به گزارش خبرنگار "مهر"، كتاب حاتم قادري استاد دانشگاه تربيت مدرس با عنوان " انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران " درواقع براي دانشجويان رشته علوم سياسي و تاريخ در مقطع كارشناسي به عنوان منبع اصلي درس " انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران" به ارزش دو واحد تدوين شده است. اين كتاب توسط انتشارات سمت چاپ شده است.
كتاب شامل يك مقدمه و پنج بخش است . هر بخش نيز چند فصل را در بر مي گيرد. بخش اول كتاب با عنوان "نظريه هاي نظامهاي سياسي" شامل سه فصل است . فصل اول به بررسي نظريه خلافت در انديشه سياسي اهل تسنن اختصاص دارد. نويسنده شروع انديشه سياسي در ميان مسلمانان را از ماجراي سقيفه و بحث جانشيني پيامبر مي داند . هر چند كه حتي مي توان به زمان تشكيل حكومت توسط پيامبر نيز بازگشت . آنچه كه از سقيفه بيرون آمد در نهايت به كرسي نشستن نظر مهاجرين بود. با توجه به اينكه پيروان حضرت علي دراين گردهمايي حضور نداشتند. مفاهيمي چون خليفه وخلافت نيز ناشي از مباحث اين جلسه است هر چند كه در قرآن نيز چند باري اين مفهوم به كار برده شده است . خليفه به معناي جانشين پيامبر خدا بود هرچند كه از زمان معاويه خليفه به معناي جانشين خداوند تبديل مي شود . در مورد چگونگي به قدرت رسيدن خليفه نظريه هاي زيادي در بين اهل سنت وجود از جمله نظريه اهل حل و عقد، استخلاف ، شورا ، وراثت و استيلا وجود دارند. انديشه هاي اهل سنت براي خليفه به عنوان حاكم جامعه اسلامي شرايطي و وظايفي نيز بر شمرده كه در بين متفكران مختلف تا حدودي اختلافاتي وجود دارد.
فصل دوم كتاب اختصاص به بررسي نظام سياسي تشيع به عنوان مهمترين رقيب انديشه اهل سنت، دارد. بين اين دو نظام سياسي يكسري تفاوتهايي وجود دارد . يكي از مهمترين آنها اينكه در انديشه سياسي شيعه برخلاف اهل سنت نظر بر عمل تقدم دارد . يعني اينكه درنظام سياسي اهل سنت آنچه كه در عمل اتفاق افتاده بعدا به نوعي تئوريزه شده است وتاريخي بودن يكي از ويژگيهاي آن است.
در شيعه امام از طرف خدا توسط پيامبر منصوب شده و داراي شرايط ويژه اي چون عصمت ، عدالت و افضليت است و در حالي در اهل سنت خليفه يا امام به نحوي توسط افراد اتنخاب شده و لزوما معصوم نيست. البته شيعه برخي فرقه هاي فرعي ديگر نيز مثل زيده و اسماعيله دارد كه در برخي موارد با شيعه اصلي شيعه اثني عشري تفاوتهايي دارند.
به گزارش "مهر"، فصل سوم كتاب اشاره مختصري به انديشه سياسي دو فرقه نه چندان مطرح خوارج و مرجئه دارد. بخش دوم كتاب شامل فصول چهارم تا ششم در برگيرنده انديشه سياسي برخي از مهمترين علماي اهل سنت است . اينها شامل دو گروه هستند. يكي آنهايي كه در زمان خلافت عباسي نظريه پردازي كرده اند و گروه ديگر كه بعد از سقوط خلافت بغداد در اثرحمله مغول به چاره انديشي پرداخته اند. گروه اول شامل افرادي چون ماوردي غذامي و گروه دوم شامل اشخاصي چون ابن جماعه، ابن قيميه و روزبهان خنجي است.
عمده مباحث مورد نظر بين نمايندگان مشهور انديشه سياسي اهل سنت ، بررسي نظام سياسي خلافت و حمايت تئوريك از آن با توجه به تحولات جامعه است. كته قابل توجه در انديشه سياسي انديشمندان اهل سنت توجه به امنيت و نظم جامعه بوده است.به همين خاطر بسياري از آنها مصلحت را در اين ديده كه در كنار نظام آرماني خلافت، حكومتها و سلطنتها محلي را نيز به طريقي توجيه شرعي كنند. را كه وجود حكومت يك امر واجب است حتي اگر اين حكومت جائر باشد.
