اين شاعرمعاصردرگفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : وقتي صحبت ازادبيات ملي مي شود ، يعني ادبياتي كه مليت يك ملت درآن بيان شده باشد و مليت را اصطلاحا مجموعه اي ازانسانها مي دانيم كه در يك چارچوب جغرافيايي زندگي مي كنند و ازطريق يك سري ازنمادهاي مشترك مانند زبان ، خط و پرچم با هم ارتباط برقراركرده و داراي يك نظام سياسي نسبتا مستقل هستند .
دكترمحمود اكرامي فراضافه كرد : وقتي از ادبيات ملي نام مي بريم ، منظورادبياتي است كه دريك چارچوب جغرافيايي و با يك سري از نمادهاي بيان شده و درچارچوب نظامي سياسي نيز تعريف مي شود ، قطعا اين ادبيات انديشه هاي مربوط به يك ملت را بيان خواهد كرد ، ضمن اينكه اين ادبيات به هويت يابي انسانها نيز كمك مي كند ، در نتيجه مي شود ادبياتي كه درآن محتواهاي يك ملت با نمادهاي مورد قبول آن ملت بيان شده باشد .
وي تصريح كرد : كاركردهاي ادبيات انتقال فرهنگ است كه اين انتقال فرهنگ كمكي بزرگ به هويت يابي ماست ، اما اگر مي خواهيم بحث انتقال فرهنگ و مليت را از جامعه خودمان به جامعه ديگرمطرح كنيم در واقع مي خواهيم برد ادبيات ملي را فرا ملي كنيم و در نتيجه وقتي به جهاني بودن ادبيات مي انديشيم ، بايد ادبياتي كه دغدغه هاي جهاني شدن در آن باشد را بايد در نظر گرفت .
اين شاعر و محقق فرهنگي ادامه داد : ارزشها و مفاهيم ادبيات را در سه سطح عام ، خاص و ويژه طبقه بندي مي كنيم ، وقتي صحبت از مفاهيم و ارزشهاي ويژه مي شود ، ارزشهاي يك قشر يا طبقه مد نظراست و وقتي انديشه خاص بيان مي شود انديشه يك ملت مطرح مي شود و زماني كه انديشه اي عام بيان شود در واقع انديشه هاي جهاني هم مطرح خواهد شد .
دكتر محمود اكرامي فر ياد آور شد : انديشه هاي جهاني ، ارزشهاي مورد قبول همه انسانهاست كه ريشه در فطرت انسانها دارد و ما مي خواهيم اين ذهنيت خاص را عام كنيم و به عبارت ديگر ، ذهنيت ايراني را جهاني كنيم ؛ ادبيات بهترين محمل براي انتقال اين انديشه است و زماني ما مي توانيم ادبيات خاص را به ادبيات عام تبديل كينم كه دست بر دغدغه هاي عام بگذاريم ، مانند درستي ، راستي ، خرد محوري ، پرستش ، وطن پرستي ، ايثار، فداركاري و چيزهايي كه براي تمام بشريت مهم باشد تا قابليت انتقال پيدا كنند .
وي با بيان اينكه براي آنكه ذهنيت خودمان را جهاني كنيم و حداقل ذهنيت خاص خودمان را عام كنيم بايد از زبان جهاني استفاده كنيم ، خاطرنشان كرد : مي توانيم دغدغه هاي خود را با زبان جهاني مطرح كنيم كه آن وقت قابل انتقال است و شايد درست ترين كار در اين راستا " ترجمه " باشد چراكه در حال حاضر يك تجربه يك سويه داريم كه آثار از خارج به داخل ترجمه مي شود ، يعني متون انگليسي و فرانسوي و .. را به فارسي ترجمه مي كنيم ، اگر مي خواهيم ادبياتمان را جهاني كنيم بايد آثار ملي خود را به روسي و انگليسي و ... ترجمه كنيم كه لازمه اين كار ، سرمايه گذاري است ، چرا كه بعد از ترجمه آثار ملي به زبان بين المللي و جهاني ، فرهنگ و ادبيات ما از طريق رسانه هاي فرا ملي و جهاني معرفي خواهند شد .
نظر شما