به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم نکوداشت رحیم دولتی، مترجم قرآن، نهج البلاغه و «دائرةالمعارف امام شناسی» به زبان انگلیسی، دیروز جمعه، ۸ خرداد با حضور دکتر محمد نهاوندیان، رییس دفتر رییسجمهور و جمعی از استادان، پژوشگران علوم قرآنی و زبان انگلیسی و شاگردان این معلم سابق زبان مدرسه نیکان برگزار شد.
رحیم پارچه باف دولتی در مراسم نکوداشت خود، هرگونه ترجمه از قرآن را صرفاً تلاشی محدود برای نزدیک شدن به معنای اصلی خواند و گفت: سی سال پیش با مطالعه ترجمه های متعددی که از قرآن کریم در کشورهای مختلف منتشر شده است و بعضاً با بیان شاعرانه یا عرفانی یا فرم قدیمی زبان انگلیسی همراه است هدف خویش را تهیه یک ترجمه ساده و قابل قبول از کتاب الهی قرار دادم.
وی افزود: با توجه به بین المللی شدن زبان انگلیسی، ترجمه قرآن کریم به این زبان به نیاز قشر وسیعی از مردم مسلمان و غیرمسلمان که به زبان عربی یا فارسی آشنایی ندارند ولی جویای علم یا حقیقت هستند پاسخ می دهد. ضمن اینکه مسلمانان آشنا به زبان فارسی و عربی نیز می توانند ترجمه انگلیسی آنرا یاد بگیرند تا بتوانند باورهای دینی خود را برای دیگران بیان کنند.
وی سپس به ویژگیهای معلمان خوب اشاره و عنوان کرد: یک معلم نباید اصلا موبایل با خود به همراه داشته باشد، چه رسد به اینکه موبایلش روشن هم باشد. معلم نباید تبعیضی میان بچه ها تبعیض قائل باشد، چرا که چهل مغز مختلف با گرفتاریها و اندیشه های متعدد در کلاس حضور دارند، معلم حتی یکبار هم نباید بعد از بچه ها در کلاس باشد. نباید بگوید خوب بچه ها یک دقیقه تا زنگ فرصت داریم، سوالی نیست؟ بچه ها متوجه می شوند که معلم برنامه ای ندارد که ارائه دهد.
وی ادامه داد: معلمهای امروز عشق و شور معلمی ندارند و اساتیدی که به این معلمها درس می دهند، Intonation غلط دارند و نمی توانند به آنها برسانند. تنها با صحبت کردن، مشکل آموزشی امروز حل نمی شود. معلم باید ابتدا از نظر اخلاقی، خود را بسازد و بداند که تکلیف شرعی بر دوش دارد.
دولتی با اشاره به قحطی، خشکسالی و تنگاهای زندگی دانش آموزان ایرانی مقارن با جنگ جهانی دوم، به نقش بارز مرحوم روزبه و علامه کرباسچیان در تغییر سرنوشت وی، گفت: من از این دو عزیز درس خداشناسی و خودشناسی آموختم، روزبه مدیر مدرسه توفیق زنجان مرد آزادهای بود، روزی که شاه به زنجان سفر کرد، خبر رسید که قرار است از مدرسه هم بازدید کند، مسئولان هر چقدر اصرار کردند که او پرچمی به نشانه استقبال در مدرسه نصب کند، قبول نکرد. گفت: «این مدرسه خودش پرچم دارد و آن پرچم امام زمان (عج) است».
وی افزود: در آن زمان لباس همه دانش آموزان کلاس وصله دار بود، اما روی سر در کلاسمان نوشته بودند، «کلاس پاکیزگان». ایشان گفت که مادرتان خوب وصله ها را با هم جور کرده است، همه با هم هماهنگ است. در آن حال ما به خود افتخار می کردیم. در چند سالی که من در آن مدرسه بودم، همیشه یک کت پشمی به رنگ قهوه ای به تن داشت. انسانی فرهیخته بود که برای احترام به بچه ها و همزادپنداری با آنان، هرگز کتش را عوض نمی کرد.
مجید شاه حسینی، منتقد سینمایی و از شاگردان رحیم دولتی در این مراسم با اشاره به ویژگیهای استادش تصریح کرد: مدل ارتباط گیری ایشان با دانش آموزان جالب بود ایشان که همشهری علامه دهخدا هستند، وارث دو ویژگی ایشان هستند یکی شوخ طبعی و دیگری دایرالمعارف دانش بودن، یادم می آید که ما از عملیات برگشته بودیم و به خاطر شهادت همرزمانمان غمگین بودیم، به محض اینکه وارد کلاس شدم به من گفتند «فیدل کاسترو». من از این تعبیرهای استاد روحیه و انرژی می گرفتم.
وی با بیان اینکه دولتی در کار معلمی هنرمند جامع الاطراف و چند ساحتی است، افزود: علاوه بر هنر، استاد روانشناسی موفقیت نیز هستند و در کلاسهای درس چنان ما را ترغیب به درس خواندن می کردند که هیچ گاه با نمره کمتر از ۲۰ از کلاس خارج نشدیم.
شاه حسینی، دولتی را انسانی را چند ساحتی خواند و اظهار داشت: امروز جهان از انسان تک ساحتی غرب خسته شده است و در جستجوی انسان چند ساحتی است، دولتی از این قبیل انسان های چند ساحتی است که به ما زبان زندگی را آموخت، اولویت اول من از شرکت در کلاسهای دولتی یادگیری زبان انگلیسی نبود بلکه یادگیری درس زندگی بود. با این زبان وقتی به غرب رفتم در برابر شکوه غرب احساس هویت باختگی نکردم، به تعبیری آنجا من در فرهنگ غرب نبودم بر فرهنگ غرب بودم و این را از دولتی فرا گرفتم.
حجت الاسلام سیدمحمد مناقبی، از دانش آموختگان نیکان در این مراسم گفت: استاد دولتی در کلاس زبان انگلیسی نمی آموخت، بلکه زبان زندگی و طبیعت را که خداوند زبان رایج در این دنیا قرار داده، به ما می آموخت. او هنرپیشه ای است که در صحنه نمایشی که خدا برای او آراسته است، به خوبی نقشش را ایفا می کند.
دوایی، مدیر سابق مدرسه نیکان، نیز با بیان اینکه نکوداشت امروز بهانه ای است برای نکوداشت آنچه که دولتی در طول زندگی اش کاشته است، گفت: همه فکر و ذکر دولتی در کلاس این بود که چطور می شود در بچه ها نفوذ کرد، برای همین چون سروکارش با بچه ها می افتاد، راه و رسم زبان کودکی را پیش می گرفت، بسیار خوش مشرب، بذله گو و پرنشاط با آنها حرف می زد.
وی افزود: دولتی مدام در کلاس در حال جنب وجوش و افت و خیز بود، خستگی برایش معنا نداشت، اگر یک وقتی می خواست بنشیند، تکیه گاهی می خواست، من یادم نمی آید روی صندلی نشسته باشد، به میز تکیه می داد و نفسی می کشید و دو مرتبه حرکت می کرد، اعتقاد داشت که اگر معلم بنشیند، به معنی خستگی است و خستگی به بچه القا می شود.
نظر شما