كامران جمالي شاعر و مترجم در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود: تصور مي كنم امروز مهم ترين زبان دنيا پس از انگليسي زبان آلماني باشد. بد نيست بدانيد اداره فرهنگي سفارت اتريش (انجمن ايران و اتريش) ماهانه ده ها هزار يورو جهت فرادهي زبان رسمي خود از نهادهاي دولتي اتريش پول دريافت مي كند.
سراينده دفتر شعر " در انجماد پس از زمهرير " اضافه كرد: زبان ما به دليل برخورداري از برترين شعر كلاسيك جهان، ادبيات غني و نيز به دليل گذشته تكرار ناپذيرش ( زبان علمي و درباري در هندوستان و عثماني تا قرن ها پارسي دري بود) از ويژگي و توانايي مطرح شدن بيش از آنچه اكنون هست برخوردار است.
وي تصريح كرد: براي زبان پارسي كه بي اغراق تنها اندكي كمتر از زبان پشتو در افغانستان مهجور شده است مي بايست بودجه هاي بيشتري درنظر گرفت.
جمالي ادامه داد: اگر بر اين باور باشيم كه با اهميت ترين عامل هويت ملي ما زبان پارسي است ديگر نبايد دست نهادهاي فرهنگي براي سرمايه گذاري در زمينه گسترش اين زبان تا اين اندازه چسبناك باشد. از سوي ديگر نبايد به دلايل پاتولوژيك از تشويق و بذل سرمايه در جهت ترجمه ادبيات معاصر حذر كنند.
وي تاكيد كرد: ادبيات معاصر جهان اعم از رمان و نمايشنامه و ... از آبراهه بومي بودن به اقيانوس ادبيات جهاني راه باز كرده است. شعر نيز همين وضعيت را دارد. آنچه هم رئاليسم جادويي ناميده مي شود و گابريل گارسيا ماركز كلمبيايي را پيشاهنگ آن مي دانند، محل رويش اش آمريكاي جنوبي و فرهنگي است كه سرخپوستان نيز در پديد آوردن آن سهيم بودند. اگر نويسندگان آمريكاي لاتين هم مانند اروپايي ها مي نوشتند، فرهنگ شان كه از ديدگاه كبرآلود غربي خرده فرهنگ محسوب مي شود همان خرده فرهنگ باقي مي ماند و هيچ گاه نمي توانست نويسندگان اروپا و گاه آمريكا را تحت تاثير قرار دهد.
مترجم " رباعيات خيام " به چهار زبان دنيا، افزود: اگر سياستمداران دوران پهلوي تا اين اندازه از ادبيات معاصرمان وحشت نداشتند و براي آن سرمايه گذاري مي كردند و به عنوان مثال دو كتاب " عزاداران بيل " و " ترس و لرز " غلام حسين ساعدي به موقع به چند زبان زنده گيتي ترجمه مي شد امروز افتخار بنيان گذاري رئاليسم جادويي از آن ما ايراني ها و به نام ساعدي بود نه به نام ماركز و ديگر نويسندگان آمريكاي جنوبي.
وي تعامل هاي فرهنگي و تاثيرات دوسويه ادبي را در پيدايش آثار فاخر و ارزشمند با اهميت تلقي كرد و ادامه داد: همان رئاليسم جادويي كه اشاره شد نمي توانست بدون نگاهي نافذ به ادبيات اروپا و آمريكا ظهور كند. بومي بودن و جهاني بودن با يكديگر رابطه اي ديالكتيكي دارند؛ ارتباطي كه عامل تكامل است. دو كتاب ساعدي هم قطعا بدون مطالعه آثار ويليام فاكنر و ديگران نمي توانست خلق شود.
كامران جمالي با تاكيد بر لزوم ترجمه آثار ادبي ايراني به زبان هاي ديگر گفت: تصور مي كنم بيش از نود درصد توليدات ادبي ما ترجمه پذير است. آن ده درصد نيز شماري شعر است كه در آن بازي با كلمات و ايهام مهم ترين جنبه هنري را تشكيل مي دهد. اما اين گونه اشعار بخش كوچكي را به خود اختصاص داده اند و ساير آثار ما قابل ترجمه است.
نظر شما