اين ترانه سرا درگفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر ، با بيان اين مطلب افزود : بعد از چند سال ركود ، كار موسيقي و ترانه سازي بعد از انقلاب كه به سرود سازي منجر شده بود ، مجددا از نيمه دوم دهه هفتاد ، فعاليت ترانه سراها آغاز شد . در سال هاي گذشته عمدتا سرودهايي در وصف طبيعت و يا رويدادهاي مناسبتي ساخته مي شد ولي از سال 74 به اين طرف ، شايد با ترانه معروف " ناز انگشتهاي بارون" كه خشايار اعتمادي خواند ، مجددا ترانه سازي به جايگاه مردمي خود بازگشت .
افشين يداللهي با تاكيد بر اين كه تفاوت سرود و ترانه ، نه در مضمون، كه در قالب اجرايي آن نهفته است ، گفت : ترانه ، خود فضا و قالبي است كه مضمون را در برمي گيرد ولي نوع و شيوه ارائه آن با سرود متفاوت است . البته در مقاطعي نيز ترانه ها به سمت موضوعات مناسبتي گرايش پيدا مي كنند ، اما در همين وادي نيزبايد اتكاي خود را به قابليت هاي ترانه اي حفظ كنند . ترانه ، كلامي با ظرفيت هاي بالاي اجرايي و موسيقايي است كه در سطح و لايه بيروني خود بايد ارتباط لازم را با مخاطب برقرار كند و سپس در صورتي كه معنا و مفهومي را در نظر دارد، به انتقال آن بپردازد.
وي با اعلام اين مطلب كه ترانه از پرداختن مستقيم و مناسبتي به موضوعات ، پرهيز دارد ، به مهر اظهار داشت : در هر دوره ، ذائقه ها و نگاه هاي اجتماعي تغيير مي كند و به موازات آن ، تعابير، كلمات و مفاهيم اشعار و ترانه ها نيز دستخوش تحول مي شود. به عنوان مثال ، امروز زاويه نگاه به مقولاتي چون عشق و عاطفه ، مشابه ديروز نيست و از آن جايي كه ترانه سرا نيز در وهله اول ، به جذب مخاطب خود مي انديشد ، تلاش مي كند با اين تغيير فضا همگام شود.
سراينده ترانه هاي مجموعه هاي تلويزيوني چون خوش ركاب ، شب دهم و مسافري از هند ، فراز و فرودهاي تاريخي هر كشور را عاملي تاثيرگذار در دگرگوني هاي فرهنگي و هنري برشمرد و ادامه داد : در آغاز انقلاب به واسطه شرايط سياسي ايجاد شده ، مدتي پرداختن به ترانه و موسيقي از سوي جامعه هنري ، مسكوت ماند اما چند سال بعد مجددا با تغيير فضاي اجتماعي ، ترانه ها صاحب جايگاه و جاذبه شدند؛ به گونه اي كه حتي به شاخه اي تخصصي و مهم در جريانات فرهنگي كشور تبديل و از جنبه هاي مختلف، نسبت به ترانه هاي آن سوي آب صاحب برتري هاي فني و موسيقايي شدند. بيراه نيست اگر بگوييم قوت ترانه هاي توليد شده در داخل، حتي به اندازه اي رسيد كه ترانه سرايان موسوم به لس آنجلسي هم مجبور به ارائه كارهاي قويتر و جديتر شدند.
يداللهي درادامه ، تجزيه و تقسيم ترانه هاي فارسي را به ترانه هاي داخلي و ترانه هاي لس آنجلسي ، يك تقسيم بندي مردود و ناصحيح دانست و تصريح كرد : به اين دسته بندي جغرافيايي و سياسي در حيطه ترانه معتقد نيستم . آنها ايراني هستند و ما هم ايراني هستيم .
