۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱:۰۵

بهرامی در گفتگوی تفصیلی با مهر:

تشریح محورهای سفرظریف به کابل/از سرگیری مذاکرات برای اجرای تفاهم مشترک

تشریح محورهای سفرظریف به کابل/از سرگیری مذاکرات برای اجرای تفاهم مشترک

سفیر ایران درافغانستان گفت: در سفر ظریف موضوعات مختلفی شامل راه های رشد وتوسعه روابط، پیمان جامع، راه های مقابله با تهدیدهای مشترک و همچنین چگونگی بهره گیری از فرصت‌های مشترک مورد توجه قرار می گیرد.

افغانستان به عنوان همسایه‌ای استراتژیک برای جمهوری اسلامی ایران همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. ۹۳۶ کیلومتر مرز مشترک ایران و افغانستان باعث شده که جریانات سیاسی و مردمی در افغانستان تأثیر بسیاری در ایران داشته باشد.

پس از سرنگونی طالبان در سال ۱۳۸۰ و شکل گیری دولت موقت و ریاست جمهوری کرزی در سال ۱۳۸۵، افغانستان در فروردین و خرداد ۱۳۹۳ انتخابات جدیدی را تجربه کرد که اشرف غنی احمد زی پیروز این انتخابات معرفی شد.

این انتخابات با مخالفت گسترده و اتهام تقلب از سوی عبدالله عبدالله، رقیب انتخاباتی اشرف غنی همراه شد. با این وجود و پس از گذشت چند ماه با بازشماری رای‌ها و با پادرمیانی حامد کرزی رئیس‌جمهور و شخصیت‌های جهادی، عبدالله و غنی توافق کردند که برنده رئیس‌جمهور شود و نامزد رقیب با موافقت او رئیس اجرایی برسد که پس از دو سال به نخست‌وزیری تغییر یابد.

در نهایت نیز هفته گذشته دولت افغانستان لیست جدید کابینه ۲۵ نفری را اعلام کرد. در پی اعلام لیست کابینه در افغانستان، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان قرار است در هفته جاری سفری به این کشور داشته باشد و دعوت نامه رئیس جمهور کشورمان را تقدیم رئیس جمهور افغانستان کند.

از سوی دیگر در هفته های گذشته برخی مقامات افغانستان از جمله مشاور امنیت ملی این کشور سفرهایی به تهران داشته اند.

این جریانات بهانه‌ای بود تا با محمدرضا بهرامی، سفیر کشورمان در افغانستان به گفتگو بنشینیم. بهرامی در آبان ماه سال ۱۳۹۲ به عنوان سفیر ایران فعالیت خود را در افغانستان آغاز کرد، هر چند که او پیش از این نیز در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و همچنین بیش از ۲ سال نیز در زمان دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد (از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴) سفیر ایران در افغانستان بود.

وی پیش از انتصاب به سمت سفیر ایران در افغانستان به عنوان سرکنسول ایران در «جلال آباد» در زمان طالبان و سرکنسول ایران در «قندهار» نیز (سال ۱۳۸۱) انجام وظیفه کرده بود.

گفتگوی خبرگزاری مهر با محمدرضا بهرامی را در زیر می‌خوانید:

در سفر آقای کرزی به ایران در فروردین ماه تفاهم نامه‌ای میان ایران و افغانستان منعقد شد، بندی از این تفاهم به توافق استراتژیک میان ایران و افغانستان مربوط بود. در این زمینه و با توجه به تغییر دولت در افغانستان چه اقداماتی از سوی دو طرف صورت گرفته است؟

سفر آقای کرزی رئیس جمهور سابق افغانستان به جمهوری اسلامی ایران مربوط به سال گذشته است. در جریان گفتگوهای انجام شده در این سفر  روسای جمهور هر دو کشور توافق کردند تا به منظور تقویت و توسعه مناسبات در همه زمینه‌ها مبادرت به تنظیم و امضای پیمان جامع همکاریهای دو کشور کنند و این موضوع در بیانیه مطبوعاتی که در پایان سفر منتشرشد نیز آمده بود.

در طی این مدت متن اولیه این سند تهیه و مورد گفتگوی دو طرف قرار گرفت. هر چند به میزانی پیشرفت در مذاکرات دو طرف نیز انجام شد اما طولانی شدن انتخابات در افغانستان و ضرورت مشخص شدن دولت جدید در این کشور، موجب توقف مذاکرات دو طرف در این زمینه شد. با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان و روی کار آمدن دولت وحدت ملی، این روند مجددا آغاز شده است.

