به گزارش خبرنگار سياسي "مهر" محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور نهم در ادامه سفرهاي استاني خود، در ششمين سفر روز سه شنبه 4 بهمن ماه عازم "خوزستان" مي شود.
استان خوزستان داراي 15 شهرستان مي باشد كه عبارتند از :"آبادان، انديمشك، اهواز، ايذه، باغملك ، بندرماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش،شوشتر ومسجد سليمان" |
استان خوزستان با مساحت 64236 كيلومتر مربع در جنوب غربي ايران و در محدوده 47 درجه و 42 دقيقه تا 50 درجه و 39 دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ و 29 درجه و 58 دقيقه تا 32 درجه و 58 دقيقه شمالي از خط استوا قراردارد اين استان از شمال به استان لرستان و از شمال شرقي به استان اصفهان از شمال غربي به استان ايلام از شرق و جنوب شرقي به استان چهارمحال و بختياري و استان كهكيلويه و بويراحمد و از جنوب به خليج فارس و از غرب به كشور عراق محدود ميشود.
استان خوزستان داراي 15 شهرستان مي باشد كه عبارتند از :"آبادان، انديمشك، اهواز، ايذه، باغملك ، بندرماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش،شوشتر ومسجد سليمان" خوزستان داراي 29 شهر و36 بخش و 112 دهستان مي باشد. جمعيت بالاي 15 سال خوزستان، حدود سه ميليون نفر برآورد مي شود.
رقص كارون بر زمين داغ خوزستان
درباره واژه «خوزستان»، معاني و تعابير فراواني وجود دارد كه قدمت و ديرينگي اين خطه را آشكار مي سازد. خوزيها قوم اوليه ساكن اين سرزمين بودند و با ايلاميان همتبار بودند. «ابن منظور» به سال 711 ه.ق. در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جيل من الناس، اعجمي معرب، يعني: «خوز» قوم يا قبيلهاي از مردم عجمند.از سوي ديگر «خوز» را به معني «شكر» و «نيشكر» نيز معنا ميكنند. زيرا خاك حاصلخيز و بارور خوزستان، استعداد ويژهاي براي رشد اين گياه داشته و آنجا بهترين محصول نيشكر را به دست مي داده است.
گزارش "مهر" مي افزايد: نفت و گاز مهمترين منابع طبيعي كشور براي اولين بار در اين استان و در شهر "مسجد سليمان" قريب به 80 سال پيش كشف و استخراج شد، از آن موقع تا كنون حوزههاي نفتي فراواني دراين استان كشف و مورد بهرهبرداري قرار گرفتهاست كه از مهمترين آنها حوزههاي نفتي اهواز مي باشند پالايشگاه آبادان و پتروشيمي بندر امام و ماهشهر و ... از جمله صنايع وابسته به نفت در اين استان مي باشد.
ادامه جلگه سبز دجله و فرات و رودخانه "كارون" به همراه رودخانههاي دز وكرخه و اروند و گتوند اين استان را يكي از مساعدترين استانها براي اجراي طرحهاي كشاورزي نموده است و هم اكنون بزرگترين طرح توليد نيشكر و صنايع جانبي آن دراين استان درحال انجام است ارتباط اين استان به آبهاي آزاد ازطريق بندرهاي آبادان و خرمشهر امكان ديگري از اين استان براي تجارت آزاد مي باشد.
.خوزستان يا «شكرستان» از ديرباز مهد تمدن و فرهنگ بوده و قابليتهاي سرشاري در اين زمينه داشته كه تاريخ، گواه صادقي بر اين مدعاست.
پيرمرد خرمشهري در كنار بساط محقر دستفروشي
«استرابون» جغرافي دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخيزترين جلگههاي جهان مي داند. زيرا رودخانههاي زيادي اين دشت را آبياري مي كرده كه امكان كشاورزي و آباداني را در اين منطقه ميسر ميساختهاست. شايد بر همين اساس بوده كه عدهاي بر اين باورند كه نام اين سرزمين «هند» يا «اند» بوده كه به معني "جايي با آبهاي فراوان" است.
