۱۳ اسفند ۱۳۸۴، ۱۵:۲۸

جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در بيانيه‌ پاياني كنگره سوم:

فضاي نقد و پرسشگري بايد پررنگتر از گذشته باشد/ عبرت ‌آموزي از جريان دوم خرداد يك ضرورت مسلم است

فضاي نقد و پرسشگري بايد پررنگتر از گذشته باشد/ عبرت ‌آموزي از جريان دوم خرداد يك ضرورت مسلم است

جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با تاكيد بر اين باور كه راهبردها و خط مشي نظام در دفاع از استقلال كشور و حقوق ملت به درستي تبيين شده است ، اظهار داشت: اما روند ديپلماسي كشور بايد مبتني بر تحرك و فعاليت جدي ‌تر، افزايش اتحاد، جلوگيري از اجماع جهاني عليه ايران و ارتقاي همبستگي و همگرايي در جهان اسلام باشد.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، در بيانيه پاياني سومين كنگره اين جمعيت كه در 16 بند نگاشته شده ، با اشاره به مهمترين موضوعات سياست داخلي و خارجي كشورچنين آمده است:

1 - ما ميثاق ناگسستني خود را با آرمان ‌ها و ميراث جاويدان معمار كبير و رهبر فقيد انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره) كه حفظ نظام اسلامي و « حمايت از ولايت مطلقه فقيه در راس آنهاست، اعلام و بار ديگر بيعت مجدد خود را با نايب ‌الامام و ولي امر مسلمين، رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت ‌الله العظمي خامنه ‌اي (مدظله العالي) اعلام مي‌ كنيم.

2 - ما ضمن تقدير و تجليل از خدمات خادمان و دولتمردان دولت ‌هاي گذشته موسوم به دولت سازندگي و دولت اصلاحات، نمي ‌توانيم نقد منصفانه و دلسوزانه خود را نسبت به گفتمان دولت ‌هاي سازندگي و اصلاحات كتمان كنيم. ما بر اين باوريم كه در دوران دولت ‌هاي گذشته، به رغم خدمات انجام شده، ارزش ‌هايي مانند فرهنگ،‌ معنويت، آزادي و مهم ‌تر از همه، عدالت و مبارزه با فساد به حاشيه رانده و رانت خواري، تبارسالاري و باندبازي جايگزين شايسته ‌سالاري شد. اما با تشكيل دولت نهم « عدالت و مبارزه با فساد » به گفتمان غالب دولت دكتر احمدي‌ نژاد مبدل شد و نور اميدي در دل مردم تابيدن گرفت. ما قاطعانه اعلام مي ‌كنيم كه از سياست ‌ها و برنامه ‌هاي عدالت ‌خواهانه و ضد فساد رئيس جمهور محترم حمايت مي‌ كنيم.

3 - راهبرد جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در برابر دولت و مجلس اصولگرا، تعامل سازنده و حمايت نقادانه است چرا كه بر اين باوريم، اصول ‌گرايي و پايبندي به لوازم آن مي ‌طلبد كه «حق و قانون» قرباني مصلحت ‌هاي بي‌ مورد نشود. امر به معروف و نهي از منكر در راستاي تعميم نظارت عمومي و گسترش فرهنگ پرسشگري و پاسخگويي نهادينه شود. حقوق قانوني و تكاليف ديني و ملي قواي سه گانه نبايد به حاشيه رانده شود، بلكه بايد فضاي «نقد و پرسشگري» پررنگتر از گذشته باشد و بر اين اساس «نقد درون گفتماني» را به مثابه راهبردي براي بالندگي و حيات جريان اصولگرا يك امر ضروري مي ‌دانيم.

4 - ما اصولگرايي را نه در ادعا و بعضا مصادره دستاوردهاي آن، بلكه بر اساس معيار و نسخه ‌هاي حقيقي و رفتاري آن ارزيابي مي ‌كنيم؛ چرا كه اين روزها برخي متحجران و واپسگرايان از يك سو و برخي محافظه ‌كاران و قاعدين از سوي ديگر،‌ در مصادره مطلوب اصول‌گرايي گوي سبقت را از هم ربوده ‌اند. در حالي كه گويي غافل از قضاوت و داوري مردم هستند. چرا كه مردم، اصولگرايي را حد فاصل تحجر، جمود، محافظه ‌كاري از يك سو و سرمايه داري، ليبراليسم و راديكاليزم از سوي ديگر مي ‌دانند.

"ما بر اين باوريم كه اصولگرايي هيچ نسبتي با پدرسالاري، شيخوخيت،‌ استبداد راي‌ و تشريفاتي دانستن راي مردم ندارد و فرهنگ اصولگرايي مشحون از خدمت و كار صادقانه، ساده‌ زيستي و پرهيز از اشرافي ‌گري،‌ همچنين دين باوري و مردم‌ سالاري است و تميز نسخه‌ هاي بدلي از نسخه ‌هاي اصلي اصولگرايي براي وجدان آگاه جامعه، كاري دشوار نيست.

