در حالي كه بسياري از هموطنانمان در روستاها و مناطق محروم كشور از دسترسي به امكانات اوليه درماني از جمله وجود يك پزشك عمومي محرومند ، پديده پزشكان بيكار به عنوان يكي از آشكارترين نارساييهاي موجود در نظام بهداشت و درمان كشور به شمار مي آيد ، به گونه اي كه در حال حاضر 16 هزار پزشك يا بيكارند و يا در حرف غير مرتبط مشغولند.
بر طبق برآوردهاي صورت گرفته با توجه به حجم جمعيت كشور شمار پزشكان ايراني كمتر از حد استانداردهاي جهاني است بنابراين شيوع بيكاري در اين قشر بيش از آنكه به مسايل مالي و اعتباري مرتبط باشد نشان از ضعف در سيستم بهداشتي درماني كشور داردو از آنجا كه نظام بهداشت و درمان هر كشوري ارتباطي مستقيم با سلامت و جان انسانها دارد عملكرد اين نظام از حساسيت ويژه اي برخوردار است كه متاسفانه در جامعه ايران وجود مشكلات فراوان در اين سيستم نه تنها مردم و بيماران را در تنگنا قرار داده است ، بلكه نتوانسته وضعيت قابل قبولي براي كاركنان اين مجموعه را نيز فراهم آورد.
اگر چه نبود بودجه كافي و تخصيص حداقل منابع مالي دولت به اين بخش همواره دستاويزي در دست مسئولان و سياستگذاران اين نظام بوده است اما با كمي تعمق در مشكلات موجود در سيستم بهداشت و درمان كشور به خوبي مي توان به نوعي ضعف عملكرد مديريتي و سياستگذاري در اين حوزه پي برد.
شايد با كمي تامل در آشفته بازار كادر درماني و بهداشتي جامعه به خوبي بتوان به اين حقيقت تلخ دست يافت كه پزشكان نيز در برابر وضعيت نامطلوب كنوني حاكم بر جامعه پزشكي ساكت ننشسته اند و در قالبهاي مختلف نظير، بي تفاوتي و پرداختن به مسايل شخصي، كنارگذاشتن فعاليتهاي تخصصي، دريافت وجه اضافي از بيمار ( به حق و يا نا حق)، كاهش سطح خدمات مطلوب به بيماران ، عدم علاقه به همكاري منظم با اداره ماليات و در بسياري از موارد مهاجرت به ديگر كشورها اعتراض خود را بي صدا اعلام مي كنند.
كارشناسان و انديشمندان علوم پزشكي بر اين باورند كه غالب مشكلاتي كه امروز نظام بهداشت و درمان ايران با آن مواجه است و در بسياري موارد نيز از حل آن عاجز است در نيمه قرن 19 در كشورهاي پيشرفته شناسايي و مرتفع شده است .
يك پزشك عمومي تازه فارغ التحصيل شده كه صاحب دو فرزند است در اين باره مي گويد:" هر زمان پزشكان لب به گله و شكايت باز مي كنند فرياد مسئولان بالا مي رود كه اين حركات در شان و حرمت شما نيست اما مگر شان و وجه اجتماعي براي زن و فرزندان ما نان شب مي شود."
وي كه حدود 5 سال است كه بدور از حرفه طبابت به شغل روزنامه نگاري مشغول است ، مي افزايد:" در ايران به دليل نبود تعريف مشخصي از سطح بندي خدمات، به پزشكان عمومي تنها در حد يك ديپلمه اجر و قرب قايل مي شوند با اين تفاوت كه افراد ديپلمه مي تواند در بسياري مشاغلي كه ورود ما به آنها دور از شان است فعاليت كنند در حاليكه ما پزشكان عمومي در باتلاقي گير افتاده ايم كه نه راه پس داريم و نه راه پيش."
محمد زماني كه دانشجوي پزشكي است و در يك مركز درماني مشغول به كار است ، مي گويد:" در طول تحصيل در دبيرستان همواره به اين رشته عشق مي ورزيدم و زماني كه در رشته پزشكي پذيرفته شدم چنان انگيزه اي براي اتمام و ادامه اين رشته درخود حس مي كردم كه توصيف شدني نيست اما به محض گذشت دو، سه ترم از درسم با آشنايي با وضعيت فعلي جامعه تمام اين اشتياقبه ياس تبديل شد."
وي افزود:" الان وضع به گونه اي شده است كه علاوه بر اينكه ديگر هيچ انگيزه اي براي پايان درسم ندارم هيچ تمايلي به ادامه تحصيل در اين رشته را نداشته ، گاهي اوقات تصميم مي گيرم بيش از اين وقت را تلف نكنم و به حرفه اي ديگر و آينده دار تر بپردازم."
