به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «جای پای جلال» شامگاه سه شنبه ۱۹ خرداد با حضو ر محمدرضا جوادی یگانه (رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، مهدی قزلی (نویسنده کتاب و مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی) و محسن اکبری (منتقد) در یکصد و چهارمین نشست بلور قلم فرهنگسرای فردوس نقد و بررسی شد.
محسن اکبری (منتقد) در ابتدای این نشست با بیان این که کتاب جای پای جلال حاصل تلاش و مرارتهای فراوان قزلی است، اظهار داشت: این اثر حاصل تکنگاریهای قزلی از سفرش به شهرهایی از ایران است که جلال آلاحمد به آنجاها سفر کرده است.
وی افزود: تا کنون آثار شایسته و درخوری از مهدی قزلی منتشر شده است که مطرح ترین آثار وی کتاب «پنجره های تشنه» است که از بدو چاپ از سوی انتشارات سوره مهر مورد اقبال مخاطبان و استقبال مقام معظم رهبری قرار گرفت.
اکبری، جای پای جلال را یک سفرنامه تطبیقی و اثری بکر دانست و افزود: قزلی در این سفرنامهها سعی کرده تا از نگاه یک نویسنده و فعال فرهنگی سالها پس از سفرهای آلاحمد به این مناطق، تغییر سیمای جغرافیایی و مردمان هر یک از این شهرها را به تصویر بکشد.
مساله آل احمد چیست؟
در ادامه این نشست محمدرضا جوادی یگانه (رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) با اعتقاد بر این که مساله جلال سفرنامه نویسی نبود بلکه ایران بود، گفت: قاعدتا کسی که نویسنده مملکت خود است باید درکی از آن جامعه داشته باشد، متاسفانه یکی از مشکلات اصلی که نویسندگان و روشنفکران جامعه ایران با آن مواجه بودند عدم شناخت و درک درست از ایران بود؛ ولی جلال از این ویژگی مثبت برخوردار بود و خود تجربه می کرد و رو به جلو گام بر می داشت.
یگانه با تاکید بر این که کسی که می خواهد از جامعه ایران بنویسد باید درکی از جامعه ایران داشته باشد؛ تصریح کرد: تجربه سیاست و شناخت جامعه ایران بخشی از کار این نویسنده فقید بود، تغییری که جلال آل احمد ابتدای آن را درک کرده، قزلی انتهای آن را در جای پای جلال نشان داده است.
رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ادامه داد: ما دانشگاهی ها خیلی فهم درستی از جامعه ایران نداریم و دنیای ما تنها به فضایی که خودمان می بینیم باز می گردد، تعبیر جلال این است که با قدم زدنی کوتاه در یک شهر می توان کلیت آن را مشاهده و درکی از آن پیدا کرد؛ بسیاری از نویسندگان ما که راجع به ایران نظر می دهند درک شان از ایران محدود به دنیای کوچکی است که در اطرافشان می بینند. درواقع ضرورت سفرنامه در کار جلال به ضرورت شناخت ایران باز می گردد.
وی با بیان این که ژانر سفرنامه بسیار زیبا است، افزود: سفرنامه نویسی پژوهش نیست بلکه یک ژانر نیمه ادبی، نیمه پژوهشی است و می توان گفت از پژوهش بسیار درونی تر است و نوشتن آن بسیار شجاعت می خواهد که کار قزلی از این نظر بسیار شایسته و قابل تقدیر است.
یگانه در ادامه با ارائه پیشنهادی مبنی بر ضمیمه شدن سفرنامه جلال در چاپ های بعدی این کتاب، گفت: قزلی در این اثر سعی کرده است مکان هایی که جلال ندیده و همچنین تغییرات صورت گرفته را به تصویر بکشد که بسیار ارزشمند است.
رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، نقد نکردن جلال را یکی از ضعف های این اثر برشمرد و افزود: در این اثر تطبیقی جای نقد بسیار وجود دارد و نقد تنها جاهایی که جلال ندیده، صورت گرفته ولی رویکرد جلال نقد نشده است.
وی با اشاره به گفته نیوتن مبنی بر این که «اگر من دورها را می بینم برای این است که بر شانه غول ها ایستاده ام»، اظهار داشت: قزلی بیش از این که بر شانه جلال بایستد واقعا جای پای جلال رفته است،
یگانه خطاب به قزلی ابراز امیدواری کرد: سفرهای خارجی جلال را هم بروید و در آن بخش نیز بر شانه های جلال باشید تا جای پای وی.
این مقام مسوول در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات گفت: قزلی در جای پای جلال خیلی زیرکانه از نقد سیستم پرهیز کرده است، در صورتی که جای کار بسیار داشت.
«جای پای جلال» پژوهش نیست
در بخشی دیگر از این نشست نقد و بررسی، مهدی قزلی (نویسنده کتاب و مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی) با بیان این که کتاب جای پای جلال بیش از آن که پژوهشی باشد یک کار ذوقی است، اظهار داشت: کار پژوهش از سیاق و روش خاصی برخوردار است که دانشگاهیان بهتر می توانند آن را تعریف کنند.
وی افزود: معتقدم که تک نگاری و سفرنامه نویسی نه کار علمی و نه ادبی محسوب می شود بلکه بینابین است و به همین دلیل در دوره اخیر خیلی مورد توجه نیست.
نویسنده کتاب جای پای جلال ادامه داد: رسانه های جدید و گوگل به عنوان نماینده این رسانه ها همان قدر که به ما اطلاعات می دهند باعث جهل هم می شود و دلیل آن هم این است که در پاسخ به هر پرسشی شمار زیادی جواب یکسان سازی شده به شما می دهند که شک شما را به یقین درباره صحت پاسخ تبدیل می کند. اما شهود علاوه بر یافتن یکسری جواب، پرسش هایی نیز به وجود می آورد که سبب شناخت، معرفت و تولید علم می شود.
قزلی با بیان این که جلال دنبال هویت بود، گفت: بسیاری از ایرانگردی های جلال به این دلیل بود و به نظر می آید جلال هر چه به پایان عمرش نزدیک تر می شود نگاه دقیق تری به اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران دارد.
نویسنده کتاب جای پای جلال ادامه داد: در پوستین جلال افتادن به دلیل این که خودش خود را نقد کرده، کار سختی است، با این حال اگر کسی به این نگاه کتاب جای پای جلال را بخواند که من آن را نقد کردم در آن نقد از جلال خواهد دید البته که نسبت به تعداد مواردی که تائیدش می کنم کمتر است ولی حتما نقد از جلال است.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ادامه داد: من مجذوب جلال نیستم ولی احترام زیادی برای این نویسنده قائل هستم چرا که فکر میکنم ما هر چه در حوزه ادبیات داریم از جلال آل احمد است.
قزلی خاطرنشان کرد: من نرفتم که خودم سفرنامه بنویسم شاید اگر قصد سفرنامه نویسی داشتم به مقاصد دیگری سفر می کردم اما این پروژه جای پای جلال بود. با این حال من کلا ماجرای خوزستان رفتن جلال را کنار گذاشتم چرا که جلال دوره ای به خوزستان سفر کرده که از نفت، جنگ و ... خبری نبوده و به اعتقاد من گزارش وی از خوزستان گزارش ورود برق به ایران است.
نظر شما