به گزارش مهر ، هر چند آن گروهي كه در دهه چهل دست به خلق اثر زدند اكثرا در دهه هاي بعد ديگر وجود خارجي نداشتند و يا اگر هم داشتند حضوري كمرنگ بود، با اين حال همچنان بعد از گذشت بيش از چهار دهه ادبيات نمايشي ايران تحت تاثير آثار آن دوران است و هنرمندان امروز تئاتر به هر شكلي و دليلي سعي در به روي صحنه بردن و اجرا و يا حتي نمايشنامه خواني آن آثار را دارند . و اين البته خاصيت اكثر آثار ماندگار تاريخ ادبيات نمايشي است . كما اينكه هنوز هملت در جاي جاي دنيا منتشر مي شود و اجرا مي گردد ويا اگر مجالي براي اجرا پيدا نكند خوانده خواهد شد .
" ملودي شهرباراني " را شايد بتوان نمايشنامه اي دانست در ستايش رشت ، شهر كودكي رادي ... |
در سال هاي پاياني دهه 30 است كه رادي كه در جواني با داستان نويسي آغاز كرده به نوشتن نمايشنامه علاقه مند مي شود و به نوعي با داستان نويسي فاصله مي گيرد و كل نوشته هاي داستاني اش به يك مجموعه خلاصه مي شود و چهره شناخته شده اي كه از او باقي مي ماند ، چهره اي با ابهت در ادبيات نمايشي است تا ادبيات داستاني .
به گزارش مهر ، اكبر رادي متولد 10 مهر 1318 در رشت است چند سال پس از تولد به دليل شغل پدر مجبور به مهاجرت به تهران مي شود و به تحصيل در اين شهر مي پردازد . از سال 1334 شروع به نوشتن داستان مي كند و با آثار صادق هدايت آشنا مي شود.
يك سال پس از شروع داستان نويسي اولين داستانش با عنوان " موش مرده " در كيهان چاپ مي شود و در همين سال است كه براي نخستين بار با نمايشنامه آشنا مي شود و اين آشنايي به سبب خواندن نمايشنامه "دوشيزه اورلئان " اثر شيلر است .
رادي در سال 38 در مسابقه داستان نويسي مجله اطلاعات جوانان شركت مي كند و در بين 1148 نفر جايزه اول را به خاطر داستان" باران" از آن خود مي كند . اما شوق نوشتن نمايشنامه باعث مي شود تا يك سال پس از در يافت اين جايزه يعني در سال 1339 اولين نمايشنامه خود به نام " روزنه آبي " را بنويسد. و پس از آن نمايشنامه افول و بعد محاق و به همين ترتيب از پشت شيشه ها، ارثيه ايراني، صيادان، لبخند با شكوه آقاي گيل ، در مه بخوان ، هاملت با سالاد فصل را پيش از انقلاب به رشته تحرير در آورد.
فصل بعدي نمايشنامه نويسي رادي بعد از انقلاب با نمايشنامه منجي در صبح نمناك آغازمي شود و با پلكان، تانگوي تخم مرغ داغ (كه ورسيون ديگري از ارثيه ايراني است)، آهسته با گل سرخ، شب روي سنگفرش خيس، آميز قلمدون، باغ شب نماي ما ،
ملودي شهر باراني، خانمچه و مهتابي، پائين زير گذر سقاخانه ، شب به خير جناب كنت و كاكتوس ادامه مي يابد. و اين دو نمايشنامه آخر تنها تك پرده اي هاي رادي است كه پس از سال ها نگارش نمايشنامه هاي بلند به رشته تحرير در آورده است.
هر چند آنقدر در ميان آدم هاي آثار رادي تنوع وجود دارد كه با قطعيت نمي توان در باره همه آنها حكم صادر كرد اما عمده آدم هاي رادي كارمندان بازنشته و آرام و گوشه گير و بي آزاري هستند كه در نهايت مغلوب جهان پيرامون شان مي شوند. شكوهي در نمايشنامه آميز قلمدون نمونه كامل آدم هاي رادي است و از جمله ملموس ترين آنها براي مخاطب است .
حاصل بيش از چهار دهه حضور مقتدر و چشمگير رادي در عرصه ادبيات نمايشي ايران ، خلق آثار ماندگاري است كه بي شك ساليان سال خوانده ، اجرا و تحليل مي شوند |
ودر نهايت اين شكوهي است كه در سايه تقدير نانه هايش كه براي خودش دنيايي از ارزش است و براي همسرش كاغذ هاي بي ارزشي است كه به درد پيچيدن سبزي لاي آنها مي خورد ، خرد مي شود و آهسته و بي صدا مي شكند .
اما ملودي شهر باراني كه اين روزها در حال اجرا است حكايت بازگشت جواني تحصيل كرده سوئيس به رشت ، شهر زادگاهش را دارد. همه اطرافيان ميل به ماندن او دارند او خود پيشرفت را در برگشت به سوئيس و تدريس در دانشگاه مي داند . در نهايت مهيار تصميم به ماندن و زندگي كردن و شايد ازدواج در رشت شهر كودكي هايش مي گيرد و ماندگار مي شود.
به گزارش مهر ، " ملودي شهرباراني " را شايد بتوان نمايشنامه اي دانست در ستايش رشت ، شهر كودكي رادي . توصيف هايي كه نويسنده براي ماندگار كردن شخصيت اصلي نمايشنامه در رشت مي كند بي شك نگاه سايشگر او نسبت به اين شهر مه گرفته در دهه 1320 است يعني سال هايي كه نوبسنده در كوچه پس كوچه هاي آن قد كشيده و رشد كرده است.
به هر ترتيب حاصل بيش از چهار دهه حضور مقتدر و چشمگير رادي در عرصه ادبيات نمايشي ايران خلق آثار ماندگاري است كه بي شك ساليان سال خوانده ، اجرا و تحليل مي شوند. و رادي با آن زبان فاخرنمايشنانه هايش اعتباري براي درام ايراني خواهد بود .
نظر شما