خبرگزاری مهر - گروه استانها: سال ۸۳ بود و جاده پیچدرپیچ هراز و خانوادهای که همه دلخوشیاش را در سانحه از دست داد و سه عضو آن دچار حادثه شدند. مادر و فرزند پس از مدتی مداوا میشوند اما مرد خانواده دو سال به کما میرود و پس از به هوش آمدن نیز زندگی نباتیاش را آغاز میکند.
سهم مرد خانواده از این زندگی تنها نفسی است که میآید و میرود، او که روزی نانآور خانواده بوده، اکنون در کنج اتاق آرمیده و نظارهگر تلاش زن و فرزندش برای ادامه زندگی است.
این خانواده سالها در منزلی که با کمک مردم و خیران تأمینشده، سکونت دارند و بابای خانواده که تا دیروز نانآور زندگی بود اکنون حتی از تکلم نیز بازمانده است و در این چرخه زندگی، مادری از تبار بانوان بهشتی، مردانه بهپای عشق نشسته و کولهبار زندگی را به دوش میکشد.
در این چرخه زندگی، مادری از تبار بانوان بهشتی، مردانه بهپای عشق نشسته و کولهبار زندگی را به دوش میکشد
وقتی در خانه کوچک اما باصفایشان که با عطر محبت و امید آکنده شده، گام مینهی، عشق و ایثار یک مادر ایرانی را به نظاره مینشینی که چگونه در کشاکش روزگار، بار سنگین زندگی را به دوش میکشد و تابلویی مجسم از ایثار و گذشت و وفاداری را ترسیم می کند.
مادر خانواده میگوید: سال ۸۳ بود که درراه مسافرت به تهران و در جاده هراز با خودرو پراید دچار سانحه شدیم و من، فرزندم و همسرم آسیب دیدیم اما شوهرم دو سال تمام در کما بود و پس از به هوش آمدن نیز یک زندگی نباتی را شروع کرده است.
درد و دل خانم مرادی تازه گل کرده است و انگار مدتها منتظر کسی بود تا بهپای حرفهایش بنشیند و قصه زندگیاش را برایش بازگو کند، سپس ادامه میدهد: همسرم کارمند هیچ سازمانی نبود و با خودروی قسطی که خریده بود زندگیمان را اداره میکرد اما پسازآن تصادف، سقف زندگیمان شکست، دارائیمان را برای دوا و درمان همسر فروختیم.
بغضش را فرومیخورد و باهمه نجابت مادرانهاش، آرام و متین میگوید: مدتی سرپناهمان، خانه پدرشوهرمان دریکی از روستاهای بابلکنار بود اما زندگی خرج دارد و پدر همسرم نیز به دلیل عدم توانایی در تأمین مخارج، عذر نوه و عروسش را خواست.
داغ ترک تحصیل فرزند
درد و رنجی بیماری همسرش یکسو اما داغش وقتی تازهتر میشود که میگوید: پسرم به دلیل بیماری و نداشتن هزینه درمان از تحصیل بازمیماند و اکنون با هم شبانهروزی از مرد زندگیمان پرستاری میکنیم.
خانوادهشان تحت پوشش کمیته امداد است و به گفته مادر، ماهانه ۷۰ هزار تومان مستمری میگیریم اما در هفته ۵۰ هزار تومان فقط هزینه پوشاک همسرم است و خانهای که اکنون در آن سکونت داریم توسط خواهرم و مردم خیر برای ما تهیهشده و تمام وسایل زندگی مان را نیز مردم برای ما تأمین کردهاند.
این مادر فداکار میگوید: فرزندم از تحصیل و درمان بازمانده و بیماریش رو به وخیم تر شدن است و بیماریش شدت یابد زندگی برایم سخت تر می شود.
تنها خواسته خانم مرادی از مردم و مسئولان، ایجاد یک شغل خانگی است تا در کنار پرستاری از همسر و فرزندش بتواند درآمدی هم برای تأمین مخارج زندگیاش داشته باشد
تنها خواسته خانم مرادی از مردم و مسئولان، ایجاد یک شغل خانگی است تا در کنار پرستاری از همسر و فرزندش بتواند درآمدی هم برای تأمین مخارج زندگیاش داشته باشد.
مریم جمشیدی مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران که بهعنوان یکی از مسئولان پیشگام به سراغ این خانواده رفته است، در گفتگو با خبرنگار مهر، وعده میدهد تا مشکلات این خانواده فداکار را رصد و پیگیری کند.
وی میگوید: مشکلات خانواده مرادی را که حدود ۱۱ سال بدون داشتن منبع درآمد و منزل، روزگار سپری میکنند را رصد کردیم و از نزدیک با مشکلاتشان آشنا شدیم و امیدواریم بتوانیم گره از مشکلات این خانواده بازکنیم.
خانواده مرادی نمونه از خانواده های شریف و نجیب ایرانی است که با درد و رنج بسیار اما با شرافت روزگار می گذرانند و چه زیباست با حمایت مسئولان و خیران، زندگی این گونه خانواده شیرین تر شود تا از دردها و رنج هایشان کاسته شود.
نظر شما