وجود مراكز علمي و فرهنگي همچون دانشگاه جندي شاپور در اين استان دال بر اهميت و رونق اين خطه ارزشمند مي باشد كه استادان بزرگ دانش پزشكي را از يونان، مصر، هند و روم گرد هم آورده بودهاست. اين دانشگاه را نسطوريان مسيحي عراقي بهنام خانواده بختيشوع ايجاد كردند.
شلنگ آباد، يكي از مناطق محروم شهر اهواز
پزشكان برجسته و ناماوري كه به مداواي بيماران و تدريس دانشجويان رشتهپزشكي در اين دانشگاه مشغول بوده اند.اين دانشگاه طب كه به دستور شاپور اول (241-271 م) بنيان نهاده شد. توسط شاپور دوم (ذوالاكتاف) مرمت و بازسازي گشت و در زمان انوشيروان تكميل و توسعه يافت .علما، دانشمندان و شاعران بزرگي همچون: ابونواس حسن بن هاني اهوازي، كه از اركان شعر عرب است، عبداله بن ميمون اهوازي، نوبخت اهوازي منجم و فرزندانش، جورجيس پسر بختشوع گنديشاپوري و شاعران عرب زبان شيعي، مانند ابن سكيت و "دعبل خزائي" كه با اشعار خود ولايت و امامت را پاس داشتهاند و زبان به مقاومت گشودهاند از همين منطقه برخاسته و در اين ديار زندگي مي كرده اند.
خوزستان يكي از كهن ترين سرزمينهاي تمدن بشري است. اين تمدن در شش هزار سال پيش در شوش پديد آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عيلام در شوش پايه گذاري شد و سه هزار سال پيش از ميلاد.معبد زيباي چغارزنبيل نمونه اي شگرف از اين تمدن بزرگ و قديمي است.
معبد چغارزنيبل، يادگارباشكوه تمدن عيلام
در سال پانصد و سي و هشت قبل از ميلاد كورورش هخامنشي به بابل لشكر كشيد و با شكست بابل كليه خاك عليلام جزء متصرفات هخامنشي گرديد و شهر شوش به عنوان يكي ازپايتختهاي هخامنشي برگزيده شد.داريوش هخامنشي درحدودسال پانصدوبيست ويك قبل از ميلاد شوش را به مركز شاهنشاهي خود تبديل كردودرآن كاخ باشكوهي ازسنگ بنام هديش احداث كرد.
اما در دوران خلفاي عباسي، خوزستان يك "قتل عام خونين" را به ياد مي آورد: حجاج بن يوسف در سال هفتاد و هشت هجري قمري اين قيام مردم خوزستان را با بيرحمي و سنگدلي سركوب كرد. قيام ديگري نيز در سالهاي دويست و چهل و نه هجري قمري به رهبري صاحبآلزنج خوزستان را فراگرفت. در اواسط سده سوم هجري قمري دولت عباسيان رو به انحطاط گذاشت و زمينه رشد قيام ايرانيان فراهم شد. |
اما در دوران خلفاي عباسي، خوزستان يك "قتل عام خونين" را به ياد مي آورد: حجاج بن يوسف در سال هفتاد و هشت هجري قمري اين قيام مردم خوزستان را با بيرحمي و سنگدلي سركوب كرد. قيام ديگري نيز در سالهاي دويست و چهل و نه هجري قمري به رهبري صاحبآلزنج خوزستان را فراگرفت. در اواسط سده سوم هجري قمري دولت عباسيان رو به انحطاط گذاشت و زمينه رشد قيام ايرانيان فراهم شد. يعقوب ليث از سيستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال 261 هجري قمري فارس را تسخير و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسيان) آغاز كرد، ولي بلافاصله به شوش و شوشتر عقب نشيني كرد.
در دوره صفوي پادشاهان صفوي چندين بار براي سركوب مشعشعيان و افشار به خوزستان لشگر كشيدند هر بار پس از سركوب آنها مشعشعيان را بر حكومت نواحي تحت تسلط آنها ابقا كردند. با انقراض صفويان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به طهماسب ميرزا جانشين پادشاه شكست خورده صفوي وابسته باقي ماند و محمود افغان براي دست يافتن به اين ناحيه در سال 1136 هجري قمري لشگري به اين ناحيه گسيل داشت ولي نتيجهاي نگرفت.
