به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري "مهر" ، هنگامي كه خبرنگاران و ساير همراهان رئيس جمهور به همراه دكتر احمدي نژاد سوار بر هواپيما شدند، ابتدا احمدي نژاد و سپس غلامحسين الهام در جمع سرنشينان هواپيما حاضرشدند و از زحمات خبرنگاران وهمراهان رئيس جمهور در اين سفر تشكر كردند كه سوالات خبرنگاران باعث توقف چند دقيقه اي سخنگوي دولت در ميان آنان شد.
خبرنگار "مهر" از الهام پرسيد : شما چند ساعت مي خوابيد ؟
الهام به شوخي پاسخ داد : من همواره خواب هستم!
سخنگوي دولت بعد از پاسخ به اين سوال با زيركي بلافاصله از يكي از خبرنگاران پرسيد : بهترين خبري كه شما از اين سفرمخابره كرديد چه بود؟
خبرنگار "مهر" كه به همراه برخي خبرنگاران ديگر از سفر به برخي شهرهاي استان سيستان و بلوچستان باز مانده بود، گفت : ما دوست داشتيم همراه رئيس جمهور باشيم و درد دل هاي مردم را مستقيما موقع ديدار با رئيس جمهور بشنويم امادر اين سفر فقط موفق به حضور در چند شهر شديم و تقريبا مي توانيم بگوييم كه از انعكاس بعضي محروميت ها محروم شديم . چون شنيدن درد دل هاي مردم براي ما هم همانند شما شيرين است.
يكي از همراهان دكتر الهام كه ديد صحبت ما كم كم به درازا مي كشد مي گويد سوالاتتان را در جلسه روز دوشنبه سخنگوي دولت بپرسيد ....
اما دكتر الهام به مصاحبه ادامه داد و مجددا پرسيد : بهترين خبرتان در اين سفر چه بود؟
خبرنگار "مهر" پاسخ داد : بهترين خبرم از ناكامي توطئه خبرنگار راديو فردا در زاهدان بود كه مي خواست القاء كند شيعه و سني مشكل دارند اما حضور پرشور اهل تسنن در مراسم استقبال و سخنان مولوي عبدالحميد از علماي اهل تسنن اين استان، اين توطئه را ناكام گذاشت.
الهام پرسيد : بهترين صحنه كي بود ؟
خبرنگار "مهر" گفت : به نظر ما اولين صحنه ورود رئيس جمهور به هر شهري كه حتي خود ما هم بغض مي كنيم بهترين صحنه اي است كه مي بينيم؛ شما چطور ؟
الهام گفت : براي ما فقط اولين لحظه نيست ؛ همه لحظه هاي ديدن مردم، ارتباط مردم، شوق مردم، اعتماد مردم و اميد مردم بغض ما را مي تركاند ...
الهام از خبرنگار ديگري مي پرسد كه به نظر شما بهترين لحظه كدام لحظه بود ؟
خبرنگار : بغض دكتر احمدي نژاد وقتي كه آن خانم ويلچري در دانشگاه صحبت مي كرد ...
الهام : اولين سفر بود كه با رئيس جمهور بودي؟
خبرنگار : من هر سه سفر را بودم
الهام : در اين سفرها نگاهت به رئيس جمهور چه تغييري كرده است ؟
خبرنگار : خيلي تغيير كرده چون اصلا فكر نمي كردم يك مسئول بتواند اين همه اعتماد مردم را جلب كند ...
الهام : يعني الان مثلا اگر دوباره انتخابات شود، دوباره به اين رئيس جمهور راي مي دهي ؟
خبرنگار : حتما .
خبرنگار ديگري از الهام پرسيد : اين تغيير رويكرد را چگونه مي خواهيد به مردم انعكاس دهيد تا حتي كساني كه مخالف دكتر احمدي نژاد بودند منش و روش ايشان را درك كنند ؟
سخنگوي دولت پاسخ داد : اين هنر شماست ؛ هنر رسانه اين است كه بتواند واقعيت را به همان شكل زيبايي كه هست منعكس كند و البته اعتقاد من اين است كه كاركرد اين حكومت اثر واقعي خود را مي گذارد و اين يك واقعيت است كه مردم با آن درگيرند و اثر آن را در زندگي خود احساس مي كنند و مطبوعات در اين زمينه مي توانند با شفاف سازي غبارها را رفع كنند.
وي ادامه داد : اين كه مطبوعات مثل مردم صاف و بي آلايش بتوانند اين صفاو صميميت دولت با مردم را منعكس كنند خيلي هنر بزرگي است.
خبرنگار "مهر" دوباره پرسيد : در لحظه هاي خلوت شما با مردم چه مي گذرد ؟
الهام گفت : آدم صحنه هاي واقعا تلخي مي بيند؛ در عرصه حكومتي نبايد نسبت به آنچه كه پنهان از ديد ديگران و حتي پنهان از نگاه مطبوعات است، از ديد آنها پنهان بماند .... بايد رفت و ناديده ها را ديد و اين يك وظيفه است و رسانه ها خيلي خوب مي توانند مسئولان را به اينجاها ببرند و من نظرم اين است كه شما پيدا كنيد و مسئولان را به آنجا بكشانيد؛ رسانه ها نبايد تنها بلندگوي كساني باشد كه حنجره هاي بلند و قوي دارند ؛ برويد به سرغ كساني كه حنجره ندارند...
اگر سرپل كساني باشيد كه حنجره هاي قوي ندارند، بعد از اين مسئولان به دنبال شما و در خلوت شما مي آيند ...
الهام اينها را كه گفت ، نشان داد كه از درد دل و آرمانهاي خبرنگاران هم بي خبر نيست.
خبرنگار : فكر مي كنيد با اين كار شبانه روزي تا پايان دولت دوام بياوريد ؟
الهام : آن چيزي كه به انسان دوام مي دهد ايمان به كار است كه اگر اين احساس وجود داشته باشد كه در حال انجام وظيفه خود هستند اين مساله بعدا توان حركت مي دهد اگر چه مشكلات آن قدر سنگين باشد كه انسان را به مرز دق كردن هم برساند. اما نشاط و اميد به كار مطمئنا حركت قوي تري ايجاد مي كند ؛ به هر حال تا هستيم، هستيم ..
خبرنگاران : ما هم هستيم آقاي الهام
خبرنگار : شما به عنوان كسي كه به رئيس جمهور نزديك هستيد ، موقعي كه ايشان خيلي صحنه ها را مي بيند و حرفها را از مردم مي شنود چه احساسي پيدا مي كند؟
الهام : از خودش بايد بپرسيد ... آنچه كه من مي دانم اين است كه من باور دارم او به مردم عشق مي ورزد و با اعماق وجود خود مردم را دوست دارد و وقتي مردم را نمي بيند فشارها موقعي به وي وارد مي شود كه تماس نزديك با مردم نداشته باشد
مشكلات مردم به وي فشار مي آورد اما هر وقت به مردم نزديك مي شود انرژي ديگري مي گيرد؛ احمدي نژاد هميشه به انرژي مردمي نياز دارد و مردم را با تمام وجود دوست دارد.
نظر شما