به گزارش خبرگزاري مهر ، نشست يكصد و شصتم كانون ادبيات ايران به نقد و بررسي مجموعه داستان" به زانو در نيا " آخرين اثر محمدرضا گودرزي اختصاص داشت .
در ابتداي نشست ، نويسنده داستان سومين نامه را از اين مجموعه خواند و عنايت سميعي - منتقد ادبي - تصريح كرد : داستان هاي اين مجموعه از اتفاقات روزانه شروع مي شود و به روياها يا بهتر است بگويم به كابوس ها رو مي آورد و نهايتا تمثيلي سورئال و مضحك از واقعيتي هولناك به دست مي دهد.
سميعي ادامه داد : عقب نشيني نويسنده از عرصه هاي عمومي به روابط محصور در چارديواري نشان مي دهد كه راه بسته است ولي به رغم آن مي توان از كبوتري بي پناه به روابط و مناسباتي خشك و بي روح دست يافت كه طي آن جاي آزادي و قفس عوض شده است.
اين منتقد با اشاره به اينكه داستان هاي اين مجموعه عمدتا سيري در روابط بين فردي اشخاص است، گفت : تنوع مكاني داستان ها نشان مي دهد نويسنده با محيط هاي مختلف آشناست و علاقه اش به حيوانات به خصوص كبوتر احتمالا ريشه در تجربه زيست شده او دارد. خيال پردازي شاعرانه در مجموعه حاضر اندك است. شايد داستان آن مرد در باران آمد نمونه اي از اين داستانها باشد. به اين اعتبار مي توان گفت نويسنده به واقعيت بيش از خيال علاقه مند است.
پس از سميعي، بهناز عليپور گسكري - منتقد و داستان نويس - با نقدي پديدار شناسانه اين اثر را بررسي كرد. او با اشاره به اينكه در نقد پديدارشناسانه ؛ روشن ترين ابزار منتقد، خود اثر است گفت كه منتقد در جستجوي نشانه براي تشريح متن است و افزود: از آنجا كه معنا فرآورده زبان است و زبان بر معنا مقدم است ، ابتدا و جه زباني اين اثر را بررسي مي كنم و جه كلي زبان اين مجموعه، زبان ساده داستاني براي عرضه مضامين اجتماعي واقع گرا و به دور از ذهن پردازي است. طنز هاي تلخ اجتماعي و گاهي تمسخر آميز در اثر ديده مي شود. به طور كل خواننده يك راوي پنهان را پشت راوي داستان ها مي بيند كه از موضعي بدبينانه و يا فاصله از سوژه ها حرف مي زند.
عليپور با اشاره به طنز مضموني در داستان "سومين نامه" گفت : در اينجا طنز در شخصيت راوي را مي بينيم. در داستان "دل درد" دوگانگي ارزش ها در جامعه و خانواده و نوع روابط خانوادگي و فقر فرهنگي را مي بينيم.
وي درباره داستان به زانو درنيا گفت: اين داستان فضاي داستاني ندارد و مضامين فلسفي دنياي امروز با زباني خطايي و سرزنش كننده و محاكمه گر بيان مي شود و راوي داستان نداي شرارت دروني انسان و در مرحله بالاتر شيطان است. اين داستان به نوعي تمسخر خرد افراطي امروز است.
عليرضا محمودي ايرانمهر سومين منتقد اين نشست با اشاره طنزي كه در ساختار و پيرنگ داستان ها موجود است گفت: داستان بيان آن چيزهايي است كه به زبان غير داستاني قابل بيان نيست و آنچه اهميت دارد زبان داستان و مفهومي است كه در اين شكل قابل عرضه است.
ايرانمهر گفت: يكي از برجسته ترين ويژگي هاي اين مجموعه تنيدن معنا در لايه هاي ساختاري متن است كه ذهن خواننده مي تواند اين معنا را بازسازي كند.
وي با اشاره به داستان سومين نامه كه داستان مردي است كه نامه هاي عاشقانه مي نويسد و پول مي گيرد گفت: راوي داستان يك دلال رابطه است. در لايه اول داستان با آدم هايي روبه رو مي شويم كه مي آيند و سفارش نامه عاشقانه مي دهند و در لايه زيرين كه در تقابل با لايه اول است خود اين دلال رابطه عاشق شده است. داستان درباره عشق و رابطه و عدم ارتباط يا مختل شدن آن است. آدم هايي كه نمي توانند رابطه اي ساده و سالم برقرار كنند و در نهايت جامعه اي كه اين آدم ها را تربيت كرده است كه براي يك ارتباط ساده نياز به يك واسطه داشته باشند. در اينجا خود واسطه هم دچار عدم ارتباط است و عشق خود را از طريق نامه ها بيان مي كند. پس در اينجا هم يك واسطه وجود دارد. نشانه درخشاني كه در اين داستان وجود دارد اينكه يكي از معشوقه ها معلم كر و لال هاست و انگار در جامعه اي زندگي مي كنيم كه همه كر و لال اند و از بيان احساسات خود عاجزند و نمي توانند رابطه اي انساني با ديگري برقرار كنند.
اين نشست كه روز دوشنبه 19 تيرماه برگزار شد با پرسش حاضران و پاسخ نويسنده و منتقدان به پايان رسيد.
نظر شما