به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه اطلاعات در یادداشت روز پنج شنبه خود به قلم «ابو القاسم قاسم زاده» نوشت:
در میان هیاهوی خستهکننده زندهباد و مردهباد توافق هستهای و ماجرای «برجام»! اخبار تلخ خسارتهای جانی و مالی ناشی از طوفان در چند استان کشور گم شد و در محاق قرار گرفت. بهطوری که دیروز سخنگوی دولت ـ«نوبخت»ـ تنها در اندازه یک جمله کوتاه گفت: «در اولین نشست هیئت دولت گزارش رئیس ستاد بحران کشور داده خواهد شد.» و از شرح ابعاد خسارتهای آن عبور کرد. حالا اخبار فاجعهبار طوفان بعد از چندین روز سر برآورده و شورای شهر تهران با انتقاد از ناتوانی در پیشبینی طوفان، ضعف ستاد بحران کشور را مورد انتقاد قرار داده است. اما هنوز کسی یا نهادهای مربوط، مسئولیت حوادث ناشی از خسارتهای طوفان و سیل را به عهده نمیگیرد.
صدا و سیما در بخشهای خبری اطلاع داد که تاکنون آمار کشتهشدگان ۲۸ نفر و خسارت یک بخش از چند شهر و روستا نزدیک به ۳۹ میلیارد تومان برآورد شده است. البته هنوز آمار کامل و دقیق از تعداد کشتهشدگان، مجروحان و وسعت خسارتهای مالی از سوی مراکز رسمی داده نشده است. خبرها و شایعهها همچنان اطلاع ازتعداد بسیاری خودروهای شخصی مفقودشده دارد که جستجو درباره آنها ادامه دارد. نبود اطلاعرسانی دقیق، سریع و کامل بهطور رسمی از «ستاد بحران کشور» موجب شایعهسازی بسیار شده است و نگرانی افکار عمومی را دوچندان کرده است. رئیس ستاد بحران کشور هم که چند دقیقهای در بخش خبری صدا و سیما ظاهر شد، گفت: حادثه طوفان چندان بزرگ نبوده است! خبرنگار صدا و سیما از سخنان او متعجب شد. رئیس ستاد بحران، وسعت طوفان و خسارتهای آن در چند استان کشور را آنچنان عادی جلوه داد که هر بینندهای را مجاب میکرد که یا رئیس ستاد بحران کشور نمیداند «بحران» چیست؟ یا چنان دریادل است که بهقول معروف اگر همه را آب ببرد، ایشان را خواب میبرد!
طوفان و سیل و زلزله و خسارتهای آن در هر کشوری اتفاق میافتد. برخی از کشورها در فصولی از سال در معرض آن قرار میگیرند اما در اغلب این کشورها پیشگیری از آسیبها مقدم بر پیشبینی آن است. «ژاپن» یک نمونه خوب از پیشگیری در برابر خسارتهای زلزله است که اساس ساختمانسازی و معماری خود را با تعریف یک کشور زلزلهخیز و یا در معرض طوفان و سیل، متحول کرده است. اما با همه تمهیدات پیشگیری، اولین اقدام مسئولین در این کشورها، پیشبینی هرچند بهطور نسبی و حتی احتمالی است تا همه بخشهای مسئول ایمنی در سطح کشور و مردم از خطرات آن آگاه باشند. این روش پیشبینی حتی در حد احتمال، بهصورت فوری و اورژانسی تمامی مناطقی را که در معرض خطر قرار خواهند گرفت، درحالت اضطراری و آمادهباش کامل قرار میدهد. با این روش پیشبینی در عمل، خسارتهای جانی شهروندان به حداقل میرسد.
حال اگر همین پرسش پیشبینی درباره طوفان و سیل اخیر را از سازمانها و نهادهای مسئول خودمان داشته باشیم، در نهایت پاسخ میدهند، ما غافلگیر شدیم! سازمان هواشناسی در دفاع از اطلاعیههای روزهای گذشته خود میگوید، پارازیتها مانع از رصد ماهوارههای هواشناسی بینالمللی که پیشبینی طوفانهای قریبالوقوع را میکند، میشود و همین میزان از اطلاعات کلی را نیز این سازمان از طریق ایستگاههای زمینی خود در سراسر کشور با بضاعت و امکانات محدود، بهدست میآورد. مشابه چنین پاسخی را از وزارت راه و پلیسراه و امدادرسانی و محیطزیست و اداره اماکن و شهرسازی و شهرداریها و... میتوانید دریافت کنید! ردیف این نقدها به اختصار چنین است:
۱ـ بخشی از نهادها بر ساخت و سازهای بیرویه و غیرقانونی در حاشیه و مسیررودخانهها تأکید میکنند که در نهایت یعنی قصور و یا تقصیر اصلی در ایجاد خسارتهای ناشی از سیل و طوفان در این مناطق را مردم برعهده دارند!
۲ـ وقتی در چند لحظه جاده فیروزکوه، هراز یا کرج ـ چالوس با طوفان و سیل و ریزش سنگهای چندین و چند تن تخریب و مسدود میگردد و در همین چند لحظه جان چندین و چند نفر گرفته میشود، آیا کسی میپرسد، اشکالات این جادهسازی و مهمتر ایمنسازی آن که جاده کوهستانی نامیده میشود در کجاست و تا چه اندازه در حد استاندارد است!؟ و چرا بلافاصله آژیر خطر پلیسراه از طریق صدا و سیما بهصورت اخبار فوری به صدا در نیامد و یا جاده بسته نشد آنهم از مبدأ که هیچ مسافر و یا خودرویی در آن ساعت اضطراری وارد جاده نگردد؟ چرا مردم را در جریان پیشبینی فوری خطر مرگ قرار ندادند؟ در گذشتههای دور در همین جادهها که به جادههای خطرناک و مرگآفرین مشهور بود، تابلو هشداری در نقاط خاص قرار داشت با این نوشته، «پیچ خطرناک، مرگ در کمین است». راننده هم تکلیف خود را در مییافت. حالا با این جادهسازی و ایمنسازیهای آن به گمان از اول تا انتهای آن باید تابلوی «مرگ در کمین است» نصب گردد، چون ایمنی این جادهها و استاندارد آنها را هیچ نهاد و مقام مسئولی تضمین نمیکند. لابد اینجا هم مردم مقصرند که چرا از این جادهها عبور میکنند!؟همین ارزیابی را درباره ساخت و ساز ساختمانهای چند طبقه میتوان نوشت که مهندسی ساخت آن برباد است!
مرگ بیش از ۳۰ نفر که هنوز هم کاوش ادامه دارد و خسارتهای مالی چندین و چند میلیاردی از یک طوفان که به نظر رئیس ستاد بحران کشور «محدود بوده است!» زنگ خطر را بار دیگر به صدا درآورده که ما در کشور برای تأمین جان و مال مردم گویی نه برنامهریزی (پیشبینی) و نه توان قوی (پیشگیری) داریم. نهادها هم کمتر مسئولیتپذیرند! باقی میماند این موضوع که ماجرا از امروز تا چند روز دیگر، موازی اخبار زندهباد و مردهباد سیاسی (پرونده هستهای)، در رسانهها پیش خواهد رفت.
نظر شما