دكتر فرزانه . م عدم شرايط مناسب در نظام بهداشت و درمان كشور را موجب بي انگيزگي پزشكان در ارائه خدمات پزشكي مي داند و مي گويد:" با توجه به مشكلات عديده اي نظير بي توجهي به واقعي كردن تعرفه هاي پزشكي به عنوان ريشه اي ترين معضل جامعه پزشكي امروز ايران به خوبي مي توان بي انگيزگي پزشكان در ارائه خدمات پزشكي مطلوب را مراجعان و بيماران لمس كرد كه رفع اين نقيصه تنها در گرو بها دادن مسئولان در حدي قابل قبول به اين مجموعه است."
* 60هزار تومان ، درآمد ماهانه يك پزشك عمومي
عضو شوراي عالي سازمان نظام پزشكي در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر با تاكيد بر ناكارآمدي نظام درمان و بهداشت كشور مي گويد:" نبود يك سيستم ارجاع يا سطح بندي خدمات يكي از مهمترين اشكالات اين نظام سنتي و غير موثر در جامعه ايران است به طوريكه در كشور ما هر بيماري اعم از بيمه شده و بيمه نشده اجازه دارد به هر مركز درماني كه بخواهد مراجعه كرده و تحت درمان قرار گيرد كه به دلايل متعدد اين رويه در دنيا مردود شده است."
دكتر حسن هويدا مي افزايد:" تنها زماني مي توان انتظار داشت كه پديده بيكاري پزشكان در جامعه ايران رخت ببندد كه سيستمي تعريف شده و منسجم بر نظام درماني كشور حاكم باشد و با اجراي طرح نظام ارجاع بحث اشتغال پزشكان را ساماندهي كرد زيرا با توجه به سيستم باز نظام بهداشت و درمان كشور تبليغات كاذب فكر بيماران را به سمت تخصص گرايي و گرايشات تخصص سوق مي دهد."
وي ادامه مي دهد:" با توجه به اينكه بر اساس استانداردهاي جهاني براي هر جمعيت 400 نفره يك پزشك نياز است جامعه ايران با كمبود پزشك مواجه است و اين درحالي است كه پديده بيكاري در بين پزشكان ايراني در برخي مناطق كشور بيداد مي كند و در جايي ديگر از كمبود پزشك ناله مي كنند."
وي عدم تمايل پزشكان براي رفتن به مناطق محروم را كاملا به حق مي داند و مي گويد:" اين قابل قبول هيچ كس نيست كه پزشكي از تمام امكانات و تسهيلات چشم پوشي كند و با دريافت حقوقي ناچيز به مناطق محروم برود و ترجيح مي دهد در شهرهاي بزرگ به مشاغل نامربوط مشغول شود."
عضو هيات مديره سازمان نظام پزشكي عدم تعرفه هاي واقعي پزشكي را يكي از مشكلات مهم جامعه پزشكي و دلايل عمده بيكاري پزشكان مي داند و مي افزايد:" اگر اين تعرفه هاي پزشكي بويژه در مورد ويزيت پزشكان عمومي كه نقش محوري در سلامت جامعه و مردم دارند اصلاح شود و به نرخ عادلانه اي دست يابيم ، علاوه بر رفع پديده بيكاري كه معمولا هم در اين قشر مشهودتر است نقش مهمي در ارتقاء كيفيت خدمات آنها دارد."
وي ميانگين درآمد پزشكان عمومي را 60 هزار تومان عنوان مي كند و مي گويد:" يك چنين رقمي در شرايط امروز جامعه به هيچ عنوان كفاف حداقل معيشتي خانواده را نمي دهد و نبود تعرفه هاي مناسب در نظام درماني كشور خواهي نخواهي پزشكان را به گرفتن زير ميزي وادار مي كند."
وي با انتقاد از ناهماهنگي بين نظام آموزش عالي در تربيت نيروي هاي پزشكي و پيراپزشكي و نياز نظام درماني كشور اظهار مي كند: " متاسفانه در حال حاضر بدون توجه به نياز سيستم بهداشت و درمان كشور و امكانات جذب نيرو، مراكز آموزش عالي اقدام بهوزش نيروهاي پزشكي و پيراپزشكي كرده و بدون در نظر گرفتن آينده شغلي اين افراد بر بحران بيكاري در جامعه پزشكي دامن مي زند."
وي ادامه مي دهد:" يكي ديگر از معضلات موجود در بين فارغ التحصيلان جامعه پزشكي مسئله گذراندن طرح در مناطق مورد نياز است كه متاسفانه چاره اي اساسي از سوي مسئولان براي آن انديشيده نشده است كه براي افرادي كه امكان جذب وجود ندارد همانند سربازي امكان معافيت وجود داشته باشد تا فرد به دنبال كار و زندگي ديگري برود."
