خبرگزاری مهر، گروه استانها- ونوس بهنود: طی یک سال گذشته آمار و ارقام عجیب و گاهی باورنکردنی از دامنه انواع آسیب ها به گوش رسیده است. آماری که تنها به این دلیل امروز عجیب مینماید که برخی مسئولان به دلیل واهمه از انتشار آن و نشان دادن شرایط مطلوب از همهچیز تمایلی نداشتهاند حتی به رسانههای مسئول پاسخگو باشند.
این آمارها در کنار ما بوده و در همسایگی ما زیسته، تأثیرات آن را دیدهایم و گاهی وقتی حتی یک مورد را شاهد بودیم تن و روحمان به درد آمده است.
هرچند در برخی آسیبها وضعیت اردبیل بهمراتب از میانگین کشوری بهتر است اما سؤال این است که وقتی همهچیز خوب و روبهراه بوده این آسیبها پیامد کدام کوتاهی و غفلت است؟ موضوعی که موجب شده این روزها حداقل برخی نهادهای پیشگیری و حمایت از آسیبهای اجتماعی به دلیل افزایش غیرقابلتوجیه آن نسبت به مطالعه همت کنند.
مطالعاتی که نباید امروز انجام میشد بلکه سالها قبل زمانی که مدیران در نشستهای خبری خود به اقدامات طلایی اشاره میکردند و به اصل ماجرا نمیپرداختند باید موردتوجه قرار میگرفت. امروز اگر مشکلات افزایشیافته و آمار معلولیت، خشونت، طلاق، اعتیاد، زنان سرپرست خانوار، بیکاری، کودکان کار و غیره و غیره با افزایش مواجه است در مقابل میتوان نتیجه گرفت سلامت اجتماعی رو به کاهش بوده و باید اقدام عاجلی به روان ناسالم شهر کرد.
مدیرکل جدید بهزیستی استان اردبیل که نزدیک به سه ماه است در این مجموعه حاضر شده طی این مدت حاضر به ارائه عملکرد دستگاه اجرایی خود نبوده است. بهزاد ستاری همواره به خبرنگاران گفته مطالعه میکنم و بعد از تکمیل مطالعات ارائه گزارش خواهم کرد.
بااینوجود درخواست و پیگیری خبرگزاری مهر برای انعکاس سیاستها و برنامههای کلی موردپذیرش این مدیر قرار گرفت که در جلسه تودیع و معارفه خود نیز به نگاه علمی جهت آسیب زدایی تأکید کرده بود.
ستاری در گفتگوی یکساعته با خبرگزاری مهر به ناکامی شیوههای سنتی در آسیب زدایی و جلب مشارکتهای مردمی در این راستا اشاره کرد و متذکر شد که موازی کاری دستگاهها و نبود پژوهشهای جامع استانی خود به آفت برنامههای آسیب زدایی تبدیل شده است.
*زمینههای استفاده از پژوهش را در کدام حوزههای پیشگیری و مداخله با آسیب ضروری میدانید؟
ما چهار رویکرد اساسی را برای برنامههای خود در نظر گرفتیم و تمامی برنامههایی که تاکنون اجرا میشد را در قالب این رویکردها دنبال خواهیم کرد. اولین رویکرد پیشگیری مبتنی بر شواهد است که منظور از شواهد آمار و اطلاعات موجود، پژوهش و مشاهدات بالینی است.
بهعنوانمثال در سطح استان اردبیل ازدواج فامیلی بالا است. این موضوع نشان میدهد باید در موضوع شکل خانواده قویاً وارد شویم و برای گروههای در معرض خطر و پرخطر برنامهریزی کنیم. علاوه بر این نسبت به تقویت عوامل محافظتکننده در مقابل آسیب اینچنینی بهعنوانمثال با مشاوره ژنتیک ورود کنیم.
*به عقیده شما در بحث علتیابی و یا شیوع آسیبهای اجتماعی به حد نیاز پژوهش انجام شده است؟
باید تأکید کنم در موضوع آسیبهای اجتماعی عمدتاً ما از گروههایی که به خود بهزیستی مراجعه میکنند آمار و اطلاعات دریافت میکنیم. مثلاً برای طلاق ما آمار مراجعان خود را داریم و اینکه در سطح استان پژوهش انجام شود بهواقع ضروری است. در استان اردبیل ۴.۱۵ درصد از جمعیت معلول است و این میرساند که هم در شیوع و هم در نیازمندیها باید پیمایش استانی انجام دهیم. در برخی موارد پژوهشهایی شده و یک دستگاه اجرایی تحقیقی داشته اما حتی استفاده نشده است.
همین موضوع پژوهش در خصوص خشونت خانگی را میبایست بهصورت گسترده مورداستفاده قرار داد. تأکید ما بر این است پژوهشها علمی و کاربردی باشد.
*در سالهای اخیر برنامههای متعدد پیشگیری از آسیب انجام شده است. به عقیده شما جهتگیری و ماهیت برنامهها نیازمند چه تغییراتی است؟
۴.۱۵ درصد از جمعیت استان اردبیل معلول است و این را میرساند که هم در شیوع و هم در نیازمندیها باید پیمایش استانی انجام دهیمدرواقع ما در رویکرد دوم به دنبال استاندارد کردن خدمات و برنامهها هستیم. باید برنامهای که اجرا میشود اثربخشی، کارایی و کارآمدی را باهم داشته باشد. نظارت دقیق باید همراه با ارتقا بخشیدن باشد و با اصلاح فرایندهای معیوب و ارزیابی مستمر سیستم تسهیل و روانسازی ارائه خدمات را به دنبال داشته باشد.
برای تحقق تمام مواردی که ذکر شد یک برنامه جامع در نظر داریم و آن اینکه میزان رضایتمندی از خدمات بهزیستی را هر شش ماه یکبار سنجش خواهیم کرد. این سنجش از نظرات مراجعان ما خواهد بود و در این راستا هم مراکز دولتی و هم غیردولتی را پوشش میدهیم. درواقع با تکریم اربابرجوع و درخواست نظرات آنها نسبت به اصلاح برنامهها اقدام خواهیم کرد.
*موازی کاری و گاها همپوشانی در خدمات خیریه، مداخله در آسیب اجتماعی و پیشگیری و حمایت از اقشار آسیبدیده خود به بینظمی برنامهها افزوده و بازده مقبولی ندارد. آیا موافق این دیدگاه هستید؟
مطالعات ما نشان میدهد با روشهای سنتی نمیتوان نسبت به آسیب زدایی اقدام کرد. بله درست است ما شاهد پراکندگی و موازی کاری هستیم و به دلیل تأثیرات منفی این موازی کاریها است که دولت در برنامه ششم توسعه به دنبال پنجره واحد خدمات اجتماعی است و اگر در مجلس این مهم تصویب شود به یک یکدستی و همرنگی دست خواهیم یافت.
علاوه بر این باید روند جلب مشارکت مردمی نیز تغییر یابد. ما نمیتوانیم تا ابد با صندوق صدقه جلب مشارکت کنیم و این شیوه دیگر جواب نمیدهد.
*برای جلب مشارکت مردمی چه برنامهای را مناسب شرایط فعلی استان میدانید؟
بهزیستی در رویکرد جدید خود ارائه خدمات اجتماعمحور را باهمراهی مردم و برای مردم دنبال میکند. درواقع این خود مردم هستند که حمایت میشوند، آموزش میبینند و از یکدیگر دستگیری میکنند. این طرح در محلات، گروهها و اقشار مختلف مردمی و سکونتگاههای غیررسمی دنبال خواهد شد.
مثلاً گروه معتادان یک روستا را از طریق تسهیل گران محلی که ساماندهی کردیم شناسایی میکنیم. تسهیل گران میشوند بازوی یاری گر ما و بهتبع بهتر از کارشناسی که ما از مرکز به اصلاندوز اعزام کردیم میتوانند آسیبهای محله خود را احصا کنند و حتی نیازمندی برای کنترل آسیب و حمایت از آسیب دیدگان را بیان کنند.
یک نمونه عرض کنم که در روستای کزج خلخال معلولی داشتیم که از طریق تسهیل گران روستا با همین مواد مصالح بومی از چوب پاراللی برای وی ساختهاند تا بتواند راه برود. بسیار سریعتر از اینکه کمکهای توانبخشی برود به دست معلول برسد.
*شیوه جلب مشارکت در گروههای مردمی به چه شکل خواهد بود؟
باید روند جلب مشارکت مردمی تغییر یابد زیرا ما نمیتوانیم تا ابد با صندوق صدقه جلب مشارکت کنیم و این شیوه دیگر جواب نمیدهددرواقع ما در رویرد دیگری استفاده از ظرفیت مردمی را دنبال میکنیم. بهعنوانمثال از اصناف مختلف به ما مراجعه میکنند و میخواهند کمکی داشته باشند. به دنبال ساماندهی این کمکها هستیم تا به شکل بهینه بتوان نسبت به کاهش آسیب اقدام کرد.
در این راستا تقویت شرکای توسعه توانمندی را دنبال میکنیم. ممکن است یک کارخانه بیاید مبلغی برای آسیب دیدگان هدیه کند اما اگر تولیدات موردنیاز معلولان را داشته باشد ما حتی پول نمیخواهیم و نیاز داریم تجهیزات به ما بدهند. شرکای مردمی ما میتوانند در اموری مانند نگهداری معلولان، کاهش اعتیاد و ساخت مسکن ما را یاری دهند.
علاوه بر این باید سرمایهگذاری در این راستا را فعال کنیم. سرمایهگذاری در امور بهزیستی مشمول معافیتهای مالیاتی است. به دنبال تدوین چارچوبهایی هستیم تا از شیوههای سنتی خارج شویم و به سمت شیوههای جدید جذب مشارکت مردمی پیش رویم.
نظر شما