متن اولیه سند همکاری ایران و افغانستان تهیه و مورد گفتگوی دو طرف قرار گرفت. هر چند به میزانی پیشرفت در مذاکرات دو طرف نیز انجام شد اما طولانی شدن انتخابات در افغانستان و ضرورت مشخص شدن دولت جدید در این کشور، موجب توقف مذاکرات دو طرف در این زمینه شد. با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان و روی کار آمدن دولت وحدت ملی، این روند  مجددا آغاز شده است.

هفته گذشته نیز مشاور عالی امنیت ملی افغانستان به ایران سفر کرده بود، آیا در این راستا اقداماتی صورت گرفت، دستاورد این سفر امنیتی را چه می دانید؟

اتمر مشاور امنیت ملی افغانستان در جریان سفر به جمهوری اسلامی ایران، ضمن ملاقات با مقامات کشورمان موضوعات مورد علاقه طرفین را مورد بحث و گفتگو قرار دادند. در این سفر علاوه بر موضوع پیمان جامع همکاری سایر زمینه هائی که می تواند به رشد و توسعه همکاریهای دو جانبه و همچنین منطقه ای بیانجامد  بحث شد. در این خصوص می توان به ایجاد بستر لازم به منظور همکاری های دو کشور در حوزه هائی مانند مبارزه با تروریسم و افراط گرائی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، همکاری‌های تجارتی، فراهم کردن بهره گیری بیشتر از موضوع ترانزیت مورد توجه و مذاکره دو طرف قرار گرفت. نکته قابل توجه ای که در این سفر ایجاد شد درک مشترکی بود که مقامات مربوطه دو طرف از ضرورت همکاری به منظور مقابله با تهدیدهای مشترک و نیز بهره گیری از فرصتهای مشترکی که می تواند تامین کننده منافع ملی دو کشور باشد، دست پیدا کردند.

 

طالبان افغانستان اعلام کرده‌اند که درخواست دولت اشرف غنی برای حضور در کابینه را رد کرده‌اند. چرا دولت غنی در پی ارتباط با طالبان برآمده است؟

در ابتدا باید بگویم من  پیشنهاد مشخصی  که مبین درخواست دولت افغانستان برای مشارکت طالبان در این دولت باشد را نشنیده ام. البته دولت خواهان گفتگو با طالبان و دستیابی به صلح با این مجموعه است، اما این ابتدای کار است و چگونگی تحقق فرآیند صلح نیاز به مراحل مختلفی دارد و این فرآیند بصورت کامل و مورد توافق دولت افغانستان و طالبان تاکنون تعریف نشده است.

از سویی در ارتباط با ضرورت انجام این موضوع نیز باید پذیرفت که امنیت عمده ترین چالش موجود در افغانستان بوده و بدون بر طرف کردن یا تخفیف این چالش، دستیابی به سایر زمینه هائی که می تواند در ارتقای وضعیت افغانستان موثر واقع شود مواجه با دشواری‌هائی خواهد بود. طبیعی است در حال حاضر طالبان عمده ترین منبع تولید ناامنی در افغانستان محسوب شده و به نظر می‌رسد تمایل به جستجو و یافتن راه حلی که بتواند این چالش را برطرف کند، در دستور کار دولت‌های قبل و فعلی در افغانستان قرار داشته است.   

یکی از دلایل تاخیر در معرفی کابینه هم سهم دهی به گروه طالبان در کابینه دولت وحدت ملی عنوان شده است. آیا این استدلال را درست می‌دانید؟ موضع ایران در خصوص این موضوع چیست؟

همانطور که در پاسخ به سوال قبل نیز توضیح دادم اخبار تائید شده ای در این رابطه وجود ندارد. البته کابینه پیشنهادی دولت وحدت ملی با تاخیر معرفی شد، اما علت تاخیر موضوع چگونگی مشارکت دادن طالبان در این دولت نبوده است.

