1- تهاجم گسترده نيروهاي ائتلاف به رهبري آمريكا به عراق و اشغال اين كشور باعث شد كه دولت تركيه نه تنها از دادن پايگاههاي مهم خويش به نيروهاي ائتلاف خودداري كند بلكه بدليل ترس از ادعاهاي كردهاي عراق مبني بر " تشكيل كردستان بزرگ " ، از عراق يكپارچه و تحت رهبري حكومت مركزي حمايت كند. در هر صورت تشكيل نظام سياسي فدرالي بر پايه اقوام و نژاد ها در عراق امنيت تركيه را به طور جدي با خطر مواجه مي سازد. از سوي ديگر روس ها نيز ضمن حمايت از عراق يكپارچه و مستقل، خروج نيروهاي اشغالگر را تنها گزينه موجود براي خروج از بن بست سياسي عراق مي دانند. داشتن اشتراك مواضع در مسائل منطقه اي با بروز تحولات جديد، زمينه را براي بازنگري و تعامل دو قدرت مهم فراهم نموده است.
2- به نظر مي رسد پس از فروپاشي شوروي سابق و عقب نشيني روسيه از مناطق (تحت نفوذ خويش همانند عراق...) اهميت استراتژيك آنكارا به عنوان دژ مستحكم در مقابل نفوذ روسها براي كارشناسان و مقامات آمريكا كاهش يافته است. زيرا اينان ديگر تهديد شوروي را در برابر خود نمي بينند. همچنين با پايان جنگ سرد و از دست رفتن موقعيت استراتژيك ممتاز تركيه برخي سياستمداران ترك به اين نتيجه رسيدند كه تركيه بايد نگاه خود را متوجه شرق سازد. لذا مقامات تركيه ضمن استقبال از گسترش روابط همه جانبه خويش با روسها سعي دارند با معرفي خويش به عنوان كشوري دمكراتيك، غير مذهبي مبتني بر نظام بازار آزاد براي كشورهاي نو استقلال آسياي مركزي و قفقاز به بسط و نفوذ خويش در منطقه نيز بپردازند.
3- برخي از تحليل گران بر اين باورند كه تلاش هاي اخير دولت تركيه علاوه بر توجه به منافع ملي اين كشور، در راستاي برقراري صلح و ثبات در منطقه پيگيري مي شود و آنكارا سعي مي كند با رايزني هاي گسترده با كشورهاي مهم منطقه از جمله روسيه و ايران ضمن ايجاد توازن جيدد به سرگيري مذاكرات اعراب و اسرائيل كمك كند. همكاري بين مقامات تركيه و روسيه مي تواند در تسريع فرايند صلح در منطقه نقش به سزائي داشته باشد.
4- گرچه تركيه عضو پيمان ناتو بوده و تسليحات نظامي آن طبق استانداردهاي تعريف شده آن پيمان خريداري مي گردد، با اين وجود كيفيت بالاي محصولات نظامي پيشنهادي از سوي روسيه و قيمت پايين اين تسليحات باعث گرديده است كه مقامات تركيه براي تنوع بخشي و كاهش اتكاء به غرب خريد اين تسليحات را در دستور كار قرار دهند. مقامات روسي نيز ضمن استقلال از فروش تسليحات فوق مدرن خويش به تركيه، گسترش روابط فيمابين را به عنوان گام مهم براي بازيابي نفوذ منطقه اي خود ارزيابي مي كنند.
5- در نهايت اينكه هيات حاكمه جديد تركيه كه گروهي ميانه رو و واقعگرا در بين گروههاي اسلام گرا هستند به اين نتيجه رسيده اند كه منافع ملي اين كشور نه در تنش با همسايگان بلكه در ثبات، امنيت و آرامش منطقه تامين مي گردد لذا تلاش هاي گسترده تركيه در راستاي همگرايي و همكاريهاي منطقه اي صورت مي گيرد. قدر مسلم اينكه تركيه قصد كاهش گسترش روابط با واشنگتن و بلوك غرب را ندارد بلكه اين كشور در تلاش است ضمن حفظ روابط با غرب خود را مدل مناسبي از دموكراسي در منطقه مطرح سازد مدلي كه به عنوان (دموكراسي سكولار) از سوي مقامات آمريكايي نيز به رسميت شناخته شده است.
نظر شما