5 - ما صريحا اعلام مي ‌كنيم كه كارنامه مبارزه با مفاسد، از معدل قابل قبولي برخوردار نيست. سران قواي سه گانه اينك در پرتو حاكميت يكپارچه و برطرف شدن برخي ناهمدلي‌ ها و ناهمگرايي ‌ها، بايد با عزم و اراده استوار در برخورد با مفاسد، طرحي نو دراندازند . بي ‌گمان فساد منشاء زوال حكومت ‌ها، گسست مردم از حاكميت، گسترش بي ‌اعتمادي و حاكميت ياس و نااميدي است. مردم نمي ‌توانند همواره صبر پيشه كنند و در اين ميان، بيش از همه قوه قضاييه است كه بايد در راستاي تحقق عدل و پيشگيري از وقوع جرم، پيشقدم و ثابت‌ قدم باشد كه با اين مهم، فرسنگ ‌ها فاصله دارد.

6- ما دستيابي جمهوري اسلامي ايران به فناوري نوين هسته ‌اي براي مصارف صلح ‌آميز را حق مسلم و قانوني خود مي ‌دانيم و بر اين باوريم كه راهبردها و خط مشي نظام در دفاع از استقلال كشور و حقوق ملت به درستي تبيين شده است؛ اما روند ديپلماسي كشور بايد مبتني بر تحرك و فعاليت جدي‌ تر، افزايش اتحاد، جلوگيري از اجماع جهاني عليه ايران و ارتقاي همبستگي و همگرايي در جهان اسلام باشد.

7- ما بر اين باوريم كه مردم‌ سالاري ديني، الگو و مدلي براي اداره مطلوب جوامع امروز بشري مي‌ تواند باشد و با اتكا به مولفه‌ هايي چون آزادي ‌خواهي، حق‌ طلبي، قانون ‌گرايي، دموكراسي ليبرال را كه الگوي مطلوب جهان امروزي است، به چالش مي ‌كشد كه از اين حيث، وظايف نخبگان حوزه و دانشگاه در امر نظريه ‌پردازي و تدوين متدلوژي حكومت و پاسخ به شبهات، تلاشي مضاعف مي ‌طلبد.

8- از افتخارات عظيم جمهوري اسلامي حضور مردم در همه صحنه‌ ها بويژه انتخابات بوده است كه اوج نماد مشاركت سياسي است. سومين دوره انتخابات خبرگان رهبري و شوراي اسلامي شهر و روستا كه در سال آينده در پيش رو است از عرصه‌ هاي مهم مشاركت ملي مردم است. ما اعتقاد داريم كه مجلس خبرگان رهبري كه حساس‌ ترين مسووليت را در امر نظارت بر رهبري دارد بايد با حضور پرشور مردم و نخبگان و گروه‌هاي مرجع همراه باشد. بررسي ساز و كارهاي مشاركت بيشتر اقشار مختلف و نقش ‌آفريني همه جريان ‌هاي موثر در روحانيت بايد در اولويت قرار گيرد. بي گمان بيگانگان و بدخواهان به دنبال تحريم و عدم حضور مردم در پاي صندوق ‌هاي راي هستند كه بار ديگر با پاسخ قاطع مردم روبرو خواهند شد.

9- جمهوري اسلامي همواره با توطئه‌هاي استكبار روبرو بوده است. تحريم‌ هاي سياسي و اقتصادي، مسدود كردن اموال و دارايي ‌ها، فشارهاي ديپلماتيك در عرصه جهاني، كودتاهاي مختلف و بالاخره 8 سال جنگ از جمله تلاش ‌هاي نافرجام استكبار براي مقابله با انقلاب اسلامي بوده است. ما صريحا اعلام مي‌ كنيم كه ملت ايران با حفظ روحيه آمادگي و سلحشوري در برابر فشارهاي نابه حق استكبار مقاوم ايستاده و اجازه نخواهد داد كه منافع ملي و تماميت ارضي كشور مورد مخاطره قرار گيرد و در عين حال از مسوولان انتظار مي‌ رود زمينه لازم براي رفع كم ‌هزينه هرگونه توطئه را فراهم كنند.

