به گزارش خبرنگار مهر، نقش سه امام آخر شیعیان در آمادهسازی مردم برای موضوع غیبت و تبیین آن، نقشی تعیین کننده بوده است. از این امامان بزرگوار روایاتی باقی مانده است که به نوعی خط مشی آینده شیعیان را روشن نموده و همچنین نقش و جایگاه علما و فقها را در هندسه آینده جهان اسلام ترسیم میکند. به نظر میرسد لازم باشد تامل بیشتری در مورد زندگی سه امام آخر شیعه و مخصوصا امام عسکری(ع) برای آشنایی بیشتر دوستداران این ذوات مقدسه با سیره آن حضرات صورت گیرد.
به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) در گفتگو با حجت الاسلام سیدمرتضی صالحی خراسانی، خطیب و کارشناس مذهبی نگاهی گذرا به برخی از این روایات کردیم. صالحی خوانساری، در این خصوص معتقد است باید خواص مسائل سه امام آخر و مخصوصاً حضرت صاحب الزمان(عج) را برای مردم بیان کنند که آشنایی بیشتری در این خصوص به وجود بیاید.
این خطیب در مورد دستهبندی روایاتی که ناظر به تبیین مسئله امامت و غیبت حضرت صاحب الزمان(ع) است، گفت: به طور کلی روایات سه امام آخر شیعیان و مخصوصاً امام حسن عسکری(ع) در مورد غیبت را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، روایاتی که ناظر به زمان حضور است و همچنین روایاتی که به دوران غیبت اشاره دارد. حضرت امام عسکری(ع) عموماً این روایات را کتابت کردهاند که من به چند نمونه از آن اشاره میکنم.
وی ادامه داد: از جمله روایاتی که ناظر به زمان حضور میباشد جواب نامههایی از دوستان است که شک و تردید در مورد امامت داشتند و دشمن در مورد امام حسن عسکری(ع) و حضرت حجت(عج) ایجاد شک و شبهه نموده بود. حضرت در جواب نامهای که با ناراحتی ایشان همراه است میفرمایند: «هیچ یک از پدرانم، مانند من، گرفتار شک و تزلزل شیعیان در امر امامت نشدهاند...» و بعد خطاب می کند که «اگر این امامت که بدان معتقد بوده و دیانت ورزیدهاید موضوعی موقتی و پایانیافتنی بود، جای شک داشت و اگر تا زمانیکه امور خداوند جاری است امامت نیز پیوسته و باقی خواهد بود دیگر این شک چه معنا دارد؟»
وی افزود: از این قبیل روایات زیاد است. ایشان در روایت دیگری به صاحب سوال مینویسد که مردم درباره ما اهل بیت سه طبقه هستند، طبقهای ما اهل بیت را پیدا کردند و به شاخه شجره طیبه ولایت چنگ زدند و غیر از من کسی را سراغ ندارند، بعضیها سوار بر موج آب هستند و هدفی ندارند؛ و عدهای هم با حق مبارزه میکنند و آرزویشان این است که حق از بین برود و باطل را لباس حق بپوشانند. حضرت در آخر اشاره میکند که آن کسی که چوپان است میداند که چگونه به لحظهای گله خود را جمع کند؛ کنایه از اینکه امام و صاحب ولایت میداند چه کند.
وی در مورد روایاتی که ناظر به زمان غیبت است افزودند: در این روایات در مورد علما خیلی سفارش شده است. همانطور که فرمودند: «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ» یعنی «هر کدام از فقها که نگهدارنده نفس، نگاهبان دین،مخالف هوای نفس و پیرو امر مولای خود باشد، پس بر مردم است که از او تقلید کنند.» این سخن هم از امام صادق(ع) و هم از امام یازدهم و امام زمان(عج) نقل شده است. حضرت امام هادی(ع) نیز روایتی دارند در این خصوص که «لولا من یبقى بعد غیبة قائمنا علیه السلام من العلماء الداعین الیه و الدّالین علیه و الذابّین عن دینه بحجج اللّه و المنقذین لضعفاء عباد اللّه من شباك ابلیس و مردته و من فخاخ النواصب لما بقى احد الا ارتد عن دین اللّه و لكنّهم الّذین یمسّكون ازمّة قلوب ضعفاء الشیعة كما یمسك صاحب السفینة سكّانها اولئك هم الافضلون عنداللّه عزّوجلّ» اگر نبودند بعد از غیبت قائم ما از علمایی که دعوت کننده هستند به او و به خدا و در مقابل شبکه های ابلیسی و سنگرهای ناصبیگری بایستند و سینه را سپر کنند «لما بغی احد الا ارتد» کسی باقی نمی ماند مگر اینکه مرتد میشد و اینها کسانی هستند که زمام و سررشته شیعیان ما را در دست دارند همانطوری که صاحب کشتی سکان کشتی را در اختیار دارد. اینها اگر نبودند کسی به عنوان مومن باقی نمی ماند و علما را سنگرداران مذهب و دین میشمارند. این دو دسته روایت را در مورد زمان غیبت و در زمان حضور اهل بیت میتوان در نظر گرفت.
نظر شما