۲۳ اسفند ۱۳۸۴، ۱۴:۴۰

بهار گل به سر روزگار مي ريزد / ادبيات و پيام شكفتن - 11

نوروز در ادبيات كهن فارسي تداعي گر " معاد " است

نوروز در ادبيات كهن فارسي تداعي گر " معاد " است

كامران شرفشاهي - شاعر معاصر ، گفت : نوروز به عنوان يكي از بزرگترين و كهن ترين اعياد ايرانيان داراي خاستگاه و جلوه هاي معنوي شگرفي است كه حكايت از نوزايي طبيعت و روستا خيز جهان مادي دارد و يادآور مفاهيم ارجمندي همچون " معاد " و برانگيخته شدن انسانها در جهان آخرت است .

اين شاعر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب ، افزود : از آنجا كه ايرانيان درطول تاريخ همواره مردماني يكتا پرست بوده اند. جشن ها وآيين هاي آنان نيز همواره از باورهاي عميق آسماني سرشار بوده است و هيچ جشني را در بين ايرانيان نميتوان سراغ گرفت كه با الهام از آموزه هاي ديني بيگانه باشد .

به گفته وي ، مضمون نوروز در ادبيات كهن گاه بصورت عرفاني و انگيزه اي براي بيان مفاهيم عالي توحيدي بوده و گاه نيز شاعران به اين رويداد نگاهي ناتوراليستي داشته اند، يعني با سرودن بهاريه به استقبال فرا رسيدن فصل خرم و نشاط و به پايان آمدن فصل زمستان برخاسته اند. اين استقبال شايد به آن دليل بوده كه در آن دوران زمستان فصل خانه نشيني و كسالت آور بوده و با خود مشكلات متعددي را كه قابل درك است به همراه داشته است، ليكن بهار فصل حركت و آغاز جنب و جوش و خير و بركت به شمار مي آمده است.

كامران شرفشاهي در ادامه تصريح كرد : در روزگار ما نيز مضمون نوروز هم به مفهوم عرفاني  و هم به ديگر شكل ها مورد توجه شاعران قرار گرفته است. ليكن اين نكته را نبايد فراموش كرد كه شاعر زمان معاصر در محاصره دود و آهن و سيمان و هزاران جور معضلات ناشي از تكنولوژي گرفتار است.

دبير كنگره هاي شعر كارگري در كشور اظهار داشت : گاه  حتي مشكلاتي كه دنياي مدرن به شاعران امروز تحميل مي كند موجب مي شود تا شاعر از فضاهاي ديگري سر در بياورد و به اين وسيله بتواند رسالت خود را نسبت به عصري كه در آن زندگي مي كند به انجام برساند و گاهي نيز همين مواجهه با سيل مشكلات ديگر دل و دماغي براي شاعر براي سرودن از بهار باقي نمي گذارد. فه قول حافظ : " كي شعر تر انگيز و خاطر كه حزين باشد " ، البته اين نكته به آن معنا نيست كه شاعر نسبت به بهار بي اعتنا باشد و يا در برابر اين همه زيبايي و دگرگوني دچار غفلت شود.  چنان كه برخي از شاعران روزگار ما در مواجهه با مشكلات زندگي ماشيني و محدوديتهاي شهر نشيني و انواع و اقسام مخلفات آن به قالب طنز روي آورده و عيد و بهار و ديگر جلوه هاي آن را از زاويه ديگري به تصوير مي كشند.

به گفته شرفشاهي ، دين باوري و نگرش توحيدي به بهار و نوروز نيز در شعر شاعران معاصر جايگاه خاص خود را داراست و هنوز بسيارند شاعراني كه به بهانه فرا رسيدن بهار لب به ستايش معبود هستي مي گشايند و به راستي چگونه مي توان اين همه عظمت و جلوه هاي صنع پروردگار را ديد و در مقابل ان از حس تحسين وسپاس لبريز نشد، حتي در اشعاري كه در قالب طنز سروده مي شود، شاعر درمقابله با مشكلات شب عيد نوروز، در نهايت به خدا پناه مي برد و از او مدد و چاره مي جويد. كه همين نكته نشانگر اعتقاد ژرف شاعر است . اما به بياني ديگر .



وي يادآور شد : با گذشت زمان همان گونه كه تغييرات گسترده اي در تمام شئونات جامعه پايدار شده، بديهي است كه در قلمرو و شعر نيز شاهد دگر گوني ها و تفاوتهايي با رزوگاران گذشته باشيم ، درعصر حاضر شعر ديگر در انحصار درباريان و خواص قرار ندارد و بالعكس مي كوشد تا با طيف گسترده تري ازمردم اجتماع ارتباط برقرار كند و مخاطبان افزونتري داشته باشد. از سوي ديگر برخي از قابها، صناعات ادبي ، بتدريج جايگاه و رونق خود را از دست داده اند و بسياري از شاعران خود را مكلف به رعايت آن شيوه ها و قواعد نمي دانند و در عين حال براي شعر، تعاريف و كاركردهاي تازه اي را تعريف كرده اند. به عنوان مثال در روزگار ما قالب غزل پذيراي مفاهيم حماسي شده است و شاعري همچون شادروان نصراله مرداني وقتي مي خواهد از بهار بگويد، غزلش سراپا شور حماسي دارد و حتي نسيم دل انگيز بهار در نگاه او "چريك باد" است .

به گفته وي ، شعر هر عصري تابع ضرورتها و اقتضاي همان عصر است يا حداقل مي توان گفت كه نسبت به آن بيگانه نيست. به همين لحاظ شعر هر دوره اي را آيينه يا و جدان آن دوره به شمار مي آورند. استفاده از نمادها، تعبيرات، تشابهات، استعارها و ديگر عوامل همه و همه، خواه ناخواه متغييرند. در بررسي تاريخ ادبيات نه تنها كشورمان بلكه ديگر نقاط جهان نيز گاه شاهد توجه به رئاليسم هستيم و يا رومانتيسم .دوره اي درادبيات گرايش به سمت سمبوليسم ديده مي شود و دوره اي ديگر بالعكس ،

از سوي ديگر امروزه تعداد شاعران چشمگيرتر از گذشته هاست. در هر شهري چند فرهنگسرا وجود دارد كه در هر فرهنگسرا كانون ادبي و جلسات شعر برپاست و در هر كانون چندين شاعر حضور دارند. اما آيا همه آثاري كه امروزه به اسم شعر به جامعه عرضه مي شود، واقعا شعر است، اين پرسشي است كه زمان يقينا به آن پاسخ خواهد گفت. چه بسا چندي بعد از بسياري از شعرها اثري به جا نماند وبي گمان بهترين شعرهاي بهاريه روزگار ما در آينده انتخاب خواهد شد.

كامران شرفشاهي در پايان گفت : امروز اگر هر نقدي بر هر اثري صورت پذيرد ، ممكن است، صاحب آن اثر به آساني زير بار نرود، اما فردا به سادگي كارهاي خوب از آثاري كه فاقد وجاهت ادبي است تميز داده مي شود ، همانطور كه اين اتفاق در مورد شعر پيشينيان ما به وقوع پيوسته است .

کد خبر 303029

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha