خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-علی کاوسی نژاد-بنفشه اسماعیلی: در نشستی که در خبرگزاری مهر با حضور «پیرمحمد ملازهی»، «سلیمان زارع» و «شبیر علی شهباز»، کارشناسان مسائل شبه قاره برگزار شد، مسائل منطقه و شبه قاره از جمله «روابط سه کشور هند-پاکستان-افغانستان»، «بررسی روند مذاکرات صلح افغانستان»، «روابط طالبان افغانستان و پاکستان»، «خط لوله صلح و خط لوله تاپی»، «تنش های هند و پاکستان برسر مسئله کشمیر و رو به بود رفتن روابط دو کشور» و همچنین «روابط هند و پاکستان با کشورهای آمریکا و روسیه و چین» مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم این نشست « شکل گیری داعش در افغانستان»،« رقابت ارتش با دولت در پاکستان»،« خطیب افراطی لال مسجد پاکستان» و « خط لوله صلح ایران، پاکستان و هند» مورد نقد و بررسی قرار می گیرد که در ذیل به ترتیب به آنها می پردازیم.
*باتوجه به حضور داعش در افغانستان، این امر چه تبعاتی برای منطقه خواهد داشت؟
ملا زهی: آن چیزی که در ظاهر وجود دارد اینست که ارتش پاکستان در حال سرمایه گذاری بر روی داعش در افغانستان است یعنی برخلاف آن چیزی که همه تصور دارند که داعش با ارتش پاکستان درگیر خواهد شد. در یک چهار چوب و نگاه ژرف تری آمریکا بر این باور است که در منطقه باید تجزیه قومی و مذهبی انجام شود عراق و سوریه هر یک به سه قسمت تجزیه شوند و بارزانی نیز جدیداً اعلام کرد ما باید برای استقلال کردستان عراق رفراندوم برگزار کنیم. اگر این اتفاق صورت گیرد یک کشور سنی نشین، یک کشور شیعه نشین از بغداد به پایین تا بصره و از آن طرف نیر یک کشور کرد نشین در داخل عراق و سوریه بوجود خواهد آمد.
داعش در ولایت ننگرها رادیو خلافت راه اندازی کرده است اما برخی متعقدند که شاید این رادیو درپایگاه آمریکا راه اندازی شده است. در سیاستهای آمریکا از سویی می توان با دعش مبارزه کرد و از سویی دیگربا این گروه همکاری کرد و این بستگی به منافع آمریکا در منطقه دارد. بنابراین در افغانستان تمام تشکیلات امنیتی کشورهای جهان و منطقه دخالت دارند. آژانسهای امنیتی کشورهای آمریکا، پاکستان، چین، روسیه، عربستان سعودی، قطر و ترکیه در افغانستان حضور دارند هر یک از این کشورها اهداف خاص خود را در منطقه دنبال می کنند. هند و پاکستان با هم مشکل سیاسی و منطقه ای دارند و به نوعی در جنگ نیابتی در افغانستان شرکت دارند.
داعش در افغانستان به این فکر می کند که نیروهایی که در این کشور وجود دارند در شکل گیری داعش در افغانستان با آنها مبارزه می کنند یا نقشی تسهیل کننده دارند. اگر ما قبول داشته باشیم که گروه تروریستی داعش از لحاظ تفکر سلفی است و ۳ شاخه سلفیت شناخته شده می باشد یکی «سلفی اخوانی» که خواهان به قدرت رسیدن از طریق سازو کارهای دمکراتیک و انتخاباتی است که در مصر در پارلمان این کشور حضور دارند. دومی «سلفیت جهادی» است که «القاعده» در راس آن قرار داشت که رهبران و فرماندهان آن یکی «اسامه بن لادن» که کشته شد و دیگری «ایمن الظواهری» و در پاکستان رهبری آن را «مولانا مسعود اظهر» به عهده دارد و در کشورهای مالزی و اندونزی و سنگاپور نیز رهبرانی دارند. سومی «سلفی تکفیری» است و داعش از نوع سلفی تکفیری است که رهبری آن را در عراق و سوریه «ابوبکر البغدادی» به عهده دارد. این سلفی تکفیری از جهتی برای جمهوری اسلامی ایران خطر بزرگی محسوب می شود که دشمنان خود را تقسیم بندی کرده است دشمنان دور مانند آمریکا و کشورهای اروپایی، دنیای کفر و اسرائیل و دشمنان نزدیک برخی حاکمان کشورهایی اسلامی که احکام اسلامی را اجرا نمی کنند.
