به گزارش خبرگزاري مهر، دهها مقاله در مطبوعات اين كشورها در مورد خطرات دستيابي ايران به فناوري هسته اي درج شده كه نويسندگان اين مقاله ها بدون توجه به برايندهاي مثبت اين پيشرفت مهم علمي تلاش مي كنند تا به بزرگ نمايي خطرات اين دستاورد بپردازند.
مهم ترين مسئله اي كه در ميزگردهاي تلويزيوني در طول هفته گذشته از سوي كارشناسان سياسي كشورهاي حوزه خليج فارس مورد توجه قرار گرفت همجواري نيروگاه بوشهر با كشورهاي حاشيه خليج فارس بود.
نگراني اين كارشناسان در مورد امنيت اين نيروگاه، اين است كه اگر سيستم هاي امنيتي در آن مراعات نشود، امكان دارد حادثه اي مشابه حادثه نيروگاه چرنوبيل روي دهد.
اساسا محل احداث اين نيروگاه در دهه 60 توسط دهها كارشناس غربي و آمريكايي پس از سالها مطالعه وتجزيه و تحليل " جئو لوژيكي" منطقه انتخاب شد.با توجه به اينكه منطقه بوشهر بر روي خط زلزله قرار ندارد، لذا اين منطقه بهترين مكان براي احداث نيروگاه اتمي ، تشخيص داده شد.از سوي ديگر استحكام زمين منطقه بوشهر نشت فونداسيون هاي نيروگاه را غير ممكن مي كند واين يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد اين نيروگاه است كه ضريب امنيتي ان را به شدت افزايش مي دهد.
در حالي كه بر خلاف آن، برخي نيروگاه هاي موجود درجهان مانند نيروگاه ديموناي اسرائيل به علت سستي زمين هاي شنزار صحراي نقب ،امكان نشست وانفجار اين نيروگاه وجود دارد.
بنا براين اگر نگراني هايي وجود دارد بايد اين نگراني متوجه وجود 9 نيروگاه اتمي اسرائيل درمنطقه محدودي از اراضي اشغالي فلسطين باشد.
تمام كارشناسان انرژي هسته اي بر ضريب بالاي امنيتي بوشهر تاكيد دارند وجايي براي نگراني وجود ندارد.
موضوع ديگري كه كارشناسان كشورهاي حوزه خليج فارس درتحليل هاي خود بران تكيه دارند، مسئله تبديل ايران به يك قدرت منطقه اي است.
اساسا كشوري كه بايد بيش از همه نگران حركت كشورهاي حوزه خليج فارس به سمت مليتاريته سازي اين منطقه حساس باشد جمهوري اسلامي است، زيرا كشورهاي حاشيه خليج فارس از طريق عقد قرار دادهاي همكاري نظامي ودفاعي با آمريكا وغرب كه توجيهي براي آن وجود ندارد، منطقه را به كانون حضور ناوهاي جنگي آمريكا و همپيمانانش مبدل كرده اند.
بديهي است حضورناوهاي جنگي آمريكا در خليج فارس قطعا خطراتي براي امنيت ملي ايران دارد وتنها راه برون رفت از چنين وضعيتي تدوين يك استرتژي امنيتي مشترك ميان 6 كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس وجمهوري اسلامي ايران است.
ايران درطول نزديك به 3 دهه گذشته همواره ثابت كرده كه به عنوان يك همسايه مدافع حقوق اعراب ،هرگز چشم طمعي به كشورهاي حوزه خليج فارس ندارد بلكه با آنان سرنوشت مشتركي دارد و امنيت و ثبات آنها را امنيت و ثبات خود مي داند.
لذا اگرنظريه اشتباه كشورهاي حوزه خليج فارس كه آمريكا را سپر امنيتي خود تلقي مي كنند، تغيير يابد، فصل جديدي ازهمكاري امنيتي ودفاعي ايران واين كشورها گشوده خواهد شد.
اين همكاري مي تواند به خروج ناوگان هاي نظامي آمريكا وغرب كه هزينه گزافي براي كشورهاي حوزه خليج فارس دارد و پيامدهاي منفي زيست محيطي آن قابل انكار نيست، منجر شود، زيرا حضور نظامي آمريكا صرفا در راستاي تامين امنيت منطقه نيست، بلكه براي ايجاد تنش ميان كشورهاي دو سوي خليج فارس مي باشد.
اكنون كشورهاي حاشيه خليج فارس بايد پيش از هر چيز، اولا نگران وجود 250 كلاهك هسته اي اسرائيل كه تعدادي از موشك هاي دوربرد اين رژيم به سوي اين منطقه نشانه رفته، باشند وثانيا بايد اين كشورها به سمتي حركت كنند تا با ايران به يك سيستم امنيتي مشترك براي تضمين امنيت منطقه وتامين سلامتي عبور كشتي ها از خليج فارس برسند، زيرا وجود ايراني نيرومند وبا ثبات در درجه اول بسود اين كشورها خواهد بود.
/ تحليل مهر درباره واكنش منفي رسانه هاي عربي به برنامه هسته اي صلح آميز ايران /
ملاحظات راهبرد امنيتي ايران در خليج فارس
خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : دستيابي ايران به چرخه سوخت هسته اي بيش از اين كه واكنش منفي رسانه هاي غربي را بر انگيزد با واكنش تند وغير متعارف برخي رسانه هاي كشورهاي حوزه خليج فارس روبرو شد.
کد خبر 312634
نظر شما