جان بايل، رئيس دپارتمان علوم رياضي دانشگاه وسترن تريرينيتي غربي ايالات متحده در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با تحول رابطه علم و دين در دهه هاي اخير اظهار داشت: در دهه هاي اخير به وضوح مشخص شده است كه ماترياليسم نمي تواند پاسخ به همه پرسشها را فراهم كند و فرد به رويكردهاي ديني محتاج است و نمي تواند خداوند را از زندگي روزمره خود حذف كرد.
جان بايل با اشاره به اينكه اواخر قرن نوزدهم اعتقاد عجيبي به علم وجود داشت اما اكنون چنين اعتقادي ديگر در ميان نيست، گفت: مردم قرن نوزدهم نسبت به اين امر كه مي توانند پرسشهاي ذهني خود را بدون در نظر گرفتن خداوند و تنها مبتني بر استدلال انساني حل كنند بسيار خوشبين بودند و اعتقاد داشتند كه علم مي تواند پاسخي كه انسان براي تمام پرسشها نياز دارد را ارائه كند .
وي يادآور شد: اما در در اوايل قرن بيستم انسان نسبت به ناتواني خود براي حل مشكلات بدبين و به دنبال آن مشخص شد كه علم نمي تواند پاسخ به همه پرسشها را فراهم كند.
نويسنده كتاب "كتاب خداوند و نظام عالم: ديدگاه مسيحي از زمان، فضا و جهان" تصريح كرد: علم راههايي را پيش روي بشر قرار مي دهد كه وي مي تواند آن را در راه خير يا شر مورد استفاده قرار دهد، بنابراين انسان به خداوند نياز دارد تا به اخلاقيات دست يافته و ميان خير و شر تمايز قائل شود.
جان بايل ضمن تصديق اين حقيقت كه تركيب دانشمند ديندار داراي تضاد نيست، گفت: هيچ تضاد و منافاتي ميان علم و الهيات وجود ندارد چرا كه همه دانشمندان به نوعي به خداوند اعتقاد دارند، اما مي توان ميان دانشمندان خداشناس و دانشمنداني كه از هيچ تعلق ديني برخوردار نيستند تمايزي قائل شد.
بايل كه دكتراي خود را در رشته نجوم از دانشگاه بريتيش كلمبيا دريافت كرده استدلال كرد كه همه علم ها بر اساس پيش فرضها و جهان بيني فرد هستند و مي توان دنيا را با ديدگاه خداشناسانه در نظر گرفت و اعتقاد داشت كه خداوند در متون مقدس خود حقيقت را به ما نشان داده است و نمي توان موضوعات را بدون خداوند توضيح داد و علمي براين پايه بنا كرد. بنابراين علم بر اساس پيش فرضها به وجود مي آيد و بر اساس جهان بيني هاي مختلف، علوم مختلفي نيز وجود دارد.
نويسنده كتاب كتاب چالش الهي: درباره ماده، ذهن، رياضي و معنا اظهار داشت: در غرب علم در بافت مسيحي به وجود آمد و اعتقاد بر خدايي است كه جهان را بر اساس يك الگوي منطقي خلق كرده و انسان را بر اساس تصوير خود آفريده كه مي تواند اين الگو را دنبال كرده و آن را مورد استفاده قرار دهد.
وي افزود: اين تفكر علم را شكل داد و دانشمندان بزرگي چون نيوتن از مؤمنان محسوب مي شوند. در قرن 16 و 17 سعي كرد خداوند را از اين عرصه حذف كرده و درصدد حفظ اين روند برآمد، اما اين امر به پست مدرنيسم منتهي شد كه اين انديشه پرسشهايي را از جمله "هيچ حقيقتي وجود ندارد" و "هيچ چيز را نمي توان ارزش دانست" مطرح كرد.
جان بايل با اشاره به درنظرگيري مؤلفه هاي ديني و پيشرفت علم در كشورهاي در حال توسعه گفت: چنين كشورهايي داراي جهان بيني و پيش فرض هاي خود هستند و بر اساس اعتقاد خود به متون مقدس، مي توانند به حقيقت دست يابند و پيش فرضهاي علمي خود را آشكار سازند و اين امر مي تواند به كشورهاي جهان سوم كمك كند نظريه هايي را برگزينيد كه بيشتر به حقيقيت مورد نظرآنها نزديك تر است.
نظر شما