نمي شد حدس زد كمان دو هفته نامه اي است شانزده صفحه اي كه در هر دو هفته يك بار منتشر مي شود . نخستين شماره آن در مرداد 1357 منتشر شد و آخرين شماره اش در اول مهر 1382 . اگر به روي جلد آخرين شماره اش نگاه كنيد ، عدد 176 را مي بينيد . اين نشريه دورنگ ، يك نفس راه آمده ، و در پشت سر ، كمتر به جاده اي هموار ، چه رسد به سرازيري بر خوردار است .
نگاه كمان به پايداري مردم در جنگ هشت ساله است . ظاهرا شعاع اين نگاه به دليل محدوده زماني كوچك است ، اما وسعت انساني اين دفاع به اندازه اي است كه نگاه ده ها كمان هم نمي تواند آن را در نورد . كمان به زلال انسانيت نهفته دردفاع هشت ساله مي نگرد و چون آيينه اي آن را به سوي مردم مي گيرد . اما آيينه كمان بسيار كوچك است . مي گوييد چرا ؟ اين نشريه نمي تواند روي دكه هاي مطبوعاتي ظاهر شود . نه اين كه نخواهد ، زورش نمي رسد از پس خرجش بر نمي آيد . فقط خود را به كساني نشان مي دهد كه ابونه اش باشند . هم اكنون شمارگان آن 3600 نسخه است .
كمان خود را قانع كرده است به يك زندگي بخور ونخور. اين نمردن همه اش دست دو سه كارگزار ش نيست . نخست بر مي گردد به اراده باري تعالي و بعد هم سماجت اطرافيانش . چند بار تا لب پرتگاه تعطيلي رفته است ، اما هر بار دستي كه نمي شد حدس زد ار آن كيست ، از پشت سر نگاه داشته . نام صاحبان اين دست ها در موزه خاطرات و خطرات كمان محفوظ باقي خواهد ماند .
به نظر ما كمان بيش از آن كه به درد آينده مي خو رد بايگاني مطبوعات ايران در سينه بزرگ خود مجلد هاي كمان را حفظ خواهد كرد و دست آنان را كه بخواهند در سرزمين دفاع هشت ساله گمانه زني كنند ، خواهد گرفت . همين دلخوشي است كه ما را در رسيدن به دويستمين شماره گان اميدوار مي كند.
نظر شما