در مورد شيوه هاي انعقاد خلافت ، شرايط و وظايف خليفه، شرايط حاكمان و اميران محلي ، تمام اين انديشمندان نظر مشابهي دارند. با توجه به تزلزل نظام خلافت كه در قرن هفتم با حمله مغول فرو پاشيد انديشمندان سياسي اهل سنت با توجه به رويكرد اصلي اهل سنت كه همواره عمل بر نظر مقدم داشته، نظريه استيلا را در تشكيل حكومت پذيرفته و معتقدند چنانچه فردي ذي شوكت با قهر بتواند حكومت را بدست آورد وظيفه مسلمانان است كه از او اطاعت كنند چرا كه وجود حكومت جائر بر عدم امنيت و هرج و مرج ترجيح دارد.
فصول هفتم و هشتم ذيل بخش سوم با عنوان " ملكداري و اندرزنامه نويسي سياسي " به نوعي ديگر از آثار سياسي مسلمانان مي پردازد. در شكل اندرزنامه يا سياست نويسي تفاوتهايي با ساير آثاري دارد كه تحت عنوان شريعت نامه تقسيم بندي مي شود. اندرزنامه ها معمولا توسط دبيران و وزيران نوشته شده است. هدف نويسنده اين آثار عمدتا ارائه اندرزهاي سياسي با استفاده از شواهد تاريخي و به روش اقناعي ، است.
بخش چهارم كتاب با عنوان " فلسفه سياسي ، اجتماعي " به جنبه هاي ديگراز انديشه اسلامي ايراني اشاره كرد كه بررسي آرا فيلسوفان سياسي مسلمان است. اين بخش در برگيرنده فصول نهم تا سيزدهم است . خليفه سياسي از اجزاي نظام فلسفي است از بين افرادي كه در اين بخش به انديشه آنها پرداخته مي شود مي توان گفت: تنها فارابي به معناي واقعي كلمه فيلسوف سياسي است. اما بين همه آنها كه شامل فارابي ، ابن سينا ، ابن باجه ، ابن رشد ، ابن طفيل ، خواج نصيرالدين طوسي و ابن خلدون مي شود. وجه مشتركي وجود دارد، آنهم پردازش عقلاني براي فهم امور از جمله امور سياسي ست . ابن خلدون هر چند كه رويكردي اجتماعي دارد و بيشتر يك جامعه شناس است يا فيلسوف اما داراي رهيافتي خودگراست. فيلسوفان اسلامي مخصوصا فارابي به عنوان نماينده اصلي آن در فلسفه سياسي تحت تاثير فلسفه يوناني مخصوصا افلاطون قرار دارند.
به تحليل "مهر"، بخش آخر و پنجم كتاب با عنوان "تاملاتي در زوال و تلاش براي احيا" شامل فصول چهاردهم تا هفدهم است. در ابتداي اين بخش توضيحي مختصر از عوامل موثر در زوال و انحطاط جوامع اسلامي مي آيد و سپس به پردازش نظريه هاي جديد در انديشه اسلامي تحت تاثير برخورد با تمدن غرب و دنياي جديد پرداخته شده است. مهمترين بحث ناشي از اين مهم ، نسبت ميان سنت و تجدد يا تعابير مشابه است. تلاش جهت احياي اسلام توسط انديشمنداني چون سيد جمال ، عبده و كواكبي . منظور از احياي اسلام با توجه به نگرش مصلحان يا نهضت هاي سياسي ، اجتماعي ، مبارزه با جوانه هاي فساد و انحطاط داخلي از يك سو و چگونگي بازيافت خود از سيطره و نفوذ روز افزون جوامع و قدرتهاي غربي از سوي ديگراست.
فصل بعدي شامل بررسي الفاي خلافت درتركيه به سال 1924 و نحوه واكنشهاي نظري به اين امر مهم در جوامع سني مورد توجه قرار گرفته است. در همين جهت به آراء كساني چون رشيد رضا، اقبال و علي عبدالرزاق اشاره شده است كه مباحث مختلفي را از احياي خلافت تا گسست هر گونه پيوندي ميان دين و اشكال حكومتي ديني در بر مي گيرد. فصل آخر نيز به شرايط در برخورد با مولفه هاي تمدن غربي سعي شده است موضوع حكومت و مشروعيت آن در غياب امام معصوم در قالب مشروطيت توضيح داده شود. در اين قسمت به بررسي انديشه هاي نائيني پرداخته شده است.
كتاب حاتم قادري در حد خود كتابي مختصر و مفيد براي دانشجويان رشته سياست درمقطع كارشناسي و قابل استفاده براي كساني است كه مي خواهند يك شماي كلي از تاريخ انديشه در اسلام و ايران بدانند. شعبه هاي مختلف انديشه سياسي مسلمانان از صدر اسلام تا دنياي معاصر با اشاره به نمايندگان اصلي و مهم آن معرفي و بررسي شده است. البته كتاب جنبه توصيفي دارد و كمتر نقدي بر افكار انديشمندان مسلمان وارد كرده است. شايد كتاب رسالتي بيش از اين نداشته است.
نظر شما