 برای جمهوری اسلامی ایران در درجه اول استقرار ثبات و امنیت در همسایه شرقی که طبیعتا مستلزم صلح است از اهمیت فراوانی برخوردار است، نکته دوم اینکه دولت مرکزی در این کشور با توجه به اینکه برخواسته از مشارکت مردم در انتخابات است مورد حمایت و توجه ما قرار دارد و در نهایت این دولت افغانستان است که باید محور هر گونه تعامل و مذاکره با سایر جریانات مخالف در این کشور باشد.

برای جمهوری اسلامی ایران در درجه اول استقرار ثبات و امنیت در همسایه شرقی  که طبیعتا مستلزم صلح است از اهمیت فراوانی برخوردار است ، نکته دوم اینکه دولت مرکزی در این کشور با توجه به اینکه برخواسته از مشارکت مردم در انتخابات است مورد حمایت و توجه ما قرار دارد و در نهایت این دولت افغانستان است که باید محور هر گونه تعامل و مذاکره با سایر جریانات مخالف در این کشور باشد .با توجه به اخباری مبنی برمشارکت دادن طالبان در روند سیاسی افغانستان و مخالفت طیف‌های سیاسی و مردم با چنین موضوعی، این مسئله تا چه اندازه می‌تواند دولت اشرف غنی را با چالش مواجه سازد؟

این نکته درستی است که در فضای سیاسی افغانستان و در خصوص توافق با گروه طالبان فارغ از اینکه این موضوع تحقق پیدا کند و یا نه، اختلاف نظر وجود دارد. به طور طبیعی مردم حوادث ناخوشایندی را از دورانی که این مجموعه قدرت را در اکثر مناطق کشور در اختیار داشتند در حافظه اجتماعی خود ثبت کرده اند و این می تواند منشا یکی از نگرانی های موجود باشد. البته باید به این موضوع توجه داشت که ثبات و امنیت در افغانستان بدون صلح مستقر نمی‌شوند و بدون ثبات، توسعه و پیشرفت در افغانستان همچنان بعنوان آرزوئی طولانی مدت محسوب خواهد شد. باید ارزش و قیمت صلح را بر مبنای منافع  کشور محاسبه و ارزیابی و بر اساس آن اقدام کرد.

نفس ورود به فرآیند صلح بعید است منبعی برای چالش داخلی دولت در افغانستان محسوب شود و به نظر می رسد دو موضوع می‌تواند در گفتگوهای جریانات داخلی بیشتر مورد توجه قرار داشته باشد. اول وجود تضمین هائی که مفهوم امنیت را در صورت برقراری صلح با این گروه به همراه بیاورد و دوم حفظ دستاوردهائی که در بیش از یک دهه گذشته دولت و مردم در افغانستان آنرا بدست آورده اند.

یکی از مسائلی که وضعیت افغانستان و پاکستان را همواره پیچیده ساخته بحث مرز میان دو کشور است. در حالیکه پاکستان بر مرز "دیورند" تاکید دارد ولی افغانستان آن را نمی پذیرد. تصور می کنید اختلاف مرزی میان دو کشور نهایتا به چه شکلی حل و فصل شود؟

مذاکره و گفتگو مناسب ترین روش برای کاهش اختلافات میان کشورها در منطقه و بهره گیری از ظرفیتهای موجود به منظور ارتقای وضعیت کلی این منطقه در حوزه های مختلف است.

رئیس جمهور افغانستان اشرف غنی در دو سفر اول خارجی خود به عربستان و چین رفت. چرا این دو کشور انتخاب شده بود برای سفرهای خارجی؟

تا آنجائی که می دانم رئیس جمهور افغانستان در جریان مبارزات انتخاباتی اعلام داشته بود که در صورت پیروزی اولین سفر خارجی خود را به منظور انجام حج عمره به کشور عربستان سعودی انجام خواهد داد.

ایران افغانستان

 سفر به چین نیز با هدف شرکت در اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای قلب آسیا که اختصاص به موضوع افغانستان دارد انجام شد. البته  هر دو سفر در کنار عامل اولیه، به طور طبیعی حالت دو جانبه نیز پیدا کرد. در مورد چین با توجه به علاقمندی این کشور به ایفای نقش بیشتری در روند صلح در افغانستان و مذاکراتی که گفته می شود با گروه طالبان داشته است، سفر به آن کشور طبیعتا بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

به طور کلی رویکرد اصلی سیاست خارجی دولت اشرف غنی چیست و در این میان ایران چه جایگاهی دارد. و آینده روابط ایران و افغانستان را در این راستا چطور ارزیابی می‌کنید؟

دولت دکتر غنی پنح حلقه در سیاست خارجی به ترتیب اهمیت تعریف کرده که عبارتند از کشورهای همسایه، کشورهای اسلامی، کشورهای آسیائی، حامیان بین المللی افغانستان، و نهایتا سازمانهای بین المللی. همانطور که مشخص است حلقه اول به کشورهای همسایه افغانستان اختصاص یافته که در الویت اول توسعه و تقویت مناسبات دولت وحدت ملی افغانستان قرار دارد.