جمهوری اسلامی ایران اینگونه تفکر را نمی پذیرد اما ایران می تواند با گروه طالبان کنار بیاید. گروه طالبان تفکرات «دیوبندی» دارد. در تفکر دیوبندی شیعه را کافر نمی دانند. جهاد را تا این حد گسترش ندادند که اگر مسلمانی هم خلاف ما فکر کرد آن مسلمان هم جزو کفار باشد. در تفکر دیوبندی شیعه به عنوان یک فرقه مذهبی شناخته شده است. مشکل اصلی تفکر تکفیری و داعش است که جمهوری اسلامی ایران باید به خطر داعش در منطقه توجه زیادی داشته باشد.
سلیمان زارع: برای بررسی رویکرد داعش در افغانستان باید ازسویی باید مسایل داخلی آمریکا را مورد بررسی قرار داد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است اگر دمکراتها در انتخابات با شکست مواجه شوند در حالیکه مجلس سنا را نیز از دست داده اند و رئیس جمهور جمهوری خواه روی کار آید باید سالها منتظر باشند تا به قدرت برسند. برای جلوگیری از این اتفاق باراک اوباما رئیس جمهورآمریکا در حال انتقال داعش از سوی خاورمیانه به سمت افغاستان است. انگلیس و آمریکا جنگ نیابتی را در افغانستان شروع کرده اند. در زمان جنگ افغانستان وقتی انگلیسیها نیروهایشان در «موسی قلعه» بودند با طالبان موافقت می کنند که با هم درگیری نداشته باشند. انگلیسیها در افغانستان از ذخائر اورانیوم بهره برداری کرده و به انگلیس صادر می کنند، بعداً نیروهای آمریکایی متوجه می شوند که انگلیسیها با طالبان درگیر نمی شوند و آمریکاییها دوباره کنترل آن مناطق را بدست می گیرند.
داعش وسیله ای برای مشغول کردن افکار داخلی آمریکا است، یک فرد آمریکایی اطلاع کاملی از مسایل منطقه ندارد و وقتی خبری در مورد حمله و ریشه کنی تروریسم در آمریکا به او می رسد فکر او را مشغول می کند و به سمت آن خبر گرایش پیدا می کند. اوباما از داعش برای مقابله با رشد اقتصادی چین همچنین مبارزه با روسیه از طریق مستقر کردن داعش در افغانستان و کاهش نیروهای روسیه در مرز اوکراین و معطوف کردن نیروهای روسیه بسوی مرز افغانستان استفاده می کند و از طرفی خوراکی برای مشغول کردن افکار داخلی آمریکا فراهم می کند تا بتواند اتنخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا را به نفع دمکراتها رقم زند.
*باتوجه به تحولات پاکستان و سفر «راحیل شریف» فرمانده ارتش به آمریکا و عربستان سعودی آیا بین ارتش و دولت نواز شریف اختلافات عمده ای وجود دارد؟ آیا احتمال دارد در پاکستان ارتش کودتا کند؟
ملازهی: در حال حاضر «راحیل شریف» فرمانده ارتش پاکستان را به عنوان ناجی برای پاکستان و افغانستان و ناجی برای خیلی از جریاناتی که در منطقه اتفاق افتاده است مطرح می کنند. ائتلاف ضد تروریسمی را که «محمد بن سلمان» وزیر دفاع عربستان و جانشین ولیعهد عربستان سعودی مطرح کرد که در آن ۳۴ کشور اسلامی شرکت خواهند داشت. در پاکستان سخنان ضد و نقیضی درباره عضویت اسلام آباد درائتلاف سعودی وجود دارد، «سرتاج عزیز» مشاور امور خارجه نخست وزیر پاکستان اعلام می کند ما متحد سیاسی عربستان سعودی هستیم اما متحد نظامی نیستیم. سخنگوی وزارت خارجه پاکستان اعلام می کند که ما درباره این ائتلاف سعودی موافقت کردیم و همگی این اختلافات بخاطر اینست که دوگانگی قدرت در پاکستان وجود دارد. تفکرات بخش نظامی و سیاسی با هم فرق دارد. بخش نظامی بدون شک وابسته به آمریکاست. اما نواز شریف نسبت به گذشته تجربه بیشتری دارد، سعی می کند با ارتش تعامل برقرار کند و به خط قرمز ارتش آشنایی کامل دارد. تا هنگامی که نواز شریف از خط قرمز ارتش عبورنکند ارتش با وی کاری نخواهد داشت. ارتش درحال برنامه ریزی برای روی کار آوردن «عمران خان» رهبرحزب عدالت است. حزب مردم با انجام تظاهرات اعتراض آمیز در پاکستان با سیاستهای «نواز شریف» مخالفت خود را نشان می دهند.
