به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، در اين نشست كه با شعر و ترانه خواني از سوي اعضاي تشكل خانه ترانه و سخنراني اساتيد و صاحب نظران امر ترانه همراه بود ، دكتر محمد رضا تركي استاد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ، مقوله شعر را آغازگر ادبيات و تصنيف را آغازگر شعر برشمرد و گفت : شايد فهم اين مطلب كه ادبيات با شعر آغاز شده است كمي دشوار باشد اما جستارهاي تاريخي بيانگر اين مطلب است كه انسان ابتدا زبان به شعر گشوده است .
بنابراين مي توان گفت اولين شعر را اولين انسان روي زمين گفته و همان طور كه در اساطير ذكر شده ، اولين شعر را حضرت آدم سروده است كه از كشته شدن هابيل و آلودگي زمين دلگير شد و ابياتي را زمزمه كرد. اينها اگرچه افسانه هستند اما افسانه نيز از دل حقايق زاييده شده اند.
وي با بيان اين مطلب كه ادبيات ايران با ترانه و تصنيف آغاز شده است اظهار داشت : همواره سه جريان ادبي در بستر فرهنگي ايران وجود داشته است. ادبيات عاميانه ، ادبيات عمومي مثل سخنان حافظ و سعدي و ادبيات اختصاصي كه نوع خاصي از شعر است و بيدل و خاقاني و نظامي را مي توان نمود آن دانست. اين سه جريان ادبي در تاريخ ايران همزمان پيش رفته اند.
وي به سنت خوانندگي و ترانه سرايي در ايران باستان اشاره كرد و افزود : ما در دوران پيش از اسلام گوسانها را داشته ايم كه آوازهاي مردمي مي خوانده اند و برخي از آنها مثل باربد و نكيسا به دربار هم راه يافتند . اينان قبل از اسلام حافظ شعر و موسيقي در كنار هم بوده اند.
استاد دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ، وجود شعر در معناي تخصصي آن را در پيش از اسلام منتفي دانست و گفت : شعر با حضور اسلام در ايران پا گرفت و ترانه يا سرودهاي ايراني چيزي بين شعر و موسيقي بوده اند كه كلامي آهنگين و مسجع به شمار مي آمدند. بنابراين مي توان گفت سابقه و همخواني تصنيف با فرهنگ ايراني نسبت به شعر بيشتر است.
به گزارش مهر ، سيد مجتبي ميرعبداللهي مدير كل روابط عمومي وزارت كشور نيز در اين نشست گفت : انواع و ژانرهاي هنري مختلفي در ايران ظهور كرده اند اما به دلايل مختلف كمتر توانسته اند در دل اجتماع جاي بگيرند.
وي به تاثيرگذاري ترانه در ايران از دهه 1350 به بعد اشاره كرد و افزود : از دهه پنجاه به بعد ترانه ها كاملا صبغه مردمي پيدا كردند و صاحب كاركرد اجتماعي شدند. در سال هاي اخير نيز ترانه هاي قابل توجهي سروده شده اما شكل نگرفتن انگيزه ها و عدم ساماندهي ترانه سرايان مجال انسجام و ساماندهي آن را نداده است.
وي افزود : تشكيل چنين نشست هايي مي تواند علايق را دور هم گرد آورده و نياز جامعه را به شعر و موسيقي مرتفع سازد. البته نقد را نيز نبايد فراموش كرد و مي بايست بر مبناي جامعه شناسي شهري نقدهاي صحيحي از آن ارائه كرد.
در بخش ديگري از نشست افتتاحيه "خانه ترانه" در فرهنگسراي دانشجو ، علي معلم دامغاني با معرفي ترانه به مثابه گونه اي از انواع و ابعاد مختلف شعري اظهار داشت : ما در سال هاي اول انقلاب به جاي ترانه ، سرود داشتيم اما به لطف تلاش اساتيد اين امر، ابتدا ترانه به انگيزه رقابت با ترانه سرايان مقيم خارج از كشور پا گرفت و سپس به رشد و ارتقاي لازم دست يافت.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، علي معلم به اهميت عنصر نقد در رشد سطح كيفي ترانه ها اشاره كرد و افزود : موضوعات و مضامين متعددي وجود دارد كه هر يك مي توانند به صور گوناگون سروده شوند ضمن اين كه بسياري از موضوعات نيزاز سوي ترانه سرايان فراموش شده است.
اين شاعر در پايان، توجه به ظرفيت هاي موسيقايي اشعار در ترانه را يادآور شد و گفت : البته هيچ گاه نبايد شعر را فروگذاشت و تنها به تصنيف و ترانه بسنده كرد.
در خاتمه اين مراسم نيز افشين يدالهي ( شاعر و ترانه سرا ) با محدود خواندن امكانات و تسهيلات موجود براي شكوفايي ترانه سرايان جوان تصريح كرد : هيچ كس نمي تواند و نبايد ادعا كند كه عصر ترانه خاتمه پيدا كرده و ما امروز صاحب ترانه هاي قدرتمند نيستيم. به نظر مي رسد در ميان تعارفات معمول گرفتار آمده ايم و نه غزلي را بزرگتر از غزل حافظ و نه ترانه اي را شاخص تر از ترانه رهي معيري قلمداد مي كنيم. نبايد به اين مقوله غير واقع بينانه نگاه كرد و جايگاه استادي و پيشكسوتي هنرمندان گذشته را دليلي بر بي اهميتي و زوال فعاليت هاي امروز برشمرد.
گفتني است نشست هاي تخصصي " خانه ترانه " هر هفته پنج شنبه ها در فرهنگسراي دانشجو برگزار مي شود.
نظر شما