در طی حدود سه ماهی که از آغاز به کار این دولت در افغانستان می گذرد تعاملات و تماس‌های مناسبی بین مقامات ایران و افغانستان برقرار شده و همانطور که قبلا هم گفتم درک مشترکی از ضرورت تقویت روابط و توسعه بیش از گذشته آن در هر دو طرف ایجاد شده است. در همین راستا ظرف یک ماه اخیر علاوه بر سفر معاون دوم رئیس اجرائی دولت افغانستان، مشاور امنیت ملی این کشور نیز به تهران سفر و با مقامات جمهوری اسلامی ایران گفتگو کردند. آینده روابط و مناسبات میان دو کشور با توجه به اراده سیاسی مقامات هر دو طرف مثبت و روشن ارزیابی می شود.

در طی حدود سه ماهی که از آغاز به کار این دولت در افغانستان می گذرد تعاملات و تماس های مناسبی بین مقامات ایران و افغانستان برقرار شده و همانطور که قبلا هم گفتم درک مشترکی از ضرورت تقویت روابط و توسعه بیش از گذشته آن در هر دو طرف ایجاد شده است. آینده روابط و مناسبات میان دو کشور با توجه به اراده سیاسی مقامات هر دو طرف مثبت و روشن ارزیابی می شود. در حال حاضر عنوان شده که ماموریت جنگی ناتو در افغانستان پایان یافته است و ماموریت آموزشی و مشورتی را دارند. استراتژی ناتو در حال حاضر و در آینده در افغانستان چیست؟

با پایان سال ۲۰۱۴ مسئولیتهای امنیتی بصورت کامل از سوی نیروهای خارجی مستقر در افغانستان به نیروهای امنیتی این کشور منتقل شد و مسئولیت برقراری امنیت را قرار است نیروهای افغان بر عهده داشته باشند. بر همین اساس حجم نیروهای نظامی خارجی کاهش یافته و به مرز حدود ۱۳۰۰۰ نفر رسیده است و ماموریت جنگی نیروهای نظامی خارجی در افغانستان از رزمی به آموزش، مشورت و حمایت تغییر یافت.

در این راستا دولت جدید در افغانستان مبادرت به امضای دو موافقتنامه امنیتی با آمریکا موسوم به BSA  و همچنین ناتو موسوم بهSOFA   کرده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در نشست ماه گذشته خود از موافقتنامه ناتو و دولت افغانستان در مورد ترتیبات حضور نیروهای نظامی ناتو در افغانستان بعد از سال ۲۰۱۵ که از آن به نام حمایت قاطع یاResolute Support Mission  یاد می شود استقبال بعمل آورده است.

 بنابراین و بر مبنای آنچه تا کنون از سوی مقامات مربوطه عنوان شده راهبرد ناتو در افغانستان را باید در چارچوب برنامه عنوان شده برای سالهای آتی یعنی آموزش، مشورت و حمایت تلقی کرد. در این راستا به نظر می رسد موضوعی که کمتر مورد توجه این کشورها قرار گرفته ضرورت تکمیل نیازهای تسلیحاتی نیروهای امنیتی افغانستان خصوصا در حوزه سلاح های سنگین باشد. در خصوص میزان حضور نیروهای نظامی خارجی نیز هر چند بر مبنای تعاریف موجود قرار است این حضور ظرف سالهای آینده کاهش و نهایتا به رقم حدود ۵۰۰۰ نفر برسد، اما تصویر کاملا روشن و قابل استنادی در خصوص چگونگی کمیت حضور این نیروها طی سالهای آینده در این کشور هنوز وجود ندارد.

