به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «درد» نوشته صادق کرمیار به همت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، عصر روز سهشنبه (19 خرداد ماه) با حضور فیروز زنوزی جلالی و احمد شاکری و همچنین نویسنده این اثر در محل سرای اهل قلم در تهران برگزار شد.
صادق کرمیار نویسنده رمان «درد» که در قسمت پایانی این نشست سخنان خود را ایراد کرد، با بیان اینکه حضور یک نویسنده در جلسه نقد کتابش ضرورتی ندارد، گفت که به اصرار برگزارکنندگان نشست نقد و بررسی این کتاب، در این جلسه حضور یافته است.
وی در ادامه در پاسخ به سئوالی درباره عنوان کتابش گفت: عنوان این اثر زمانی که نوشته میشد «وداع با دوکوهه» بود اما زمانی که من آخرین پاراگراف را نوشتم، این عنوان را خط زدم و نام آن را گذاشتم «درد». هنوز هم نمیدانم چرا این کار را کردم؟
کرمیار گفت: من آن زمان خبرنگار روزنامه اطلاعات در نشریه «جبهه» بودم و همه این اتفاقاتی را که در رمان روایت شده است، دیده بودم؛ عملیات عاشورا، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵، آشنایی با واحد تخریب و همچنین فعالیت بچههای شناسایی، گردانهای پیاده و ... همه اینها را خوب میشناختم.
این داستاننویس اضافه کرد: اولین کاری که از من چاپ شد، مجموعه داستان «فریاد در خاکستر» بود که در سال ۱۳۶۹ منتشر شد. این کارها را آقای علیاصغر شیرزادی میخواند و نکاتش را به من میگفت و من لازم است به او ادای دین کنم و بگویم که از شیرزادی خیلی چیزها یاد گرفتهام.
وی افزود: آن زمان من همیشه در این فکر بودم که با مجموعه چیزهایی که در جنگ و درباره جنگ نوشتهام، چه کار کنم؟ تا اینکه آقای آخوندی و جلالی از بچههای اطلاعات عملیات گفتند که میخواهند فیلمنامهای در این باره بنویسند و با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هم در این زمینه توافقی کردهاند. خلاصه این شد که من همه این اطلاعاتم را جمعآوری کردم.
کرمیار گفت: کار که تمام شد، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، آن را رد کرد و گفت که این کاری نیست که ما بخواهیم روی آن سرمایهگذاری کنیم؛ به این دلیل که شخصیتهایی هستند که باید از آن خارج شوند مثل هاشمی رفسنجانی، قالیباف و محسن رضایی. من با این پیشنهاد مخالفت کردم و گفتم که برایم اهمیتی ندارد که این اثر ساخته شود یا نشود و لذا فکر کردم بهتر است این کتاب را در قالب یک رمان بنویسم و چاپ کنم که آقای حسنی، مدیرعامل سابق بنیاد ادبیات داستانی هم من را تشویق کرد تا آن را چاپ کنم.
این داستاننویس همچنین با اشاره به نظرگاههای مختلفی که در مورد نقد کتاب در ایران وجود دارد، گفت: نقد، تعریف کردن از یک اثر و بیان خوبیها و بدیهای آن نیست، کاری که در ایران بارها و بارها اتفاق میافتد. همچنین ما نقد را با انتقاد اشتباه میگیریم. در هر حال آنچه الان در این حوزه وجود دارد، این است که منتقدین بیشتر روی عناصر داستان بحث میکنند که غالبا به درد کلاسهای داستاننویسی میخورد تا مخاطب عام.
نظر شما