به گزارش خبرگزاری مهر، شاید بتوان گفت تفکيک ميان «وجود» و «ماهيّت»، مهمترين و بنياديترين مسئله در میان اندیشههای فلسفی است. پيش از فارابی، می توان مُفاد اين تمايز را نزد فيلسوفان برجستهای چون ارسطو، به اجمال و ابهام مشاهده کرد؛ اما بيشترين سهم در بسط و تفصيل اين مسئله، از آن فیلسوفان مسلمان و بهویژه ابنسينا است. ابنسينا، در آثار مختلف خود، از مغايرت وجود با ماهيّت سخن گفته؛ اما علاوه بر اين نظر، ابنسينا از عروض وجود بر ماهيّت نيز سخن گفته است.
عبارات ابنسينا در باب عروض وجود بر ماهيّت، سبب بروز يک معضل فکري در ميان فيلسوفان گرديد: از يک سو می دانيم که ماهيت بدون وجود تحقّق ندارد، و از سوی ديگر نيز می دانيم که در هر عروض، معروض بايد پيش از عروضِ عارض تحقّق داشته باشد. حال بايد گفت که اگر ماهيت بدون وجود يافت نمی شود، پس وجود بر چه عارض می شود؟! اين پرسش تعجّببرانگیز، همان چیزی است که با عنوان «مشکلة عروض وجود بر ماهيّت در فلسفة ابنسينا» شناخته میشود مشاهده میکنیم که نامآورانی چون ابنرشد، شیخ اشراق، خواجة طوسی، میرداماد و ملاصدرا، هر کدام به سهم خود، در وادی فهم و تحلیل دیدگاه ابنسینا گام برداشته، تفسیرهای متفاوتی ارائه کردهاند.
این کتاب، روایتی است از سرگذشت این مشکله در جهان اسلام؛ و در تلاش است تا از منظری متفاوت، با مطالعه و شناخت فراگیر فلسفة ابنسینا، ابعاد گوناگون این مشکله را واکاوی نموده و راهحلّی معتبر و سازگار با نظام فلسفی سینوی معرفی کند.
نظر شما