به گزارش خبرنگار مهر، شوراها داراي مسئوليت هاي متفاوت و متعددي از جمله برنامه ريزي راهبردي براي حوزه تحت مديريت خويش هستند. برنامه ريزي وسازندگي محلي و هدايت توسعه، برنامه ريزي در امور انرژي ، حمايت و حفاظت از محيط زيست، حمايت و توسعه از اقتصاد محلي و منطقه اي، نظارت بر اجراي برنامه ها و پياده شدن اهداف توسعه، تأمين نيازهاي آموزشي خاص در هر محله و منطقه، مسئوليت آموزش شهروندان در حوزه هاي خاص و ارائه الگوهاي موافق با توسعه و عقلانيت به آنها، مديريت شهري در حوزه حمل و نقل، ترافيك، پاكيزگي و زيبايي شهر، حمايت هاي اجتماعي در مورد كودكان و سالمندان، رفع موانع پيشرفت برنامه هاي محلي موافق با سند توسعه اي كشور و خيلي از موارد ديگر از جمله مسئوليتهاي شوراها هستند .
همه اين مواردي كه به عنوان مسئوليت شوراها مطرح شد در هر منطقه اي معنا و گستره متفاوتي دارد . به عنوان مثال مسئوليت شوراها در شهر تهران با اصفهان خيلي متفاوت است . در تهران مشكلاتي مانند ترافيك و آلودگي هوا يك معضل اساسي است كه در اولويت هر شورايي قرار دارد . برنامه ريزي براي شهر تهران بدون حل مشكلات ترافيكي و آلودگي هوا بي نتيجه است، اما در اصفهان مسئله ترافيك به اندازه تهران مطرح نيست ولي بحث حفاظت از حيات تاريخي شهر و حفظ بافت آن مسئوليت خطيري براي شوراي شهر مي باشد كه به عنوان يك معضل بزرگ به ويژه با توجه به مسئله برج جهان نما و متروي شهر نمود يافته است .
اينكه شوراها چه جايگاهي در چشم انداز توسعه ايران دارند، به چند عامل بر مي گردد . يكي وجود نگرش خرد در شوراها با حفظ جايگاه آنها در نگرش كلان جامعه، يعني اينكه شوراها بايد جزايري متصل به هم را تشكيل دهند كه در عين حفظ موقعيت و استقلال محلي خويش از معضلات برنامه هاي كلي كشور نيز بكاهند و امتيازات برنامه هاي كلان را به سمت مناطق خويش هدايت كنند. اين مسئله با اصل عدالت و رفع تبعيض به عنوان يكي از هدف هاي جامعه ايران مرتبط است.
عامل دوم قدرت و توانايي شوراها در عملي ساختن اهداف و تبديل و تركيب برنامه هاي خويش با ساختار كلي جامعه است . اين مسئله با هنر معاشرت و تعامل شوراها با كليه سازمان ها و گنجاندن راهبردهاي شوراها در استراتژي هاي كلان دولت ارتباط دارد. شوراها براي اينكه بتوانند به وضعيت خوبي دست يابند به دو ابزار نيازمند هستند ، يكي ابزار مادي يعني قدرت و منابع مالي ، ديگري ابزار معنوي يعني قدرت فرهنگي، اجتماعي و سياسي. تأثير و كارآيي شوراها صرفا به مبناي قانوني مرتبط نيست بلكه به موقعيت عملي آنها در جامعه با توجه به دو ابزار مذكور نيز بستگي دارد.
يكي از عميق ترين و انساني ترين دستاوردهاي چند قرن اخير بشر، مسلط شدن به علم است كه او را در مسير محاسبه، برنامه، آينده نگري و دقت هدايت كرده است . محاسبه و آينده نگري يكي از اركان توسعه در جهان مدرن است، جامعه اي كه محاسبه ندارد آينده و توسعه ندارد. شوراها نيز بايد در برنامه هاي خويش آينده نگري ومحاسبه را فداي برنامه هاي آني و موقت نكنند، دقت و محاسبه و برنامه هاي عقلاني جايگاه شوراها را در جامعه و ساختار سياسي جامعه تقويت مي كند.
شوراها مي توانند در آينده ايران يكي از اركان توسعه باشند، به شرطي كه اصول سه گانه مذكور را نهادينه ساخته و در ساختار سياسي، اجتماعي ارتقاء يافته و درچارچوب نظام جمهوري اسلامي به شكل عملي نهادينه شوند .
نظر شما