میعاد با فراست در زومیت نوشت: جیان کلمنت، ۱۲۲ سال عمر کرد و بیش از هر شخصی در طول تاریخ زندگی کرده است. او حتی موارد لازم برای سلامتی را رعایت نمیکرد، ۱۰۰ سال بود که سیگار میکشید و هر هفته یک کیلو شکلات میخورد. آیا ما نیز میتوان مانند جیان باشیم؟ آیا میتوانیم سالهای بیشتری عمر کنیم؟ و یا حتی برای همیشه زنده بمانیم؟
افزایش طول عمر نیازی به دارو، مواد اضافی و یا پیوند عضو ندارد. یک راه مشخص دارد، اینکه کمتر کالری دریافت کنید و در واقع کمتر غذا بخورید. این رژیم غذایی که با نام محدود کردن کالری شناخه میشود، روی بسیاری از موجودات زنده مانند موش و قارچ آزمایش شده و نتایج مثبتی از این آزمایشها بدست آمده است. سایر آزمایشها روی این رژیم غذایی حتی نشاندهندهی کاهش بیماریها و عوارض حاصل از کهنسالی است. لزومی ندارد برای رعایت این رژیم گرسنه بمانید بلکه باید غذاهایی که میخورید کم کالری باشند تا جایی که کالری ورودی به بدن شما ۳۰ درصد کاهش یابد.
چرا محدود کردن کالری نتایج مثبتی را نشان میدهد؟ ساختار بدن انسان طوری است که در هنگام قحطی، تولید سلولهای جدید را متوقف میکند تا این عمل را در روزهایی که کالری مناسبی دریافت میکند، دوباره از سر بگیرد. پس بهتر است که تعداد ژنهای موثر در پیشگیری و مرمت سلولی را بیشتر کرده و عمل تولید سلولی را کمی کند کنیم. ما ژنهای مخصوصی در بدن خود داریم که کمبود مواد غذایی را احساس کرده و روند پیری را کند میکنند و منتظر شرایطی میمانند که قحطی از بین برود.
با اینکه همچنان بحث بر سر موثر بودن رژیم محدود کردن کالری وجود دارد اما به نطر میرسد مکانیزم این رژیم مطابق با عملکرد سلولهای بدن است و بر روی کاغذ میتواند عمر انسانها را افزایش دهد. به این دلیل نیز دانشمندان با تحقیق روی این رژیم، رویهی پیری را مورد بررسی قرار میدهند و در تلاش برای یافتن دارویی برای افزایش عمر هستند.
ممکن است نام برخی از این داروها را شنیده باشید. «رزوراترول» دارویی معروف است که در پوست انگور یافت میشود و دارویی است که تبلیغ زیادی بر روی آن انجام شده است. اما متاسفانه شواهد کافی برای موثر بودن این دارو در دست نیست.
دارویی که کمتر شناخته شده اما بسیار مهم است، «راپامایسین» نام دارد. این دارو در واقع در خاکی که از جزیرهی ایستر جمعآوری شده بود، یافت شده است. راپامایسین مجوز دارویی دارد و برای افرادی که عمل پیوند عضو را گذراندهاند به منظور پس نزدن عضو جدید، تجویز میشود. بعد از سالها استفاده بود که دانشمندان متوجه تاثیر این دارو بر کند شدن فرآیند پیری نیز شدند. با اینکه رزوراترول دارویی است که بیشتر شناخته شده است، اما راپامایسین دارویی است که مشاهدات آزمایشگاهی موثر بودن آن را بیشتر تصدیق میکنند.راپامایسین در آزمایشگاه روی قارچها، موشها و برخی پستانداران آزمایش شده و نتایج مثبتی بدست آمده است.
هر چند این داروها ما را برای همیشه زنده نگه نخواهند داشت اما با استفاده از آنها میتوانیم روند پیری را بهتر درک کنیم. هر یک از داروهای مذکور روی بخش مشخصی از مکانیزم پیری تاثیر میگذارد. رزوراترول روی رویهای به نام mTOR و راپامایسین بر روی رویهای به نام سیرتوئین تاثیر گذار است. این دو رویه به همراه رویهی نشان انسولین، مهمترین کنترلکنندههای روند پیری هستند.
در واقع معقول است که سه رویهی مذکور نقشی تاثیرگذار در افزایش طول عمر ایفا کنند، چرا که همهی این رویهها روی تشخیص وجود یا عدم وجود مواد غذای لازم برای رشد سلولی، مهمترین تاثیر را دارند. دوباره در مورد دلیل موثر بودن رژیم محدود کردن کالری بیاندیشید، زمانی که ژنی قصد تولید مثل داشته باشد طبیعتا ژنهایی که در حس کردن وجود یا عدم وجود مادهی غذایی نقش دارن،د دست به کار میشوند و اگر مواد غذایی لازم موجود باشند اجازهی تولید مثل را به ژن مذکور میدهند.
زیست شناسی علم پیچیدهای است، در حالی که دانشمندان فقط بر روی یکی از سه روند بالا تمرکز کردهاند اما در واقع این سه روند در ارتباط نزدیکی با هم هستند و شبکهی بزرگی میسازند. این ارتباط تنگاتنگ میتواند دلیل دشوار بودن یافتن راهی برای افزایش طول عمر، باشد. هر یک از داروها بر روی یکی از رویهها تاثیر میگذارند و این تاثیر ممکن است بر کل شبکه تاثیر منفی بگذارد.
این تحقیقات مانند بازی شده که هر مرحلهای پشت سر گذاشته میشود، مشکلی دیگر ایجاد میشود. تنها راه غلبه بر این مشکلات دیدن این سه رویه در غالب یک شبکهی بزرگ است. اما داروها تنها روش افزایش طول عمر نیستند، روشهای دیگری نیز برای رسیدن به این هدف وجود دارد.
ساخت سلولها، یا یک عضوی از بدن و یا حتی کل بدن نیز میتواند روزی تحقق یابد. به تازگی دانشمندان با رشد دادن مثانهای جدید با استفاده از سلولهای خود بیمار، مشکلات مثانهای او را معالجه کردند. روش دیگر گول زدن ژنها است تا تصور کنند ما همچنان جوان هستیم و روند پیری را کندتر بکنند. حتی بارگذاری اطلاعات در مغز نیز مطرح شده است. در این روش رشتههای عصبی مغز را با ترانزیستورهای کامپیوتری جایگزین میکنند تا بتوانند فعالیت مغز را کنترل کنند.
زندگی جاودانه و طول عمر زیاد امکانپذیر است اما اگر به واقعیت بپیوندد، چه معنایی برای انسانها خواهد داشت؟ آیا ما همچنان از سن ۲۰ سالگی تا ۶۰ سالگی مشغول کار خواهیم بود و بعد آن بازنشسه خواهیم شد؟ جمعیت جهان چه تغییری خواهد کرد؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر فقط افراد ثروتمند بتوانند از این روشها استفاده کنند؟ زندگی جاودانه شاید حتی در سالهای نه چندان دور نیز عملی شود اما سوال اساسی اینجاست که این اتفاق آیا میتواند باعث فاجعه شود و انسانها یکدیگر را از بین ببرند؟
نظر شما