«محمد طاهرقادری» رئیس منهاج القرآن پاکستان و «عمران خان» تصمیم دارند با زوردولت را از پای درآورند و پایگاههای دولت و وزارتخانه ها را به زور تسخیر کنند. ۳ ماه در اسلام آباد تجمع اعتراض آمیز و تظاهرات انجام دادند، ارتش پاکستان را نگه داشته است و آمریکا به این امر آگاه است که اگر ارتش در پاکستان ضعیف شود پاکستان با وجود این همه عناصر تروریستی تبدیل به منطقه ای نا امن خواهد شد. ۲ میلیون طالبه جوان اهل سنت در مدارس مذهبی پاکستان تحت سرپرستی دو حزب «ملا فضل الله» و «سمیع الحق» هستند و این دو پدر خواندگان طالبان و هر نوع تفکر رادیکال در منطقه هستند. با وجود این این تعداد نیرو در پاکستان می توان آنرا بر علیه دولت و هر تفکری در پاکستان استفاده کرد. فرقه گرایی در پاکستان به اوج خود رسیده و هر روز تعدادی در کویته پاکستان کشته می شوند.
هدف اصلی از فشار آوردن آمریکا به ارتش پاکستان در حمله به وزیرستان در اصل این بود که نیروهای چچن، ازبک و ایغور را به دره «فرقانه» برای هدف آینده آمریکا هدایت کنند. حمله ارتش پاکستان باعث شد که داعش در افغانستان بوجود آید. داعشی که در خاورمیانه بود موفق شود شعبه خلافت خود را در منطقه شرقی و خراسان بزرگ بوجود آورد. داعش هم به این واقعیت آگاه است که احتمال دارد تحت فشار روسیه و کشورهای غربی طرح خلافت در خاورمیانه با شکست روبرو شود. افغانستان از لحاظ جغرافیایی مستعد است چون افغانستان کوهستانی است اما عراق و سوریه دشت و بیابان است وهواپیماهای نظامی می توانند براحتی مواضع آنها را بمباران کنند و نیروهای پیاده نظام می توانند خلافت آنها را در منطقه خاورمیانه از بین ببرند. داعش با توجه به هرج و مرج درعراق و سوریه توانستند به قدرت برسند اما با بازسازی ارتش عراق و سوریه می توانند داعش را از بین ببرند. با توجه با کوهستانی بودن افغانستان گروههای چریکی در کوهها پناه می گیرند. وقتی ارتش افغانستان به مواضع تروریستها حمله می کند تروریستها پراکنده می شوند و در کوهها موضع می گیرند.
ارتش پاکستان به طور کامل منطقه «سوات» پاکستان را به تصرف خود درآورد. ارتش وقتی دید در جنگ چریکی صدمات جبران ناپذیری را متحمل می شود از منطقه عقب نشینی کرد. منطقه «سوات» پاکستان یک نوع خلافت اسلامی محسوب می شود. در منطقه شورای محلی فردی را به عنوان متهم محاکمه و شلاق می زنند.