10- چند صدايي و وجود جريان‌ها و حزب‌هاي سياسي مختلف كه نماد تضارب آرا و به رسميت‌ شناختن حق منتقدان و مخالفان است، از افتخارات نظام اسلامي است. وجود جريان‌ها و سلايق مختلف سياسي براي ايجاد موازنه، پرهيز از انحصارطلبي و نيز مشاركت جويي بيشتر نخبگان در امور، همواره از سياست‌ هاي راهبردي حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري بوده است. بر اين اساس اعتقاد داريم كه براي نهادينه شدن فعاليت حزبي، حرفه ‌اي شدن و تحكيم فعاليت‌هاي سياسي، سازمان ‌دهي نظام سياسي بايد در دستور كار مسوولان ذيربط قرار گيرد و نظام حزبي كشور برپايه اصول قانون اساسي سامان يابد، همچنين جريان ‌ها نيز پاسخگوي مسووليت ‌هاي محوله باشند.

11- ما بر اين باوريم كه درس ‌آموزي و عبرت ‌گرفتن از جريان دوم خرداد و رويگرداني مردم از آنان يك ضرورت مسلم است. اگر ساختار شكني، تماميت خواهي، قيم مابي، انحصار طلبي، تندروي، ناديده انگاشتن ارزشها، حذف منتقدان و مخالفان و عدم توجه به مطالبات اصلي مردم را مهمترين دلايل شكست دوم خرداد بدانيم، بازنگري در رفتار، راهبرد و روش‌ هاي متخذه در دوران حاكميت 8 ساله جريان دوم خرداد بايد دستور كار سران اين جريان قرار گيرد. ما از عقلاي دوم خردادي مي ‌خواهيم كه با حاشيه راندن راديكاليسم، سازو كار حضور فعال در عرصه‌ هاي سياسي- اجتماعي را مدنظر قرار دهند.

12- بر اين باوريم كه سالهاست نظام اجرايي كشور گرفتار ديوان‌ سالاري و كاغذ بازي است و در برابر تغييرات انقلابي مقاومت مي ‌كند و تاب تحمل مديريت جوان، بانشاط، متخصص و با انگيزه را ندارد. واقعيت آن است كه انقلاب اداري متناسب با شان انقلاب و دستگاه اجرايي صورت نگرفته است. براين اساس از مجلس شوراي اسلامي و دولت محترم انتظار داريم كه با طرحي جامع اين نقيصه بزرگ را چاره گشايي كنند.

13- ما ضمن تشكر از دولتمردان به خاطر عزم جدي براي خدمتگزاري، انتظار داريم با استفاده از شرايط كنوني اميدواري و اعتماد مردم و آمادگي آنان براي خدمت با روحيه‌ اي مردمي و مخلصانه تلاش كنند. مسوولان بايد ميان رسيدگي به امور فوري مردم و كارهاي بلند مدت تعادل ايجاد كنند تا شاهد رشد متوازن و عادلانه كشور باشيم.

14- ما جنايت استكبار و صهيونيسم را در هتك حرمت به ساحت مقدس پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد (ص) و نيز اماكن مذهبي، به ويژه حريم مقدس امامين عسگريين (ع) در سامرا در راستاي هدف شوم ايجاد اختلاف و ناامني، جلوگيري از موج اسلام‌ خواهي و ظلم‌ ستيزي مي‌دانيم و آن را به شدت محكوم مي‌ كنيم. خداوند بزرگ را سپاسگزاريم كه گفتمان انقلاب اسلامي در سايه رهنمودهاي مقام معظم رهبري جهاني شده و شاهد فتح سنگرهاي كليدي جهاني از سوي مسلمانان هستيم. بي شك اين حركت كور، امت اسلامي را متحد و منسجم خواهد كرد و به فرموده رهبر معظم انقلاب، امروز عراق مظهر شكست سياست‌ هاي آمريكا در خاورميانه است.

15- جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي يك تشكل تكليف ‌گرا است كه براساس دين باوري، ولايت مداري، خرد جمعي و چرخش نخبگان با پايداري بر اصول، نوگرايي در روش و ايثارگري در رفتار اهداف و خط مشي خود را دنبال مي ‌كند. آن چه براي اين تشكل اصل است نهادينه شدن گفتمان عدالت و تحقق منويات مقام معظم رهبري و حاكميت ارزشهاي الهي است كه اميدواريم در آينده نيز بيش از گذشته نقش موثر خود را در اين مورد ايفا كنيم.

16- در سال همبستگي ملي و مشاركت عمومي كه در آخرين روزهاي آن به سر مي‌ بريم، شناسايي مولفه‌ هاي مقوم وحدت ملي و مشاركت يك امر ضروري است. بي ترديد اسلاميت و ايرانيت، دو عنصر و مولفه ريشه ‌دار و بنيادي در تحكيم همبستگي بوده است. دامن زدن به برخي مطالبات و قوميت‌ ها توسط استكبار، فرجامي جز شكست نخواهد داشت و ملت ايران در سايه نعمت ولايت فقيه و وحدت مثال زدني مردم چون بنيان مرصوص خواهند بود.

کد خبر 298566

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha