۱۹ خرداد ۱۳۸۵، ۹:۵۱

انديشه شوراها در فرهنگ ايراني و اسلامي ؛ تحليل مهر از شوراها و بسط اجتماعي - سياسي جامعه

انديشه شوراها در فرهنگ ايراني و اسلامي ؛ تحليل مهر از شوراها  و بسط اجتماعي - سياسي جامعه

خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: شورا مفهومي است كه ريشه در فرهنگ اسلامي ما دارد. به طوري كه در قرآن مجيد بصراحت بدان اشاره شده است. در اين مقال سعي مي شود جايگاه مفهوم شورا در فرهنگ ايراني - اسلامي به بحث گذاشته شود.

به گزارش خبرنگار "مهر"، تاريخ سياسي ايران با نهاد پادشاهي تا انقلاب اسلامي 1357 آميخته است. عمر 2500 ساله حكومت شاهنشاهي در ايران با حكومت مادها آغاز مي گردد و با پهلوي خاتمه يافت. داريوش اول، مقتدرترين پادشاه مخامنشي در رد سيستم حكومت يونان كه مبتني بر دموكراسي  بود مي گويد من از مردمي كه در جايي مي نشينند و درمورد حكومت خويش صحبت مي كنند باكي ندارم . اين سخن سرآغاز استحكام نهاد سلطنت در تاريخ ايران مي شود. اگرتاريخ سياسي ايران بررسي شود ما با حاكماني سر و كار داريم كه درايران باستان داراي " فره ايزدي " بودند. تئوي سلطنت بر اينكه شاه صاحب و مالك مملكت است و مردم رعيت تاكيد دارد.  تنها تكليف پادشاه در مقابل مردم اين بوده است كه بر آنها پادشاهي و سروري كند و مردم نيز وظيفه اي جز اطاعت نداشتند.

تمركز شديد اداري و در تاريخ سياسي ايران اجازه حركتهاي محلي را نمي داد مگر اينكه در دوران ضعف حكومت مركزي ، قبايل و قوميتها سر بر شورش و خود مختاري بر مي داشتند و بر طبل جدايي مي كوبيدند. آنچه مشخص است در انديشه ايراني حكومت با توجه روحيه استبدادي در حاكمان و سلسله هاي منتسب به آنان ، هيچ گاه زمينه اي براي واگذاري قسمتي از حاكميت به مردم نمي بينيم .

فلسفه سياسي حكومت در ايران چه در سياستنامه ها و نوشته هاي مرتبط با انديشه حكومت و چه در تاريخ نامه ها و حتي سفر نامه ها از سلطنت ايراني صحبت مي كند.

به تحليل "مهر"، دردوران مشروطيت است كه براثر فشار آزادي خواهان، سلطنت مجبور به قبول قانون اساسي مشروطيت و در ضمن آن انجمنهاي ايالتي و ولايتي مي گردد. ايران با تمركز اداري و تقسيم كشور به حاكمان نشينهاي چند گانه اداره مي شد. اين حاكمان خود گماشتگان حكومت مركزي و از خاندان سلطنت بودند. خودكامگي ، خود محوري ، استبداد ، حاكميت فردي ، نگاه رعيت گونه به مردم ، مرتبط كردن همه امور  كشور با بقاي سلطنت ، توسل به ابزارها و روشهاي خشونت آميز در موارد خدشه به منافع پادشاهي پروراندن جايگاه ضل الهي براي پادشاهان ، استمداد جستن از امور تشريفاتي و رعب آور براي تسليم نمودن مردم، جدايي و پنهان شدن پادشاهان از مردم و گسترش دادن ويژگيهاي خاص و غير زميني براي پادشاه همه از شيوه ها و سازوكارهاي تحكيم سلطنت است. .

در قسمت دوم قصد داريم به جايگاه شوراها در اسلام بپردازيم. بدين دليل به اين امر در مرحله دوم مي پردازيم كه از لحاظ سير تاريخي ، ورود اسلام به ايران بعد از تثبيت نهاد سلطنت و حكومت شاهنشاهي  در ايران انجام پذيرفته است.

به تحليل "مهر"، بررسي سيره نبوي (ص) و امامان بخوبي مسلم مي سازد كه در نظر داشتن راي مردم و به نوعي جويا شدن نظر امت جايگاهي خاصي دارد. پيامبر اسلام (ص) در امور سياسي راي مردم و صحابه را جويا مي شد. بررسي سيره امامان نيز بخوبي نشان مي دهد كه استقبال مردم و توجه امت اسلامي به سوي امام عاملي براي حركت  هاي سياسي و اجتماعي ائمه بوده است. اين مسئله را در استقبال مردم از حكومت حضرت علي (ع) و نامه مردم كوفه براي امام حسين (ع) مشاهده مي كنيم همچنان كه در دوران امام حسن ، اندك بودن ياران ايشان ، عاملي براي متفاوت بودن روش امامت ايشان با امامت  امام حسين است.

مراجعه به قرآن كريم و توجه به آيات آن مشخص مي سازد كه در قرآن اشاراتي مستقيم بر شورا و مقررات شده است. اولين اشاره آيه 37 سوره شوري است كه مي فرمايد: " والذين استجابوا لربهم و اقاموا الصلوه و امرهم شوري بينهم و محاوزقنم ينفقون"  يعني آنكه امر خدا را اجابت كردند ونماز بپا داشتند كارشان را به مشورت يكديگر انجام دهند و از آنچه روزي آنان كرديم به فقيران انفاق مي كنند دومين اشاره سوره 159 ال عمران است كه در آن خداي تبارك التعالي مي فرمايد رحمت خدا تو را ( رسول خدا را ) را با خلق مهربان و خوشخوي گردانيد و اگرتند خود سخت دل بودي مردم از گرد تو متفرق مي شدند پس چون امت بنا داني درباره تو بد كنند از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آموزش كن و براي دل جويي آنها دركار ( جنگ) با انها مشورت كن لكن چون تصميم گرفتي با توكل به خدا انجام دهد كه خود آنان كه به او اعتماد كنند دوست دارد و ياري رساند.

بررسي و تفسير اين دو آيه نشان مي دهد كه قرآن پيام صريحي در باب شوري دارد و با مراجعه به اين دو آيه مي توان منشور اخلاقي ،تئوريك و عملي شورا را در اسلام مشخص كرد جايگاه شورا در اسلام و قرآن بر مبناي آن است كه اصولا يكي از ويژگيهاي مومن، مشورت كردن است.  يعني اينكه اسلام مسلمان و مومن را اهل مشورت مي داند البته براي مشورت كردن قرآن هر انساني را توصيه نمي كند و شرايط شخصي كه ما از آن مشورت مي جوييم نيز مشخص شده است زيرا قرآن مشورت را امري مهم مي داند و به پيامبر نيز درامر بزرگي مانند جنگ توصيه به مشورت شده است.

در مجموع در باب جايگاه شورا در انديشه ايراني و اسلامي مي توان گفت كه انديشه سياسي ايران چارچوب و مبناي خاصي براي شورا ندارد و به دليل ساختار استبدادي و سلطنتي اصولا انديشه سياسي در ايران با شورا بيگانه است اما اگر به مبناي اسلامي مراجعه  كنيم متوجه مي شويم كه ما درقرآن و سيره نبوي و ائمه اطهار الگو و شالوده مناسبي در امر شورا داريم و آنچه اين مسئله را براي ما مهم مي سازد اين است كه ايران اسلامي بر اساس اصول دين اسلام بنا شده است پس ارتقا و افزايش جايگاه شوراها به عنوان يك نهاد سياسي ، بنيادي اسلامي و قرآني نيز دارد كه درجه اهميت آنرا دو چندان مي سازد.

کد خبر 336968

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha