مينو فرشچي در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد ايجاد كميته تخصصي سينماي اقتباسي در بنياد سينمايي فارابي گفت: "دلم مي خواهد روزي برسد هيچ دفتري براي حمايت از و توجه به فيلمنامه نويسي وجود نداشته باشد و هر فيلمنامه اي بدون اين كمك ها امكان ساخت پيدا كند. البته تحقق اين خواسته منوط به صنعتي شدن سينماست و ما اگر داراي پخش كننده حرفه اي در سطح جهان باشيم، سينماي ما فرصت عرضه در دنيا را پيدا مي كند و حجم توليدات ما بالا مي رود."
اين مدرس سينما و فيلمنامه نويسي در مورد تاثير ادبيات بر سينما گفت: "ادبيات مي تواند حضور بسيار موثري در عرصه سينما داشته باشد. به هر حال صنعت سينما صنعتي است كه از غرب وارد شده و در اين سينما ادبيات نقش كليدي و محوري دارد. بزرگترين و شاخص ترين فيلم هاي غرب هم از ادبيات اقتباس شده است."
فيلمنامه نويس "كاغذ بي خط" تاكيد كرد: "اگر برخي عنوان مي كنند ادبيات كلاسيك ما كشش تبديل شدن به فيلم را ندارد كه به نظر من اين ويژگي را دارد، مي توانيم حتي اقتباس را به طور كلي انجام دهيم و از آثار كلاسيك به عنوان پايه اصلي استفاده كنيم. البته به نظرم ادبيات معاصر ما كشش و قابليت تبديل شدن به آثار تصويري را به شدت دارد. آثار نويسندگان جوان ما به شدت تصويري است، در آنها مسائل روز جامعه مطرح شده و شخصيت هاي اين رمان ها واقعي و ملموس و قابل باورند."
فرشچي در مورد سفارش نوشتن آثار ادبي يراي سينما به نويسندگان گفت: "فيلمنامه نويسي يك مقوله جداست. درست است كه گاهي دوستان فعال در عرصه ادبيات و سينما كم لطفي مي كنند و مي گويند فيلمنامه را خود كارگردان مي نويسد و احتياجي به فيلمنامه نويس نيست، اما به نظرم اين نگاه اشتباه است. فيلمنامه نويسي كاري تخصصي است و اگر به نويسنده اي سفارشي داده شود بيشتر بايد در خصوص نوشتن قصه اوليه بايد باشد و فيلمنامه نويس بر اساس آن يك فيلمنامه با معيارهاي رايج بنويسد."
نويسنده فيلمنامه "شوكران" تاكيد كرد: "آنقدر رمان هاي كلاسيك داراي تعدد شخصيت است كه در هر فصل رمان تعداد زيادي شخصيت وارد و خارج قصه اصلي مي شود و بالطبع امكان استفاده از همه آنها در يك فيلمنامه با زمان محدود نيست. از طرفي اقتصاد سينما كه مبحث بسيار مهمي است و نمي توان هر صحنه اي كه در رمان وجو دارد را با فراهم كردن امكانات صحنه اي از آن استفاده كرد. اگر همكاري دوجانبه اي ميان تهيه كننده و فيلمساز با فيلمنامه نوي باشد مي توان سراغ هر نوع ر مان و داستان كوتاه ادبي براي استفاده در سينما رفت."
وي در پاسخ آنانكه ضعف اصلي سينماي ايران را فيلمنامه مي دانند گفت: "پاسخ اين نظريه اشتباه فقط يك گلوله است! براي اينكه ما اصلاً ضعف فيلمنامه نويسي نداريم. بايد موانعي را كه فيلمنامه نويس ما با آن مواجه است مورد توجه قرار دهيم. با اين موانع فرهنگي و اجتماعي حتي اگر به فيلمنامه نويس شاخص هاليوود هم سفارش كار بدهيم، نمي توانيم انتظار كار شاخصي داشته باشيم. ما در فليمنامه هايمان نمي توانيم خيلي از مسائل را مطرح كنيم و با توجه به اين موانع باز هم فيلمنامه نويسان ايراني توانسته اند خيلي از مسائل را عنوان كنند."
نظر شما