رييس انجمن پزشكان عمومي ايران با اشاره به اشتغال برخي از پزشكان در مشاغل اسف انگيز مي گويد:" بالاخره پزشكاني كه به هزار اميد فارغ التحصيل شده اند وقتي امكان اشتغال در حرفه طبابت را نمي يابند مجبورند براي امرار معاش كرده و سربار خانواده نباشند تن به هر كاري از جمله مسافر كشي مي پردازند."
وي شمار پزشكان بيكار را حدود 16 هزار نفر عنوان مي كند و مي افزايد:" تمامي مشكلات موجود در سيستم بهداشتي كشور اعم از توزيع نامتناسب پزشك در مناطق مختلف كشور، مشكلات دارويي و مراكز درماني، عدم توان مالي بيماران براي دريافت خدمات درماني جملگي از بي توجهي قانونگذاران و مسئولان كشور بويژه وزارت بهداشت نشات مي گيرد."
* روي خريد طرح پزشكان فكر مي كنيم
وزير بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي نيز در اين رابطه مي گويد:" به رغم امتيازات مختلفي كه براي ايجاد انگيزه در پزشكان براي رفتن به مناطق محروم در نظر گرفته شده است به دليل نبود توسعه يافتگي در برخي مناطق محروم پزشكان به هيچ عنوان تمايلي به اين كار ندارند."
دكتر مسعود پزشكيان ادامه داد:" البته كافي نبودن دستمزد در نظر گرفته شده از طرف دولت براي پزشكاني كه به مناطق محروم مي روند از يك طرف و عدم قدرت پرداخت مردم براي پرداخت دستمزد مناسب به ازاي دريافت خدمات درماني از سوي ديگر اين امر را تشديد مي كند."
وي ادامه مي دهد :" هر كس حق دارد بر اساس علاقه خود به حرفه اي بپردازد و نمي توان را كسي را به انجام كاري زور كرد لذا اگر پزشكي تمايل به خدمت در مناطق محروم را نداشته باشد نمي توان آن را تحميل كرد."
وي درباره فراهم آوردن شرايطي براي خريد طرح پزشكي مي افزايد:" اين بحثي قانوني است و نمي توان در اين ارتباط نظري ارائه كرد البته به عنوان طرحي جديد قابل تامل است."
دكتر پزشكيان فلسفه دولت را براي ارائه امكانات آموزش رايگان به افراد را پاسخگويي به نياز جامعه مي داند و مي گويد:" دولت نيرو تربيت نمي كند كه بعد از فارغ التحصيل شدن به هر كاري كه دلش مي خواهد بپردازد بلكه بايد در جهت رفع نيازهاي كشور موثر واقع شود."
وي با پيشنهاد قطع يارانه تحصيل دولتي براي پزشكاني كه تمايلي به ارائه خدمت در مناطق محروم را ندارند، مي افزايد:" اين افراد مستحق استفاده از منابع ملي نيستند و بايد با هزينه خود تحصيل كنند و در نتيجه پس از پايان تحصيل نيز به هر كار و حرفه اي كه تمايل داشتند بروند."
وزير بهداشت با اشاره به تحولات مثبت طي سالهاي اخير در نظام بهداشت و درمان كشور مي گويد:" 15 سال پيش ما براي هر جمعيت 100 هزار نفري هم يك پزشك نداشتيم ولي امروز براي هر ده هزار نفر يك پزشك در مجموعه درحال فعاليت است ولي برغم تمامي پيشرفتها اين يكي از خصلت هاي طبيعي بشري است كه به وضع موجود قانع نشده و همواره خدمات جديد را مي طلبد."
وي ادامه داد:" به عنوان نمونه زماني وجود يك پزشك در يك منطقه وضعيت ايده آل محسوب مي شد ولي امروز وجود تخصصهاي مختلف مشكل اصلي و وضع ايده آل جامعه است لذا هيچ گاه نمي توان به وضع رضايت بخشي كه فاقد هر گونه مشكلي باشد دست يافت."
در هر حال جنس مشكلات بهداشتي و درماني در كشوربا ديگر مسايل مبتلا به جامعه متفاوت است ، مردم در اين عرصه انتظارات بيشتري دارند و رسيدگي به بهداشت و درمان آنها بايد در اولويت برنامه ها قرار گيرد . شايسته نيست در شرايطي كه پزشكان عمو مي با استفاده از سرمايه ملي به تحصيل پرداخته اند ، از خدمت در مناطق محروم سرباز زنند و به مشاغل غير مرتبط بپردازند ، براستي چرا صداي ناله سروناز را هيچ پزشكي نشنيد ؟ !
نظر شما