۲۹ بهمن ۱۳۸۴، ۸:۰۲

تحليل " مهر " از جايگاه و بايدها و نبايدهاي ادبيات داستاني ايران

داستان ملال انگيز " ادبيات داستاني " در كتاب سال !

داستان ملال انگيز " ادبيات داستاني " در كتاب سال !

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : بيست و سومين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ، چندي پيش با معرفي برگزيدگان در رشته هاي مختلف به كار خود پايان داد . آنچه در اين ميان بيش از همه جلب توجه مي كرد ، عدم انتخاب چندباره كتاب سال در حوزه ادبيات داستاني بود كه بدون ترديد باز هم با واكنشهاي زيادي همراه خواهد شد .

1- جايزه معتبر كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در ميان ناباوري يك عده و باورمندي و خرسندي عده اي ديگر براي چندمين سال پياپي، اثري را در حوزه ادبيات داستاني شايسته تقدير و معرفي ندانست. آنها كه معتقدند انتخاب يك رمان برگزيده از سوي داوران وزارت ارشاد، خون تازه اي را به رگ هاي ادبيات مي دمد، مايوس ماندند و آنها كه دل خوشي از انتخاب هاي دولتي و رسمي ندارند و جوايز تخصصي موجود را ترجيح مي دهند، نفس راحتي كشيدند.

2- جوايز، مراسم ها و نمايشگاه هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان يگانه نهاد رسمي متولي امر توليد، حمايت، نظارت و هدايت موضوع كتاب و كتاب خواني در كشور، نمايان كننده سمت و سوها، جهت گيري ها و سياست هاي كلي اين اداره است ؛ به گونه اي كه فحواي آن را مي توان از ميزان توجه و نحوه رويكرد به حوزه مزبور در جوايز و مراسم ها و ... مشاهده كرد.

3- در جشنواره هاي گسترده و پرحجم - حداقل به لحاظ تبليغاتي پرحجم و پرسر و صدا - نظير فيلم و تئاتر بين المللي فجر، همواره مي توان خط كشي ها، مرزبندي ها و گرايش هاي غالب و موردپسند اين وزارتخانه را كه به دليل ساختار متمركز توليد و پخش و حمايت ها و ... ، تنها دستگاه اجرايي ( يا تمام كننده ) و متولي كشور به شمار مي رود، تشخيص داد.

4- چينش دولتي و ساختار لوياتان گونه حاكم بر توليدات هنري، بدون ترديد مستلزم حركت روي خطوطي موازي و همسو است كه اين خطوط نيز از رهگذر نوع حمايت ها از پاره اي مضامين و رشته ها و يا غضب ورزي وعدم توجه به دسته اي از نحله ها و گرايش ها، به وضوح قابل مشاهده است.

 از نگاه تحليلگر كتاب مهر،  در صورت عدم درك و دريافت به موقع نيز، جوايز و جشنواره ها و همايش ها كه كاملا بر اساس دفترچه هاي سياست هاي دولتي به مرحله اجرا در مي آيند، فرصتي ديگر براي شناخت سمت و سوهاي مورد پسند حمايت كنندگان و قدر و منزلت و درجه بندي پديدآورندگان به حساب مي آيد.

5- در دهه شصت و سال هاي آغازين دهه هفتاد، موج گسترده توليدات تلويزيوني و سينمايي و ادبي و ... براي رده سني كودك و نوجوان ، خبر از نوعي آينده نگري و توجه به نسل جديد و پرورش فرزندان اين مرز و بوم مطابق با آموزه هايي معين و دور ساختن آنان از تفريحات ناسالم و احيانا مخرب مي داد. اين سياست بطور همزمان از طريق دستگاه هاي حمايت و توليد كننده به اجرا درآمد و در سال هاي بعد، جاي خود را به اهداف و رويكردهاي تازه اي داد. جوانان امروز نيز بدون شك كودكان ديروزند.

6- كتاب، فيلم، موسيقي و ... از ديد دولت هاي تمركزگرا، اسبابي تفنني و البته آماده براي تبليغات و ترويج هاي گوناگون، يك قسم محصولات براي ايجاد و حفظ يكپارچگي به حساب مي آيد. از اين رو در دوران جنگ، دوران صلح، دوران گذار، دوران تهديد، دوران تحقير و ... به فرياد جامعه مي رسند و القائات لازم و متعهدانه را به بطن جامعه تزريق مي كنند. 

7- در چنين ساختاري، هنري متعهد است كه با ناديده انگاشتن فرد و فرديت هنرمند، نگاهي جامعه شمول، هويت مند و مليت محور و روحي آكنده از حس همبستگي و اتحاد داشته، از پرداختن به حيطه هاي تجربي، آوانگارد و نوگرا پرهيز نمايد. در غير اين صورت همچون سازي خواهد بود كه در اركستري باشكوه، خارج زده و به اصطلاح ساز خود را مي زند. بديهي است شاكله اركستر و نظم حاكم را دستخوش آسيب قرار داده فلذا مستحق خروج از دسته مي باشد.

8- بهرام بيضايي، ناصر تقوايي، محسن مخملباف و عباس كيارستمي در سينما و شهرنوش پارسي پور و رضا براهني در ادبيات، هر كدام چند سالي را به دلايل مختلف خارج از گود سپري كرده اند. فراموش نكنيم كه حيطه تعهدآميز هنر، نمي تواند جولانگاه شخصي فرد باشد. 

9- حتي اگر همه اينها را بپذيريم ، باز يك پرسش بر جاي مي ماند .  موسيقي ايراني را تعزيه اسلامي از زوال و انحطاط نجات مي دهد. سينماي تبليغاتي و جان نثار رژيم پهلوي را امام ( ره ) با جمله اي حكيمانه احيا مي كند و تئاتر در مساجد و در ميان انقلابيون صاحب جايگاه و وجهه اي كارآمد مي شود. ادبيات كودك و نوجوان به خاطر زلالي نگاه، پيام ها و كودكانگي حرف ها و قصه هايش، بيش از همه پر و بال مي گيرد و رمان و داستان نيز متاثر از فضاي انقلابي  و حماسي جامعه، رنگ و بوي اجتماع را از آن خود مي كند.

پرسش اصلي اينجاست ... آيا ادبيات داستاني مثل سينمايي كه خيلي سريع ، مظروف را به خود مي پذيرد، قادر نيست اطلاقي چون " معناگرا " را - حداقل در نيمي از توليدات ساليانه اش - پذيرا باشد و با همان پنجاه درصد ، اهميت " بودن " اش را به رخ بقيه هنرها بكشد و صاحب دفترچه بيمه و حقوق ثابت و حمايت هاي ويژه شود؟

10- در ميان جوايز كتاب سال 1384، توجه بيش از پيش به ادبيات كودك و نوجوان ، خبر از تغيير فصل و ورق خوردن برگي تازه - و البته نوستالژيك - در حوزه ادبيات داستاني ايران مي دهد.

از نگاه تحليلگر مهر، به نظر مي رسد كودكان اين نسل نيز همچون ادوار گذشته ، بيش از همه در معرض آسيب قرار دارند و اين تنها يكي از بايدها و نبايدها و سمت و سوهاي تازه فرهنگ مداران را در تعيين سرلوحه هاي تازه سياست گذاري نشان مي دهد. نويسندگان كودك مي توانند خوشحال باشند.

کد خبر 291877

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha