تيجان گاجيو وزير امورخارجه سنگال كه اخيرا به تهران سفر كرده بود در گفتگوي اختصاصي با خبرنگارسرويس بين الملل خبرگزاري "مهر" ضمن بررسي آخرين تحولات بين المللي روابط دو جانبه با جمهوري اسلامي ايران را مورد بحث و تبادل نظر قرار داد. وي در پاسخ به اين سوال كه ارزيابي شما از روابط دوجانبه چه خواهد بود گفت: اي كاش من زبان فارسي را مي دانستم تا بهتر مي توانستم صحبت كنم و نيز بتوانم نماينده كشورم در تهران باشم ما در كميسيون مشترك دو كشور توانستيم تا حد بسياري موانع دو جانبه را حذف كنيم و در جهت بهبود مناسبات گام برداريم البته مي دانيد كه كميسيون مشترك قبلي 7 سال پيش يعني در سال 93 تشكيل شد.
س: چرا فاصله اين دو كميسيون اين قدر طولاني شد؟
ج: ما در سنگال شاهد تغييرات وسيعي بوديم، رياست جمهوري جديد روي كارآمد و لذا تا توانستيم خودمان را پيدا كنيم طبيعي است كه اين قدر طول بكشد. رييس جمهور جديد ما معتقد است كه دولت بايد نقش اساسي در ساختن روابط برعهده داشته باشد. ما معتقديم كه ملتها داراي روابط و مشتركات فرهنگي وتاريخي گسترده اي هستند و لذا با توجه به اينكه ايران داراي پتانسيلهاي بالقوه و گسترده اي در منطقه است و مي تواند نقش اساسي در معادلات سياسي خاورميانه داشته باشد از اين رو به نظر مي رسد بخش خصوصي و دولتي مي توانند حرفهاي تازه اي در مناسبات دوستانه داشته باشند.
س:آقاي وزير آيا تحولات اخير در منطقه تاثير گذاري در حوادث سياسي آفريقا مثلا كشور شما بود؟
ج: اصولا مي دانيد كه حوادث جهاني نمي تواند بي ارتباط با تحولات منطقه اي باشد آن زمان گذشته است كه حادثه اي نظر ديگر كشورها را بخود معطوف ندارد آن هم حوادث مهمي در مناطق مهم تري نظير خاورميانه بدون شك تاثير گذار است ما حوادث عراق را به دقت دنبال مي كرديم. نه ما بلكه همه كشورهاي آفريقايي، شما مي دانيد كه كشور سنگال و عمده كشورهاي آفريقايي تاريخ گسترده اي در تحمل شدائد و سختيها داشته اند، برده داري، اسارت و تحميل استعمار و كينه، مردم عراق امروز شاهد همه مصائبي هستند كه شايد هيچ گاه در تاريخ كشورها رخ نداده باشد .
ماهم در آفريقا به عنوان يك كشور نه تنها نظاره گر كه حوادث را دنبال مي كرديم.
س: به عقيده شما چرا جامعه جهاني به اين سو كشيده شده و چرا اين روابط در چارچوب امروزي ارائه مي شود؟
ج: مقصر خودمان هستيم اگر كشورها با بيداري حوادث بروني خود را مطالعه و كنكاش كنند شايد بتوانند تدبيري جدي برا ي آينده خود بينديشند. يعني آدمها امروز به صورت زنجير به يكديگر متصل هستند حوادث غم انگيز متعلق به همه ملتهاست چنانچه شاديها هم متعلق به همه است. ما امروز بيدارتر از هميشه هستيم فرزندان ما يعني فرزند رنج كشيدگان امروز وارث تحولاتي هستند كه ديگر اجازه نخواهند داد آن حوادث تكرار شود به علاوه اينكه بيداري امروزي شايد با استفاده از ابزارهاي نوين اين اجازه را براي ما به ارمغان آورده است .
س: آقاي وزير آيا مجامع بين المللي همچون اتحاديه عرب و يا سازمان وحدت آفريقا و غيره توانسته اند نقشي در استقلال و رفاه جامعه داشته باشند.؟
ج: ببينيد امروز از سازمانهاي بين المللي تنها پوسته اي بيش باقي نمانده در واقع نقشهاي بي حاصل كه عده اي مي نشينند، چاي مي نوشند و صحبتهاي زيبا مي كنند. آيا مشكل جوامع عقب افتاده و يا آفريقا با اين سخنان حل خواهد شد. بدون شك پاسخ منفي است چرا كه تجربه گذشته نشان داده است كه اين گونه مجامع حتي بزرگترين آنها مثل سازمان ملل حضور بي اثر شده اند. آيا واقعا نقش سازمان ملل در بحران عراق اين بود كه ما ديديم. پس نتيجه مي گيريم كه بايد فكري ديگر كرد و انديشه اي نوين آورد و اين هم جامه عمل نخواهد پوشيد مگر با همدلي، همگرايي و تحول يكديگر آيا به اين درجه از نگرش رسيده ايم متاسفانه باز هم پاسخ منفي است خوب چه بايد كرد ما بايد امروز خوب ببينيم، خوب بينديشيم تا راه خود را صحيح انتخاب كنيم.
در طول ساليان سال ما را اسير كردند، استعمار كردند و گفتند كه ما شما را به سوي آزادي سوق خواهيم داد ما در آن مقطع شايد اطلاعات و آگاهي امروزي را نداشتيم . ما امروز مقروض ترين كشورهاي جهان هستيم و كشورهاي ثروتمند در صدد بودند و هستند تاما به دليل اينكه مبادا روزي حق خودمان را طلب كنيم همواره در فقر بمانيم.
س: آقاي وزير شما با توجه به حركت جامعه جهاني و يكسوگرايي آينده مناسبات دوستانه و سرانجام بيداري آفريقا را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
ج: من معتقدم كه ما در قبال برخي حوادث قادر به ايفاي نقش نيستيم هرچند كه اين هم صحيح نيست ما در برخي از آنها مي توانيم نقش داشته باشيم اما در برخي ديگر نه. اما نكته برجسته اي شما در سوالتان بود آن هم بيداري آفريقا. من معتقدم پاسخ اين بخش از سوال شما يك كتاب است به هر صورت امروز آغاز فصل بيداري آفريقا فرا رسيده است . هر چند در لبيريا، اوگاندا، زامبيا همواره طليعه هاي جنگ ديده مي شود، انسانها مي سوزند، تخريب، ويراني ارمغان اين دگرگوني است، اما در پايان همه اين تحولات آنچه مي ماند بيداري است كه من تصور مي كنم در آينده شاهد آن باشيم .
نظر شما