حميد گرشاسبي، منتقد سينما، ضمن بيان اين مطلب در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد تقابل بين سنت و مدرنيته در فيلم "هوو" گفت: "اين حرف بزرگي براي اين فيلم است و چندان به اين قضيه اعتقادي ندارم. در ضمن "هوو" داستاني جذاب و شيرين به مخاطبش ارائه مي كند كه جداي اين تعابير است. فيلم به اندازه مدتي كه مخاطب در سينما براي ديدنش زمان صرف مي كند مي تواند لذتبخش باشد. بعد از نمايش فيلم تماشاگر آن را فراموش مي كند و نمي توان چندان او را به فكر كردن در مورد مضمون فيلم وادار كرد."
وي افزود: "فيلم "چهارشنبه سوري" هم تقريباً همين مضمون را در قالب جدي طرح كرده بود و البته "چهارشنبه سوري" فيلمي است كه بعد از ديدن تا مدتي به آن فكر مي كنيد. اما "هوو" همين موضوعات را در قالب شوخي بيان مي كند و اثري موقتي و گذرا دارد."
گرشاسبي تاكيد كرد: "با توجه به فضاي كمدي و مفرح فيلم چندان نمي شود شخصيت عطا را به مردان ايراني تعميم داد. به هر حال فيلم به گونه اي مي خواهد بگويد عطا و همسر اولش چندان با هم داراي تفاهم و نقاط مشترك نيستند و اينكه عطا در كنار چه تيپ زني مي تواند احساس آرامش و خوشبختي كند. عطا به عنوان يك شخصيت سينمايي يكسري از دغدغه هاي خاص دارد كه نشاگر ايدهآلهايش است. به طور مثال دوست دارد هنگامي كه در خانه به سر مي برد بيژامه به پا كند و زنش برايش غذاهاي رنگارنگ بپزد. اين مسائل چيزهايي نيستند كه سپيده زن اول عطا بتواند به او بدهد و در نتيجه عطا به مريم، زني كه واجد اين خصوصيات است، گرايش پيدا مي كند."
وي افزود: "فيلم "هوو" با توجه به رويكردي كه دارد به نظر مي رسد جزو آثار موفق داودنژاد است و يك جور بازگشتي است به دوراني كه از دوره ساختن "مصائب شيرين" به وجود آمده است. رضا عطاران در نقش عطا بازي خيلي راحت و رواني و در خدمت نقش ارائه مي كند و بخش عمده موفقعيت فيلم برمي گردد به بازي رضا عطاران. به نظر مي رسد خيلي از شوخي هاي فيلم هم از شخصيت عطاران شكل مي گيرد."
نظر شما