نادر شاه، افغانها را از اصفهان بيرون راند و در بهار سال 1142 هجري قمري از راه فارس و كهگيلويه روانه خوزستان شد.
سرزمين زرخير و موقعيت استراتژيك خوزستان، باعث شده است كه مشام روباه پير استعمار-انگليس- در اين منطقه، هميشه حساس باشد، تقريبا از 200 سال قبل، رد پاي استعمار انگليس در خوزستان ديده مي شود: در سال 1267 هجري قمري قواي انگليس از طريق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پيش آمد. پس از سال 1273 سه هجري قمري كه جنگ انگليس با ايران روي داد تا پايان حكومت ناصرالدين شاه كهپنج سال طول كشيد در خوزستان جنگي روي نداد.
غيورمردان ارتش جمهوري اسلامي در حال پاكسازي ميدان مين در منطقه شلمچه
در اين زمان عشاير عرب به چند بخش تقسيم شده و هر بخش شيخي جداگانه داشت كه حاج جبار خان نامآورتر از ديگران بود و پس از جنگ انگليس فداكاريهايي از خود نشان داده بود، توسط ناصرالدين شاه به رتبه سرتيپ اولي ارتقاء يافت. پس از او پسرش شيخ خزعل جانشين پدر شد و با كشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. اين مرد كه با حمايت انگليس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود. انگليسها عثمانيها را از خوزستان بيرون كردند و رشته اختيار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر ، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر يك از شهرهاي شوشتر و دزفول اداره سياسي يا كنسولگري و عدليه داير كردند.
سرزمين زرخير و موقعيت استراتژيك خوزستان، باعث شده است كه مشام روباه پير استعمار-انگليس- در اين منطقه، هميشه حساس باشد، تقريبا از 200 سال قبل، رد پاي استعمار انگليس در خوزستان ديده مي شود |
در شهريور 20، انگليس از جنوب به ايران حمله كرد و از كل ارتش رضاشاهي ، تنها يك ناوشكن كوچك ايراني در مقابل اين هجوم ايستاد كه با بمباران و غرق كردن اين ناوشكن، انگليسي ها بر جنوب مسلط شدند.
در دوران ملي شدن صنعت نفت - دهه سي شمسي- نيز كشتي هاي نيروي دريايي انگليس براي اينكه ايرانيان را بترساند و آنها را از ملي كردن صنعت نفت، باز بدارد، مرتبا در خرمشهر و آبادان مانور مي دادند و شليك هاي بي هدف مي كردند، اما...اين بار انگليسي ها با خفت از صنايع نفت جنوب ايران، رانده شدند.
مردم خوزستان با وجود تنوع فرهنگي و قوميتهاي مختلف- كه خود يكي از ويژگيهاي اين استان است- به تمامي مذهب شيعه دارند. غيراز شيعيان، تنها در شهر اهواز عده قليلي از پيروان حضرت يحياي ذكريا صابئين در حاشيه رود كارون سكني دارند و اغلب به كار زرگري مشغولند. نيمه? شرقي استان بيشتر بختياري و فارسنشين است.
زخم جنگ هنوز بر پيكره خوزستان خودنمايي مي كند...
جمعيت شهرهاي بزرگ كل استان آميزهاي از بختياري و فارسهاي شوشتري/دزفولي، مهاجران گوناگون از سراسر ايران و ايرانيان عرب است.
اما مهمترين خاطره خوزستان زيبا و سبز، " جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران" است، خوزستان اولين پاره پيكر ايران اسلامي بود كه با دشمن بر آن زخم زد و خاطره تلخ اشغال خرمشهر توسط بعثي ها- بعد از قريب به چهل روز مقاومت مردانه مدافعان شهر- و فتح دوباره آن در سوم خرداد 61 ، بي شك تلخ ترين و شيرين ترين خاطره خوزستاني ها، حتي ايراني ها است!
ريختن خون قريب به سيصدهزار شهيد در زمين تفيده خوزستان، الحق لقب " كربلاي ايران" را شايسته و سزوار اين پاره تن ايران عزيز مي كند.
رهبرمعظم انقلاب، جمله اي معروف در مورد خوزستان دارند: خوزستان، در جنگ تحميلي ، همه دين خود به انقلاب را پرداخت.
نظر شما