* «مولانا عبدالعزیز» خطیب افراطی «لال مسجد» اسلام آباد از دولت نواز شریف خواست که به وی اجازه اجرای «شریعت اسلامی» در پاکستان داده شود و از دولت مطالباتی دیگری داشت آیا دولت پاکستان به وی چنین اجازه ای خواهد داد؟
ملازهی: لال مسجد بخش تبلیغات سازمان اطلاعات امنیت پاکستان «آی اس آی» است اما در مقطعی تضاد منافعی بین این دو بوجود آمد. مولانا عبدالعزیز و برادرش به آمدن آرایشگرهای زن خارجی به پاکستان و حضور آنها در جامعه اسلامی پاکستان اعتراض داشتند. طلبه های زن «حفصه» در اسلام آباد اطلاعاتی در مورد این آرایشگران زن خارجی جمع آوری کردند. مولانا عبدالعزیز که یک روحانی با تعصبات مذهبی است و وقتی از حضور این زنان آرایشگر و اعمال و افعال آنها در پاکستان آگاه شد دستور جمع آوری آنها را صادر کرد. ارتش در مقابل این عمل پافشاری می کند اما مولانا عبدالعزیز به افرادش دستور می دهد این زنان را حمع آوری کنند و مشروب فروشیهای اطراف آن منطقه را نیز از بین ببرند. در دوره «پرویز مشرف» رئیس جمهور و فرمانده اسبق ارتش پاکستان مجبور می شود که طلبه هایی که در لال مسجد تحصن کرده اند را از بین ببرد و با انجام عملیات مدیرت آنرا بهم زد. طلبه های دختر لال مسجد تا آخرین نفس جنگیدند و در عملیات ارتش علیه طلبه ها نزدیک ۱۰۰ دختر کشته شد. تفکر رادیکال در پاکستان مورد حمایت ارتش پاکستان است تا بتواند آنها را در کشمیر برعلیه هند و در افغانستان آنها را بر علیه دولت افغانستان و در ایالت بلوچستان پاکستان بر علیه نهضت جدایی طلب بلوچ بکار گیرد.
نقش مولانا عبدالعزیز پایین تر ازمولانا فضل الرحمن و سمیع الحق است. لال مسجد فقط یک مدرسه است و ۲۰ هزار مدرسه دینی دیگر در پاکستان وجود دارد که تحت سرپرستی احزاب دینی در کشور است. احزاب دیگر اسلامی در پاکستان مولانا عبدالعزیز را قبول ندارند چون سایر احزاب دینی در پاکستان معتقدند که عبدالعزیز با «آی اس آی» پاکستان ارتباط داشته است.
مولانا عبدالعزیز آمادگی پیوستن به داعش را دارد. اولین امیر و رهبر که برای طالبان خراسان تعیین شد ملیتی پاکستانی داشت. رهبر این گروه پشتو زبان پاکستانی و معاونش پشتو زبان افغان است. پیوستن بخش های از طالبان به داعش روشن و مبرهن است. ارتش پاکستان تحت فشار آمریکا به طالبان و تروریستها در مرز بین افغانستان و پاکستان حمله کرده است. ارتش نتوانسته است بطور کامل وزیرستان پاکستان را به تصرف خود درآورد و ارتش پاکستان از قدرت نظامی کافی برخوردار است.
*باتوجه به برداشته شدن تحریمهای بین المللی ایران آیا پروژه خط لوله صلح بین ایران، پاکستان و هند نهایی خواهد شد؟
ملا زهی: خط لوله گاز تاپی از مناطقی عبور می کند که غیر از منطقه هرات بقیه مناطق در اختیار طالبان است. این خط لوله از شهرهای هرات، فراه، هلمند، قندهار و به ایالت بلوچستان در پاکستان منتهی می شود. دو امکان برای عملیاتی شدن این خط لوله گازی وجود دارد از سویی اگر طالبان در منطقه پشتون نشین بخواهد به قدرت برسد باید این گروه از لحاظ مالی تامین شود. این خط لوله می تواند ۴۰۰ یا ۵۰۰ میلیون دلار خط ترانزیت بوجود آورد و از طرفی ۹۰ درصد تریاک منطقه در هلمند افغانستان کاشت می شود و این منبع درآمد دولتی خواهد بود که در آینده دور امکان دارد در این منطقه پشتون نشین به قدرت برسد. در این صورت منابع مهم مالی مطمئنی برای این منطقه بوجود خواهد آمد. حزب حمکت یار قول داده امنیت این منطقه را فراهم کند و این در صورتی است که با طالبان مذاکرات لازم به عمل آمده است.
سلیمان زارع: با برداشته شدن تحریم های ایران از سوی قدرتهای جهانی و باز شدن سوئیفت و برقرار شدن تجارت الکترونیک ایران با جهان، هند بدهی نفتی خود را به ایران پس داده است و اگر هند به آمریکا نزدیک شود، آمریکا ناگزیر است دستور دهد خط لوله صلح برقرار شود. رشد اقتصاد هند نیاز به انرژی خواهد داشت و کمبود انرژی در هند با نهایی شدن خط لوله «تاپی» و واردات گاز از قطر و راه اندازی نیروگاههای اتمی و گازی راجستان هند با وجود اینها نیاز به انرژی دراین کشور تامین نخواهد شد و هند برای اشد اقتصادی به انرژی بیشتری نیاز دارد.
نظر شما