هوشنگ مرادي كرماني در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد تاثير ادبيات كهن ايراني بر سينماي ايران گفت: "اين تاثير مي تواند در صورتي خود را به طور چشمگير نشان دهد كه سينما ابزار و بضاعت كافي براي نشان دادن ابعاد گوناگون اين نوع آثار را چه به لحاظ حماسي و چه استفاده از تكنولوژي روز داشته باشد."
نويسنده "قصه هاي مجيد" تاكيد كرد: "در سينماي امريكا و اروپا برخي مواقع به نويسندگان شاخص كه كارهايشان مورد استفاده سينماگران قرار مي گيرد سفارش نوشتن داستان و فيلمنامه مي شود. در كشور ما هم تقريباً همين شيوه جاري است و كارگردان يا تهيه كننده اگر اثري همخوان يا نوع ديدگاهش باشد، آن را براي استفاده در سينما خريداري مي كنند."
نويسنده "خمره" افزود: "به هر حال هم سينما و هم ادبيات تاثيرات متقابلي روي يكديگر گذاشته اند. يكي از اين تاثيرات برمي گردد به عنصر ايجاز و تصويري نوشتن برخي نويسندگان ما كه به طور حتم نشات گرفته از حضور سينماست. وسوسه تئوري مولف نزد سينماگران و تمايل كمتر آنها به استفاده از آثار ادبي مساله اي عادي و شكل گرفته در سينماست و فكر مي كنم اتفاق خوبي هم نيست و به ضرر سينماي ايران است."
اين نويسنده افزود: "اگر نهادي وجود داشته باشد كه روي استفاده از كتب تاريخي و مذهبي فعاليت كند، محمل بسيار خوبي ايجاد خواهد شد تا فيلمنامه هاي بسيار خوبي براي سينما و تلويزيون نوشته شود. در مقطعي برخي نويسندگان معاصر ارتباط خوبي با فيلمسازان داشتند و از اين همكاري آثار شاخصي نظير "گاو" به وجود آمد. البته بايد شرايطي وجود داشته باشد تا نويسنده و كارگردان به يكديگر اطمينان داشته باشند و آثار اين نوعي در سينماي ايران شكل بگيرد."
مرادي كرماني در مورد رضايت خود از فيلم هايي كه بر اساس نوشته هايش توليد شده گفت: "اين احساس رضايت به صورت نسبي است. در برخي آثار استفاده درستي از كارهايم صورت گرفته و در برخي ديگر اين استفاده چندان درست نبوده است. به هر حال ماهيت سينما داراي چنين ويژگي هايي است."
نظر شما