در مورد رفت و آمدها بین مقامات دو کشور آیا روسای جمهور و سایر مقامات برنامه ای برای سفر دارند  و در این صورت درباره زمان سفر و سطح آن توضیح دهید؟

بله قرار است در آینده نزدیک  جناب آقای دکتر ظریف به کابل سفر و با مقامات افغانستان دیدار و گفتگو داشته باشند. موضوعات مختلفی که عمدتا شامل راه های رشد و توسعه روابط در حوزه های مختلف، پیمان جامع، راه های مقابله با تهدیدهای مشترک و همچنین چگونگی بهره گیری از فرصتهای مشترک که می تواند علاوه بر ارتقای وضعیت در افغانستان به ثبات منطقه ای نیز کمک کند  در مذاکرات ایشان با مقامات دولت افغانستان قرار خواهد داشت. طبیعتا سفر روسای محترم جمهور دو کشور نیز مورد گفتگو قرار خواهد گرفت.

با توجه به اینکه  یکی از موضوعاتی که در گذشته همواره مطرح بود بحث فشار آمریکا به افغانستان برای کاهش روابط تجاری با ایران بوده است، روابط تجاری ایران و افغانستان اکنون در چه سطحی است و آینده روابط را با توجه به شرایط کنونی در افغانستان چطور ارزیابی می کنید؟  

روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان روابط کاملا مستقل، متکی بر اراده مقامات عالیه هر دو کشور و بدون اثر پذیری از دیگر عوامل است و این نکته مورد تاکید مقامات هر دو طرف نیز قرار داشته است. اصولا وجود عواملی از جمله سابقه تاریخی و وجوه مشترک میان دو کشور در کنار عامل مهم همسایگی و مرز مشترک، ماهیت این روابط را تاثیرناپذیر از دیگر عوامل می کند. مهمترین نکته ای که در این رابطه وجود دارد تمایل دو طرف بر ایجاد شرایطی است که بتوان در حوزه های مختلف به اصل پایداری در مناسبات رسید و طبیعتا این در گرو توجه به اصل برد- برد در مناسبات به گونه ای که تامین کننده منافع هر دو طرف باشد، خواهد بود. روابط تجاری بین دو کشور در سطح مناسبی قرار داشته و با توجه به رویکرد دولت جدید در افغانستان بنا بر این است که رشد تجارت و ترانزیت بین دو طرف و ایجاد شرایطی که بتواند این عامل را بعنوان مولفه ای مهم  بر مناسبات دو طرف قرار دهد مورد توجه قرار داشته باشد.

در ارتباط با تردد و حضور اتباع افغانی در کشور حرکت بصورت جدی به سمت قانونمند کردن این موضوع در چارچوب قوانین موجود جمهوری اسلامی ایران است. البته ما شرایط فعلی دولت افغانستان و وضعیت موجود در این کشور را درک و بر همین مبنا حداکثر همکاری را نیز خواهیم داشت اما باید نقطه پایانی برای این پدیده در نظر گرفت.  مسئله اتباع افغانی در ایران همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه دو طرف بوده است و ضرب العجل هایی نیز در این باره تعیین شده، آیا وضعیت خروج اتباع افغان از ایران و وضعیت بازماندگان چیست؟ آیا تفاهم جدید ی در این باره صورت گرفته است؟

اجازه دهید در ابتدا عرض کنم که سیاست کلی  در ارتباط با تردد و حضور اتباع افغانی در کشور حرکت بصورت جدی به سمت قانونمند کردن این موضوع در چارچوب قوانین موجود جمهوری اسلامی ایران است. این موضوع در مذاکراتی که با مقامات مختلف افغان نیز صورت گرفته مطرح شده است. در این راستا شرایط صدور روادید به اتباع افغانی تسهیل و همچنین امکان تمدید این روادید در داخل کشور دیده شده است  . البته ما شرایط فعلی دولت افغانستان و وضعیت موجود در این کشور را درک و بر همین مبنا حداکثر همکاری را نیز خواهیم داشت اما باید نقطه پایانی برای این پدیده در نظر گرفت. امکان حضور با هدف زیارت، سیاحت و حتی استفاده از بازار کار در کشور می تواند در چارچوبی قانونی و تعریف شده که تامین کننده نظرات هر دو طرف باشد فراهم شود. این موضوع در دستور کار قرار دارد.  

 

 

گفتگو: سمیرا امیر چخماقی

کد خبر 2467093

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha