مجله مهر – پریناز فروزان: احسان علیخانی در آغاز بیست و سومین قرار ماه عسل با اشاره به تمام شدن آخرین شب قدر و آغاز روز بیست و سوم ماه رمضان گفت: چیزی کمتر از یک سوم از این ماه عزیز و متفاوت باقی نمانده است. معمولا ما این گونه هستیم که هرجا میرویم، ممکن است در لحظه زندگی نکنیم، به دنبال این هستیم که زودتر نقطه بگذاریم، از آن خارج بشویم و با خاطرهاش زندگی کنیم. در مورد نفس کشیدن در این ماه مبارک هم همین گونه است. انگار حواسمان نیست، از لحظههایش لذت نمیبریم، و وقتی تمام میشود یا افسوس و حسرت ثانیههایش را میخوریم و یا خاطرات لحظههایش را تعریف میکنیم. اما شاید تنها هفت افطار از این ماه عسل باقی مانده ، فکر میکنم بتوانیم به اندازه تکتک ثانیههایش زندگی کنیم و نفس بکشیم.
کل کل سادهای که غوغا کرد...
احسان علیخانی گفت: زمانی که جواب دندانشکنی میشنوم، حالم گرفته میشود و قانع میشوم خیلی لذت میبرم. وی با اشاره به ماجرای عقیل و اتفاقات پیرو آن، از کل کل سادهای گفت که منجر به پیدایش طرح محسنین و باعث شادی دل 270 هزار کودکی شد که در سرزمین ما زندگی میکنند. او گفت: عقیل قهرمان 8 سالهای بود که مهمان ماه عسل شد. او به دلیل ناتوانی پدر و مادرش، سرپرست خانواده شد و مخارج آنها را تأمین میکرد. از آنجایی که ما روی مهمانهایمان تعصب داریم برایتغییر زندگی عقیل تلاش و دوندگی کردیم. که در این میان کمی هم با دوستان در کمیته امداد کل کل و دعوا هم داشتیم و من خیلی از موضع بالا با آنها صحبت میکردم، تا این که یکی از این دوستان گفت: ما باید نیم ساعت با هم صحبت کنیم. من اگر قانع نشده بودم نمیگفتم. به من گفت: ممنون که به خاطر مهمانت حرص میخوری، جیغ میزنی، اما عقیل یک نفر است و ما 270 هزار از این کودکان را شناسایی کردیم و تشکیل پرونده دادیم. وقتی من تنها 70 تا از این پروندهها را نگاه کردم دیگر نتوانستم ادامه بدهم، و حتی عقیل نسبت به آنها شرایط خیلی مساعدتری داشت. آنها گفتند که این طرح موجود است و سالها روی آن کار کردند، اما شدنی نیست. همانجا ما تصمیم گرفتیم که به پشتوانه نگاه مهربان شما اثبات کنیم که این طرح شدنی است و میتوان این کودکان را حمایت کرد. وی افزود: در دو شب گذشته 150 هزار نفر از این کودکان حامی پیدا کردهاند که از این میان 3 هزار و 500 حامی از هموطنان خارج از کشور میباشند. او ضمن تشکر و آرزوی سلامتی برای تمام افرادی که در این طرح شرکت میکنند و آنهایی که دوست دارند شرکت کنند اما مسائل و مشکلات مالی مانع از این امر میشود، مخاطبین ماه عسل را دعوت به تماشای آیتم پشت صحنه روز قبل ماه عسل کرد.
ببخشیم تا بخشیده بشویم
علیخانی با صحبت از موضوع اعتماد و فرصت دادن به دیگران وارد صحنه ماه عسل شد. آقای دکتر نبی به همراه دو زوج مهمان این قاب ماه عسل بودند. دکتر نبی در آغاز گفتگو از نوع نگاه آدمها به مسائل پیرامون زندگی گفت. وی افزود: تغییر نوع نگاه به زندگی، باعث تغییر در نوع فکر کردن و تغییر در شیوه فکر کردن، موجب تغییر در سبک زیستن میشود. یعنی نگاه ما افکار ما را و افکار ما افعال ما را میسازد. من احساس میکنم امروز حال همه ما خوب است. ما که در الغوث الغوث گفتنهای دیشبمان بخشیده شدیم. حس میکنم امید به بخشش خداوند حال همه ما را خوب کرده است. دیشب که از حرم امام رضا(ع) بیرون میآمدم احساس میکردم حال همه خوب است، همه به هم لبخند میزدند، چون مطمئن بودند که بخشیده شدهاند. علیخانی با اشاره به این که تا کنون حدود 80 مهمان ماه عسل از مشهد مقدس بودند،گفت: کاملا مشخص است که امسال اسپانسر و حامی ماه عسل امام رضا(ع) بودند. وی همچنین ضمن تأیید سخنان دکتر نبی گفت: این سبکی و طراوتی که شما از آن میگویید همیشه یا بر خلاف تصور خیلیها از پس هیئت و دستگاه امام حسین(ع) شکل میگیرد و یا از همین خالص شدن در همین شبهای قدر اتفاق میافتد. من همیشه میگویم: من که خودم بهتر از هر کسی از احوالاتم خبر دارم. یعنی اگر دم به تله هیچ قاضی ندهم، خودم که قاضی خوبی برای خودم هستم. یعنی مجرم باشم، بیمعرفت باشم، بدی و نامردی کرده باشم، آبرو برده باشم و .. شب موقع خواب میدانم چه کردم. ولی حسن این شبها این است که با علم غیب میروم، میدانم تکلیفم معلوم است و به خدا میگویم من اگر تو را نداشته باشم به سراغ چه کسی بروم. برای همین حال دل آدم حال خوشی میشود. ولی موضوعی که مشق کردنش خیلی سخت است و موضوع مورد بحث ما است این است که ما.. اصلاح میکنم، من، کلا عادت دارم که بخشیده بشوم و نبخشم. یعنی اگر اشتباهی کنم، انتظار دارم من را ببخشند و اگر از کسی کینهای به دل داشته باشم حاضر به بخشیدن آن فرد نیستم. دکتر نبی در تکمیل صحبتهای علیخانی گفت: بخشیدن لطفی است به خود نه به دیگران، ببخش چون اگر او لایق بخشیدن نیست، تو لایق آرامش و رها شدن هستی.
فرصتی دوباره
در ادامه آیتمی از کانون اصلاح و تربیت پخش شد و کودکانی که بعد از خروج از آنجا نمیدانند باید چه کار کنند. احسان علیخانی با اشاره به همین نکته از فرصت دوبارهای گفت که همه ما در زندگی به دنبالش هستیم و این در حالی است که اکثر ما حاضر نیستیم این فرصت را در اختیار این کودکان و چنین افرادی قرار دهیم. اما آقای دکتر نبی شاخصه ویژهای دارند و افرادی نظیر ایشان معدود هستند. ایشان کارآفرین نمونهای هستند که برای خط تولید افرادی را استخدام میکنند که به دلایل عمدی یا سهوی، سوءپیشینه و سابقه زندان دارند، کسانی که در هیچ کجای دیگر امکان استخدام و اشتغال ندارند. دکتر نبی با ذکر دو نوع ترس مجازی و حقیقی از ترس مجازی عموم مردم از افرادی گفت که خداوند آنها را بخشیده است. وی با اشاره به این جمله که بالای مقبره شیخ ابوالحسن خرقانی در دامغان نوشته شده"هرکه در این سرای درآمد نانش دهید و از ایمانش مپرسید چون آن که در نزد خدای به جانی ارزد، در سرای ابوالحسن به نانی ارزد. " گفت: خداوند او را بخشیده، او در شب قدری، یا در حرمی به خدا گفته اشتباه کردم. و بعد من خادم سر راه او قرار گرفتم.
به جای حرف زدن عمل کردم
احسان علیخانی پرسید: چرا پذیرفتید به آدمهایی که سوء سابقه دارند کار بدهید. چرا مثل بقیه از کنارشان ساده عبور نکردید؟ دکتر نبی پاسخ داد: روزی از یکی از اساتیدم خواستم تا درسی را به من یاد بدهد که به بقیه دانشجوهایش یاد نداده بود. او گفت: به گونهای زندگی کن که اسمت با جسمت در خاک دفن نشود. این جمله در ذهنم ماند. سوار تاکسی شدم و فرمایش بزرگی از امیرالمؤمنین(ع) را از زبان گوینده رادیو شنیدم: چه سکوتی دنیا را فرا میگرفت اگر هر کس به اندازه عملش صحبت میکرد. با شنیدن این جمله حالم بد شد. چون برای این که حال آدم خوب شود اول باید بد شود و باید به هم بریزی تا یک ساختن صورت بگیرد. بعد از یک ساعت حالم خوب شد. تصمیم گرفتم به جای حرف زدن عمل کنم. اما کار تکراری محکوم به شکست است و کار متفاوت ماندگار میشود. بنابراین به سراغ کسانی رفتم که به خاطر سوء پیشینه کسی به آنها کار نمیدهد. از افرادی که با من همفکر بودند یک تیم مدیریتی تشکیل دادیم. باید کسب و کاری را به راه میانداختیم که دستی باشد و ماشینی نباشد، چون هدف پول نبود ولی پول به سراغمان آمد. به سراغ بسته بندی زیتون رفتیم و با صاحب کارخانهای صحبت کردیم و این کار را راه انداختیم. در تمام لحظههای تولید من خدا را دیدم. وی خطاب به علیخانی گفت: احسان! در برنامه تو، انسان نمیتواند خودش نباشد. در ماه عسل آدم باید خودش باشد. وی در پاسخ به سؤال علیخانی که پرسید: چه طور خدا را دیدید؟ گفت: روزی یک جعبه زیتون به ارزش 18 هزار تومان برای فروش به یکی از کارگران کارخانه دادم و او حتی دو هزار تومان برای برگشتن نداشت. امروز او صاحب یک شرکت بزرگ است و صد نفر کارمند دارد. مهم این است که ما باور کنیم خدا با ما است.