وي با تاكيد بر اين مطلب كه ترانه سرايان مقيم خارج از ايران ، بعضا از اشعار كهن فارسي و يا ترانه هاي سروده شده در ايران استفاده مي كنند ، به "مهر" گفت : اگر منصفانه نگاه كنيم، بسياري از كارهاي آنها در قياس با آثاري كه امروز در داخل توليد مي شوند، اگر در ايران بودند و سوء تفاهم هاي سياسي نيز وجود نداشت، به راحتي مي توانستند مجوز ترانه و موسيقي خود را از وزارت ارشاد اخذ كنند.
ترانه سراي مجموعه هاي تلويزيوني " سايه آفتاب " و " لبه تاريكي " ، وجود مرزبندي سياسي در امر ترانه و موسيقي را موجب دور شدن از نگاه تخصصي و معقولانه به اين موضوع دانست و تصريح كرد : بسياري از كارهاي توليد شده در آن سوي آب ، از استانداردهاي هنري قابل قبولي برخوردارند ، ضمن اين كه بخش عمده اي از ترانه هاي خاطره انگيز مردم را آنها پديد آورده اند، اما به هر حال تحولات سياسي و تاريخي ، هميشه بر مسائل فرهنگي و هنري تاثير خود را گذاشته است.
افشين يدالهي به برخي انتقادات صورت گرفته درباره وضعيت ترانه سرايي امروز ايران، انتقاد كرد و گفت : متاسفانه بسياري از اشخاصي كه به عنوان منتقد درباره ترانه اظهارنظر مي كنند، صاحب نظر و آشنا به امر ترانه نيستند. يك شاعر الزاما نمي تواند ترانه سرا هم باشد. ممكن است بطور غريزي و حسي ، ترانه اي را سروده باشند ولي به لحاظ تخصصي، ترانه با شعر متفاوت است و هر يك ، ويژگي خاص خود را دارند. براي من كمي دشوار است از زبان كساني كه ارتباطي با اين پديده مردمي ندارند، ادعاها و نظراتي را شاهد باشم كه ترانه را كلامي پيش پاافتاده و سهل الوصول تلقي مي كنند. دستيابي به ترانه هاي برجسته و خوب ، چه بسا از سرودن شعر نيز دشوارتر باشد.
وي در گفتگو با مهر ، بخشي از نقدهاي وارده بر ترانه هاي امروز كه شكل گيري آنها را بدون همگرايي با آهنگساز و گروه سازنده و بصورت عجولانه و سطحي توصيف مي كنند، تاييد كرد و گفت : متاسفانه نه تنها در موضوع ترانه كه در بسياري از بخش هاي جامعه ، بدون هماهنگي و دقت و مطالعه، تنها به سرعت و ضرب الاجل توليد انديشيده ايم و كارها را از دستيابي به مقبوليت لازم بازداشته ايم.
اين ترانه سرا در پايان با تاكيد بر اين مطلب كه هر ترانه به فراخور خود ، كاربرد سرگرمي ، فكري و محتوايي خاص خودش را دارد ، به مهر گفت : ما بعد از انقلاب اسلامي، فضاهاي جديدي را در ترانه سرايي تجربه كرده ايم كه در گذشته سابقه نداشته است. اگرچه در بخش هايي ، گرايش هاي تقليدي يا الهام از مايه هاي ترانه اي پيش از انقلاب در آثار به چشم مي خورد، اما فراموش نكنيم كه اين اتفاق در همه جوامع رخ مي دهد و ما در پيش از انقلاب هم ، جز چند چهره شاخص ، افراد زيادي را داشتيم كه ترانه هاي تاريخ مصرف دار و دم دستي مي سرودند. هر چند آنها هم كاركرد خاص خود را داشته اند . در حال حاضر هم چنين ترانه هايي وجود دارد اما حركت جريان هاي هنري در تاريخ ، اين نكته را ثابت كرده است كه هيچ جرياني ، دائمي و پايدار نيست و در نتيجه ، رسيدن به تعادل نيز ممكن و محتمل است.
نظر شما