محمد قاسم زاده در رمان " رقص در تاريكي " موضوع و روند ادبي متفاوتي را نسبت به آثار پيشين خود تجربه كرده است . او كه عمدتا اشتياق زيادي به نگارش رمان هايي با مضامين غير متعارف و برخاسته از ريشه هاي اسطوره اي و افسانه اي شرقي و پيوند زدن رويدادهاي امروزي با متون و نمادهاي كهن از خود نشان مي داد، در اين اثر تلاش مي كند با روايتي ساده - و البته خام دستان - ماجرايي رمانتيك را با رگه هايي از نگاه آسيب شناسانه سياسي به دو پديده ي سياست زدگي و مهاجرت مورد توجه قرار دهد.
" رقص در تاريكي " به لحاظ فرمي و به طور يقين ، محتوايي ، فاقد شيوه و شگردهاي بديع ادبي است. داستان از زبان داناي كلي روايت مي شود كه همه چيز را شرح و توضيح مي دهد ، لذا كوچكترين فضايي براي كشف از سوي خواننده باقي نمي گذارد و با زباني ساده و خالي از بداعت هاي فرمي ، افكار و درونيات آدم ها را همزمان با قهرماني اثر، براي مخاطب نيز بازگو مي كند.
به گزارش مهر ، كمتر شخصيتي درداستان به واسطه ديالوگ و يا عمل شخصي او معرفي مي شود، بلك با اتكا به داناي كل و از رهگذر كلي گويي هاي دروني قهرمان، اغلب آدم ها يك سويه وبي انعطاف در معرض خواننده قرار مي گيرد. از اين روست كه سيما، پوران، علي ، روشنگر، مشتاق و... همه با يك لحن سخن مي گويند و گويي، تفاوت هاي فكري و اجتماعي خاصي با يكديگر ندارند. بدين سان آدمهاي رمان، شخصيت هايي تخت، تك بعدي و عاري از جذابيت و ويژگي خاصي هستند و به نظر مي رسد بودن و آمدن هاي پي در پي شان ، صرفا توجيهي است براي نمايش ژرفاي گرفتاري و مصيب و در به دري مرتضي .
رمان " رقص در تاريكي " متكي بر اصول و قواعد داستانهاي عامه پسند ، مرحله به مرحله خواننده را با قهرماني ( مرتضي) و درون گويي ها، دلمشغولي و سرنوشت او مرتبط مي سازد و موضوع نه چندان تازه " فرد سرخورده از سياست و شكست خورده در زندگي خانوادگي " را بدون دست يافتن به ابتكارهاي ادبي ، به شيوه اي خطي روايت مي كند. نويسنده در بدو اثر مي كوشد با شناساندن " مرتضي " به عنوان يك فعال سياسي سابق ، جايگاه او را به عنوان فردي شكست خورده در حيطه آرمان و باور مستحكم سازد اما موضوعي كه پيش از هر چيز ذهن او را آزار مي دهد، بي اطلاعي او از فرشته و فرزندانش است؛ پس به انگيزه ي بازگشت به زندگي و جبران گذشته و در حالي كه از سوي اشنايان به پرهيز از كند و كاو درگذشته و يافتن فرشته توصيه مي شود، جستجو را آغاز مي كند.
شايد بتوان گفت تنها محل اميدواري مخاطب و البته نويسنده- براي اقبال رمان ، نحوه پايان بندي قصه و رونمايي از فرشته بوده كه اين فصل نيز به واسطه پرداخت سطحي و كليشه اي به تكمله روايت سهل و ساده رمان تبديل مي شود.
حركت خطي و روند كشف و شهود قهرمان در دل اثر - اطلاق كشف و شهود ، ناشي از گناه نگارنده درضعف حافظه واژگاني است- به گونه اي است كه خواننده را به دليل مواجهه قبلي با نمونه هاي فراوان ادبي ، سينمايي ، و تلويزيوني ، از پيش نسبت به سرانجام قهرمان ، صاحب حدس و پيش بيني مي كند. بن بست هاي پي در پي ، جستجوهاي بي پايان ، گريز و انفعال آدم هاي مطلع از سرنوشت فرشته در قبال پي جويي مرتضي و دست آخر ، عزم او براي عزيمت به تركيه و يونان براي يافتن خانواده ، مسير چندان پيچيده اي براي درك زود هنگام گره داستان در برابر مخاطب به شمار نمي رود.
نكته ديگر اين كه گرچه نويسنده تلاش چنداني براي تلفيق درون مايه ضد سياسي - ضد سياست زدگي - اثرباسويه عاطفي و رمانيتك آن مصروف نداشته ، اما از اين مساله نيز نمي توان غافل شد كه دستمايه ديگري نيز براي خلق رمان قابل تصورنمي باشد .
" رقص در تاريكي " موضوع نه چندان تازه سرخوردگي ازسياست و شكست خوردگي درزندگي خانوادگي را بدون دست يافتن به ابتكارهاي ادبي ، به شيوه اي خطي روايت مي كند |
نويسنده بدون واگشايي كنه ماجراهاي گذشته ( نحوه سياست ورزي مرتضي ، چرايي دستگيري ، نقش فرشته در زندگي گذشته او و چگونگي برخورد خانواده با ازدواج آن دو ، مواجهه ي امروز او با جهان اطراف و ...) تحليلي متكي بر خود گويي و روايات ذهني و كوتاه مرتضي در قالب توضيح و تشريح ماجراها از جنس خاموش كردن آن راديو - ارائه مي كند تا در اين وادي نيز مخاطب ، بدون در دست داشتن اطلاعات كافي و دسترسي به شخصيت هاي شكل گرفته هيچ همراهي و همدلي خاصي در قبال داستان از خود بروز ندهند.
شخصيت هاي " رقص در تاريكي " به طور كامل پرداخت نشده اند، حوادث و رفت و آمدها و گره ها به صورت پي در پي و سلسله وار، كليتي اغراق آميز و كاريكاتور گونه به رمان مي دهند و روند سير وقايع به گونه اي است كه دست نويسنده رمان عامه پسند از قبل رو شده است .
بدون ترديد قاسم زاده براي خلق رماني چند لايه و پيچ در پيچ با طرح و انديشه رمانتيك محور و ضد سياست زدگي ، نياز به حوصله ، زمان و كاوش هاي دقيق تري داشته است . عاميانه نويسي و رعايت فرمول هاي مربوط به آن ، آنقدر ها هم راحت و سهل الوصول نيست.
نظر شما