزد اما واقعیت این است که برای ساختن این تیم به نظر میرسد باید آن را کوبید و از ابتدا ساخت.
در زیر نگاهی داریم به بخشهای مختلف این باشگاه از راس تا ذیل:
اول: مدیریت و سرمایه
بحث مدیریت باشگاه پرسپولیس قابل نقد نیست، به طور کلی از همان روزها که هیات مدیره برای این تیم انتخاب شد و رحیمی به عنوان مدیرعامل به آنها تحمیل شد، باید امروز را میدیدند. پرسپولیس از لحظه خداحافظی محمد رویانیان تا امروز 5 بار مدیر عوض کرده و حالا اگر حمیدرضا سیاسی از بازداشت خارج شود و منع قانونی برای مدیریت پرسپولیس داشته باشد، باید این باشگاه ششمین مدیر خود را معرفی کند.
در هیات مدیره باشگاه هم به شدت بیثباتی وجود دارد، تا جاییکه تاکنون دو عضو کلا حذف شدهاند و البته این دو حذف با توجه به اینکه طبق اساسنامه باید حداکثر 7 نفر تعداد اعضا باشد، از اول اشتباه بوده است.
در بخش مالی و اسپانسر هم با توجه به اینکه مدیر و اسپانسر یکی بودند، حالا مباحث مالی پرسپولیس از قبل هم پیچیدهتر شده چرا که مدیر این باشگاه در بازداشت است و ظاهرا باید هم در مورد مسایل اقتصادی و شکایتهای اسپانسر قبلی و هم نشست با یک تروریست، دور یک میز پاسخگو باشد در نتیجه حتی یک ریال هم نمی توانند جابه جا کنند.
دوم : کادر فنی
حمید درخشان به نظر میرسد از بعد فنی بهتر از کادر اول پرسپولیس باشد اما واقعیت این است که از نظر مدیریتی و توان برخورد با بازیکنان و عوض کردن شرایط ناموفق بوده است و بیشتر باید دیگران مشکل او را حل کنند تا اینکه او مشکل تیمش را.
درچنین شرایطی باید تاکید کرد که بسیاری از چینش مهرهها توسط حمید درخشان نه فنی که اجباری به نظر میرسد. به عنوان مثال با اینکه نیلسون در تمام طول فصل بهتر از مکانی عمل کرده اما درخشان فاقد کاریزمای لازم برای نیمکت نشین کردن وی بوده است و البته در برخورد با بیانضباطیها هم تاکنون بسیار ضعیف عمل کرده و به صورت مشخص باید تایید کرد که او یک فرمانده واقعی نیست. شرایط در مورد دیگر مربیان پرسپولیس هم تا حدودی منهای حسین عبدی همینگونه است.
سوم: بازیکنان
صرف نظر از اینکه در نیروی انسانی پرسپولیس کمبودهای فاحشی دارد و این تیم بد بسته شده اما باید تاکید کرد که از نیروهای موجود هم به درستی استفاده نمیشود و به نظر میرسد این بازیکنان پیش از اینکه از نظر فنی مشکل داشته باشند، از نظر انگیزشی و رفتاری و شخصیتی با مشکل برخورد کردهاند.
شاید این اتفاق در پی عدم آمادگی آنها در مواجهه با شهرت یا ثروت رخ داده باشد چرا که حتی سطح دوندگی این بازیکنان هم بسیار پایین است و در این میان بازیکنانی مثل صادقیان هم عملا از ابتدای فصل یا محروم بوده و یا مصدوم و بعید است که او و امثال او بتوانند کاری برای این تیم انجام دهند چرا که انگیزهاش در ساق پاهای آنها دیده نمیشود.
نتیجه گیری:
اگر مشکلات کنونی به صورت موقت هم حل شوند و در این بازار کساد، پرسپولیس بتواند برای برخی بازیکنان همیشه فیکس خود رقیب بخرد شاید حرکت مولکولهای سازنده این تیم تندتر شوند و در آسیا این تیم آبرو داری کند اما اگر مشکلات مدیریتی و مالی این تیم همچنان ادامه پیدا کند امیدی به آبروداری این تیم هم نیست، مگر اینکه بازیکنان با مواجهه با میادین بینالمللی به خود بیایند و با تعصب بیشتر بتوانند سطح دوندگی پرسپولیس را که بسیار پایین است، بالاتر ببرند.
به طور کلی باید گفت مشکل پرسپولیس در مدیریت این باشگاه است که نمیتواند با بازیکنان و کادر فنیاش مواجه شود و با برخی از آنها برخورد کند و یا برخی دیگر را حمایت کند. فراموش نکنید موفقیت و یا ناکامی همیشه از راس و در مدیریت برنامهریزی میشود و البته که این پرسپولیس هم فعلا بیسر (مرکز فرماندهی) است و تا روزی که پیوند سر موفق نداشته باشد، نمیتوان برای این تیم آینده خوبی متصور شد.
نظر شما