كاوه تيموري، هنرمند خط نستعليق، مدرس و عضو انجمن خوشنويسان شميرانات، در گفتگو با خبرنگار "مهر" با اعلام اين مطلب گفت: "واقعيت اين است كه خوشنويسي را نمي توان با ساير هنرها قياس كرد. با اندكي دقت متوجه مي شويم كه به عنوان مثال نقاشي ايران در تاريخ هنر گرايشات مختلفي را شامل مي شده است. البته خوشنويسي و نقاشي در نقطه اي به يكديگر با نقاشي خط متصل شدند. اما اگر بخواهيم خوشنويسي را به شكل مجرد بررسي كنيم بايد بگويم خوشنويسي به شكل عام و نستعليق به شكل خاص از منظر استقبال و تحت تاثير روابط اجتماعي فرهنگي با فراز و فرودهايي توام بوده است."
وي افزود: "البته خوشنويسي ما در طول دوران پيشين با استقبال چنداني رو به رو نبوده است. خوشنويسي تا پيش از مدرنيزه شدن دنياي امروز يگانه محمل كلام و ركن اصلي فرهنگي بود كه به عنوان هنري تاثيرگذار و تا پيش از ورد رسانه هاي جمعي رسالت اطلاع رساني را بر عهده داشت. بعد از آن با ورود چاپ سنگي در اواخر دوره قاجار اقبال خوشنويسي ارتقاء يافت كه نمونه هاي آن در روزنامه هايي چون شرف و شرافت وجود دارد. اما با تحولات فرهنگي نيازهاي اجتماع نيز تغيير كرد. در واقع با تحولات فرهنگي و ورود صنعت چاپ، گرايش مخاطبان به سمت و سوي هنرهاي ديگر رفت. بنابراين كاركردهاي خوشنويسي به تدريج افت كرد. در عين اينكه قابليت هاي بصري و هنري آن همچنان توسط استادان حفظ شد."
تيموري تصريح كرد: "با وقوع انقلاب اسلامي بار ديگر شاهد رجعت خوشنويسي بوديم. در سال هاي اول انقلاب رونق بازار خوشنويسي نيز به اين مساله دامن زد و زيباترين آثار خط نستعليق در دهه شصت در اين زمان خلق شد. آثاري كه در حال حاضر شاهكارهاي كلاسيك در اين زمينه به شمار مي روند. در دهه شصت بهار خوشنويسي به بار نشست و ثمرات آن در آثاري چون ديوان حافظ اثر استاد خروش و تركيب بند محتشم كاشاني به خط غلامحسين اميرخاني متجلي شد. آثاري كه هر يك به چاپ هاي متعدد رسيدند. اما از دهه هفتاد به بعد نظام هندسي نستعليق به رايانه سپرده شد و وجود هنرهاي رقيب نيز با تلفيق استقبال موج جوان باعث شد تا رايانه ها نياز بازارهاي خوشنويسي را با زدن چند كليك مرتفع سازند. چنانكه شاهد نستعليق نوشتن نهج البلاغه به وسيله رايانه بوده ايم."
اين هنرمند گفت: "البته نسل امروز ما ويِژگي خاصي دارد و آن اين است كه با كار كم نتيجه سريع مي خواهد. اما خوشنويسي به تعبير استادان هنري همراه با عرق ريزان روح بوده است. البته هويت صنفي خوشنويسي نيز در اين سال ها با مشكل مواجه بوده است. به طوري كه اختلاف سلائق و ديدگاهها مانع شكل گيري مركز برنامه ريزي دقيق شده است كه مي توان با ابداع شيوه هاي نوين و نقش آفريني تازه در خط نستعليق بار ديگر جوانان را به سمت و سوي خوشنويسي سوق داد."
وي خاطرنشان كرد: "اين در حالي است كه از خوشنويسي به عنوان هنري پاكيزه و انسانساز ياد مي شود و اگر حمايت ها و يارانه هاي دولتي متوجه اين هنر نباشند بايد از خوشنويسي در سال هاي نه چندان دور به عنوان خاطره اي تاريخي ياد كنيم. باعث تاسف است كه بايد ذكر كنم امروز ميانگين حقوق مدرسان انجمن بين 15 تا 20 هزار تومان است. خوشنويسي بر خلاف ادوار گذشته مطلقا نمي تواند نقطه اتكاي مادي خوشنويسان باشد و علاقمندان به اين هنر و هنرمندان متحمل آسيب هاي فراوان شده اند. با اين حال چون خوشنويسي در خون ماست و به خصوص نستعليق شناسنامه و هويت فرهنگي ما را تشكيل مي دهد. انجمن خوشنويسان دزاشيب بيكار ننشسته و با برگزاري اوقات فراغت جوانان بيش از صد كلاس راه اندازي كرده است."
كاوه تيموري هنرمند نستعليق، مدرس خوشنويسي و عضو انجمن خوشنويسان شميرانات و مدير روابط عمومي اين انجمن فارغ التحصيل انجمن خوشنويسان است. وي مدت بيست سال است به تدريس در انجمن خوشنويسان ايران مشغول است. نگارش بيش از بيست مقاله در زمينه نقد مطالب مرتبط با خوشنويسي از جمله فعاليت هاي وي در اين سال ها به شمار مي رود.
نظر شما