سوء پیشینه شرط استخدام ماست
وی افزود: اولویت استخدام در کارخانه ما با کسانی است که سوء پیشینه دارند و من در مصاحبهای با روزنامه ایران علت این شرط را توضیح دادم. روزی جوانی که به خاطر بدهکاری به زندان افتاده بود پس از آزادی از زندان اسلامشهر به دنبال کار آمد. او مصاحبه من با روزنامه ایران را در زندان دیده بود و از طرفی به خاطر کمک یک خیّر از زندان آزاد شده بود و به خاطر کار به کارخانه ما آمد و حالا انباردار کارخانه است. انباردار مطمئن و قابل اعتمادترین فرد در یک کارخانه است.
تلاش برای احیای اعتماد از دست رفته
مهمانان دیگر علیخانی دو جوان بودند که به همراه همسرانشان در صحنه ماه عسل حضور داشتند. یکی از آنها به اتهام خیانت در امانت با شکایت صاحب فروشگاهی که در آنجا کار میکرد راهی زندان شده بود. حمیدرضا گفت: بعد از آزادی با این که فرصتهای زیادی برای اشتغال داشتم اما به دلیل سوء سابقه همه را از دست میدادم. تا این که یک مدیر عامل به من اعتماد کرد و به عنوان یک کارگر سابقهدار وارد مجموعهشان شدم و این اعتماد به حدی رسید که در حال حاضر در یک پست سازمانی عالی مشغول به کار هستم. همسر حمیدرضا گفت: آن زمان نسبت به همسرم سست شدم ولی به این موضوع فکر کردم که اگر من که همسرش هستم به او اعتماد نکنم جامعه چگونه به او اعتماد خواهد کرد. به همین دلیل و به خاطر فرزندم فرصت دوبارهای به او دادم.
داستان غلامرضا
غلامرضا مهمان دیگر علیخانی علت زندانی شدنش را طمع به چک امانت مردم دانست. او نیز به نوعی به خاطر خیانت در امانت راهی زندان شده بود. غلامرضا گفت: آن زمان همسرم تازه بعد از شش سال جدایی و قهر به زندگی برگشته بود. حکم من سه سال حبس بود اما با رضایت شاکی بعد از دو ماه آزاد شدم. بعد از آزادی به خاطر سوء پیشینه نمیتوانستم کار پیدا کنم. و در حال حاضر کارگر آزاد هستم. همسر غلامرضا گفت: بعد از آزاد شدنش از کانون سعی کردم دوباره به او اعتماد کنم. هنوز نتوانسته کاری پیدا کند ولی از زندگی با او راضی هستم و به خاطر تلاشش حضر هستم او را ضمانت کنم.
مردم داغدار شهدا هستند
در ادامه احسان علیخانی ضمن تشکر دوباره از بچههای زحمتکش تفحص، مخاطبانش را دعوت به تماشای آیتم تشییع پیکر شهید سید جلیل میری در کرج کرد. تشییعی که با حضور خیل کثیری از مردم استان البرز نشاندهنده داغی است که از مظلومیت این شهیدان بر دل مردمان این سرزمین نشسته و ارزش این شهدا را در نزد مردمی از هر رنگ و طیف و عقیدهای نشان میدهد. شهدایی که خونشان گواهی بر حقانیت قرآن و دین اسلام است. وی سپس از محسن نجفی، محمد پیوندی و ایمان قیاسی برای تهیه این آیتم تشکر کرد.
فرصتی برای اعتماد کردن
احسان علیخانی در پایان برنامه به دکتر نبی گفت: ما خیلی جستجو کردیم و افراد کمی را مانند شما پیدا کردیم که برای افرادی که سوء سابقه دارند فرصت و امکان اشتغال به وجود میآورند. برای اینکه آنها هم خانواده و حق زندگی دارند و اتفاقا شرایط سخت و خطرناکتری دارند. شما بر خلاف خیلیها به این افراد اعتماد کردید، هیچ وقت از هیچ یک از این افراد بیمعرفتی یا خیانت دیدید؟ دکتر نبی قاطعانه پاسخ داد: نه هرگز هیچ کدام از اعتماد من سوء استفاده نکردند. و از آنهایی که امکان ایجاد فرصت اشتغال برای دیگران را دارند خواست تا به چنین افرادی فکر کنند و برای آنها قدمی بردارند.
کلام پایانی
احسان علیخانی به هنگام خروج از قاب ماه عسل گفت: من فکر میکنم نکته کلیدی این است که این اعتماد را میتوان ساخت ولی خیلی از ما بیشتر بلدیم آن را خراب کنیم. به بعضی از این آدمها میتوانیم اعتماد کنیم و مثل کوه به آنها تکیه بدهیم یا میتوانیم به آنها اعتماد نکنیم و مثل آوار روی سر خودمان خراب بشوند. ماهتون عسل
نظر شما